ü این فرآیند، پایه کنار گذاشتن هویت فرد محسوب میشود. «در فرقههای مخرب، قبل از شروع شستشوی مغزی، قربانی با بهکارگیری شیوههای مختلف «کنترل ذهن» و «تأثیرگذاری» به نقطهای رسیده که قبول کرده شخصیت او ناپسند و شیطانی هست و باید به شخصیتی دیگر تبدیل شود.
ü وی قدم به قدم بیآنکه متوجه باشد تغییر کردهاست. وقتی قربانیان به این مرحله از شستشوی مغزی میرسند، بسیاری از عقاید شخصی و سلایقشان کم کم تغییر کرده و آنها پذیرفتهاند که دچار شستشوی مغزی شدهاند.
ü در نتیجه شستشوی مغزی، «قربانی» در کنار شستشوکننده مغز قرار میگیرد و در تغییر خود با وی، علیه شخصیت،فکر و احساسات گذشتهاش همکاری میکند تا نهایتا به کسی تبدیل شود که از او خواسته شده؛قربانی بختبرگشته با نفی و گم کردن شخصیت گذشتهاش، مجبور میشود بطور روزمره تمام رفتار خود را با تقلید از بقیه و رهبر«فرقه»شکل دهد.
ü فرد قدم به قدم، هویت خود را ازدست داده، هویت جانشین را هم پیدا نمیکند.
مراقب خود و خانواد باشیم فرقه های شبه دینی و سکولار دائما با هزینه های سرز سام آور و با هدف از بین بردن تفکر مذهبی در حال تولید هستنند
فیلم از ظهور یکی از فرقه های انگلیسی با هزینه سرویس جاسوسی انگلیس حکایت دارد