بهائیان در حکومت پهلوی دوم به گواه اسناد لانه جاسوسی ؟

پنج شنبه, 14 بهمن 1400 06:57 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : در دوره محمدرضا پهلوی بسیاری از بهائیان توانستند به بدنه سیاسی حکومت راه یایند؛ بااین‌حال شاه و عوامل حکومت منکر این واقعیت بودند. برای بررسی این موضوع به سراغ یکی از منابع مهم رفته‌ایم: اسناد سفارت آمریکا

حکومت پهلوی، حکومتی سکولاریستی بود که رگه‌های سکولاریستی آن در وجوه مختلف عینیت یافته بود. یکی از این وجوه را می‌توان در راه‌یابی بهائیان به پست‌های حساس سیاسی و اقتصادی در سطوح خرد و کلان حکومت مشاهده نمود. بر این اساس نفوذ بهائیان که در زمان رضاشاه آغاز شده بود، در دوره محمدرضا پهلوی به اوج خود رسید و بسیاری از بهائیان توانستند به بدنه سیاسی حکومت همچون نخست‌وزیری راه یایند؛ اقدامی که به زعم بسیاری از تحلیلگران نوعی دهن‌کجی به عقاید مردمی بود که دین اصلی آنان را اسلام تشکیل می‌داد. با این حال علی‌رغم شواهد فراوان مبنی بر تأیید این موضوع، شاه و عوامل حکومت منکر این واقعیت بودند. انکار این واقعیت در حالی صورت می‌گرفت که منابعی چون اسناد سفارت آمریکا نیز در قسمت‌های مختلف به این موضوع اشاره کرده است.

بهائیان از چه زمانی به حکومت راه یافتند؟

فرقه بهائیت در دوره قاجار شکل گرفت و با حمایت انگلیس و روسیه توانست پیروانی را گرد آورد. از این رو امیرکبیر، صداراعظم بزرگ قاجاری، «با سیاست و درایت دریافت که این فتنه و آتش آن از گور انگلیسی‌ها برمی­خیزد و اگر درصدد رفع آن برنیاید بنیان مملکت سست خواهد شد». گرچه امیرکبیر توانست به طور موقت به غائله بهائیت خاتمه دهد، اما بعدها حمایت رضاشاه از آنان باعث شد تا بهائیان به‌تدریج به بسط نفوذ و گسترش عقاید خود بپردازند؛ چنان‌که وی برای فرزندش محمدرضا، یک آجودان بهائی به نام صنیعی را انتخاب کرد. در باب ویژگی‌های ظاهری صنیعی گفته شده است که صنیعی کمی فرانسه و انگلیسی صحبت می‌کند، او حدود 5 فوت و 8 اینچ قد و موها و چشمان قهوه‌ای دارد. او بهائی است.

صنیعی زمانی که به عنوان آجودان محمدرضا انتخاب شد «سرگرد بود و از بهائی‌های طراز اول بود. او بعدها سپهبد شد و مدتی وزیر جنگ و مدتی متصدی یک وزارتخانه دیگر بود. صنیعی در تمام دوران ولیعهدی محمدرضا در تمام مسائل بازرسی و حتی در زندگی خصوصی ولیعهد (البته نه خیلی خصوصی) دخالت داشت. مسلما رضاخان به بهائی بودن صنیعی توجه داشت». البته فعالیت صنیعی تنها به دوران ولیعهدی محمدرضا محدود نبود، بلکه در دوره پادشاهی او نیز صنیعی توانست در سمت‌های مختلف فعالیت نماید. به طور کلی گذشته از صنیعی، بهائیان زیادی در حکومت محمدرضا پهلوی مورد توجه قرار گرفتند.

 نفوذ بهائیان در دوره محمدرضا پهلوی

بهائیان در دوره پهلوی دوم در امور مختلف سیاسی و اقتصادی نفوذ نمودند. برخی از بهائیان از یهودیانی بودند که به پاس گرویدن به بهائیت از امتیازات سیاسی و اقتصادی برخوردار شدند. «بر اساس مندرجات منابع یهودی، بسیاری از خانواده‌های یهودی از جمله در همدان، کاشان، شیراز و...، که به دلایل خاص به بهائیت گرویده بودند، به مناصب و موقعیت‌های بسیار بالای دولتی و مالی دست پیدا کردند.» تعداد بهائیانی که توانستند به این امتیازات دست یابند، چندان مشخص نیست، اما در اشاره موردی می‌توان از کسانی چون عبدالکریم ایادی، فریدون جم، هوشنگ انصاری و هویدا نام برد. «به نوشته مئیر عزری (سفیر اسرائیل در ایران) سرلشکر ایادی پزشک ویژه محمدرضا بود و به چشم و گوش شاه می‌مانست. ایادی نسبت به یهودیان مهری ناگسستنی داشت و آنها را شایسته بی‌پیرایه‌ترین یاری‌ها می‌دانست. افزون بر آن، ارزنده‌ترین و والاترین نیایشگاه بهائیان در اسرائیل [فلسطین اشغالی] بود و این پدیده روشن‌تر از آفتاب را ایادی نمی‌توانست نادیده بگیرد.» گفته شده است ایادی نقش پررنگی در جذب بهائیان به نفوذ در حکومت داشت، اما یک روایت دیگر این است که گرچه «توسعه بهائیگری را ظاهرا به نفوذ سرهنگ تمام ایادی در رابطه با شاه نسبت می‌دهند، اما ترویج بهائیگری در نتیجه تأیید و تصویب شخص شاه بوده است».

 بهائیان علاوه بر حوزه سیاسی، در امور تجاری و اقتصادی نیز از فرصت بی‌نظیری برای به‌دست آوردن ثروت‌های کلان برخوردار شدند.

 نفوذ بهائیان در امور اقتصادی و تجاری

از جمله بهائیانی که توانستند به واسطه نزدیکی خود به دربار ثروت فراوانی کسب کنند می‌توان به کسانی چون هژبر یزدانی و یا حبیب پاسال اشاره نمود. هژیر یکی از مهم‌ترین تاجران بهائی بود که در حوزه صنعتگری و ملاکی فردی سرشناس بود. پاسال هم از دیگر ثروتمندان بهائی بود که بخش اعظم ثروت خود را در دوره رضاشاه کسب نموده بود و در دوره محمدرضا پهلوی با تأسیس نمایندگی پپسی‌کولای آمریکا در تهران و تمام شهرهای ایران بر ثروت خود افزود. علاوه بر این، بسیاری از صنایع و کارخانجات مهم نیز در اختیار بهائیان قرار داشت. ارج از جمله این شرکت‌هاست که به استناد برخی از منابع، به بهائیان تعلق داشت. بهائیان همچنین برخی از نهادهای مهم و حساس آموزشی همچون دانشگاه‌ها را نیز تحت کنترل خود داشتند. از جمله دانشگاه‌هایی که ریاست آن با یک بهائی بود، دانشگاه شیراز است که فرهنگ مهر رئیس آن بود و گفته می‌شد که «نیمه‌بهائی» است.

محمدرضا پهلوی و سایر عوامل حکومت به خوبی از نفوذ بهائیان در ارکان حکومت آگاه بودند و علی‌رغم آنکه خود مجوز و زمینه مشارکت آنان را فراهم کرده بودند، اما به دلیل ترس از افکار عمومی خود را جدا و دور از بهائیان جلوه می‌دادند؛ ازاین‌رو انجام مراسم بهائیگری در ملأ عام محدود بود، ولی ترسی که از عضویت در این گروه وجود داشت، ظاهرا رو به تخفیف بود. بااینحال علیرغم این شرایط، بسیاری از برنامه‌ها و سیاست‌های شاه همچون شرکت زنان در انتخابات، اصلاحات ارضی، و آموزش و پرورش تحت تأثیر بهائیت طرح و اجرا شد. ظاهرا این برنامه‌ها به دکترین بهائیگری بیشتر شباهت داشت تا به دین اسلام.  البته مردم به تمام واقعیات کشور اشراف داشتند و از نفوذ گسترده بهائیان در امور مختلف ناراضی بودند؛ ازاین‌رو در بحبوحه تحولات سیاسی کشور در سال 1356 و در جریان اعتراضات مردمی، یکی از مراکزی که بارها مورد حمله مردم قرار گرفت و طعمه آتش شد، مکان‌هایی همچون کارخانه پپسی‌کولا و مغازه‌هایی بود که به گفته مردم به انجمن بهائی‌های محلی وابسته بود

سخن نهایی

نفوذ بهائیان به بدنه سیاسی حکومت پهلوی در حالی صورت گرفت که بنا بر تأیید بسیاری از منابع بهائی‌ها بسیار ضد مسلمانان و مدعی بودند مسلمانان شیعه مسئول عدم پیشرفت ایران هستند. بهائیان با طرح چنین ادعاهایی توانستند مجوز فعالیت خود و ایجاد چندین زیارتگاه بهائیگری را نیز به‌دست آوردند. ازآنجاکه شاه نیز گروه‌های مذهبی را از مخالفان مهم خود می‌پنداشت از حضور بهائیان در سیاست و نزدیکی آنان به خود استقبال نمود. هرچند هیچ‌گاه به طور علنی این موضوع را آشکار و هویدا نمی‌ساخت. با این حال طبیعی بود اتخاذ این رویکرد ضربه محکمی بر بقای حکومت و بی‌اعتمادی مردم نسبت به شاه زد؛ زیرا دوستی با بهائیان، دشمنی و عناد حکومت با مسلمانان بود.


گردهمایی افراد موثر بهائیت و کلیمیان در حیفا در اسرائیل (در تصویر حبیت ثابت نیز دیده می‌شود)

خواندن 430 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی