وحدت عالم انسانی و سکوت در کنار هم چگونه ؟ !

یکشنبه, 13 فروردين 1396 19:01 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

 بهائیت در ایران : تا کنون چندین مطلب از جنایت رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی ، جنایات داعش در سوریه و عراق ، رژیم کودک کش ال سعود در یمن و ... و البته سکوت فرقه ضاله بهائیت و تشکیلات بیت العدل در پایگاه درج کردیم اما هیچ پاسخی دریافت نکردیم  نکته اصلی این مطالب پاسخ به این سوال از سوی مدیران جریان بهائیت بود که :

چگونه پاسخ اصل وحدت عالم انسانی در این فرقه باید سکوت در برابر این همه جنایت باشد ؟

قبل از هر گونه تحلیل رفتار فرقه بهائیت به این اصل می پردازیم : حدت عالم انسانی یکی از ۱۲ تعلیم اجتماعی آئین بهائی است. این تعلیم، هدف اصلی دین بهائی است. جمیع تعالیمی که در دین بهائی آمده‌است حول این محور یعنی وحدت عالم انسانی می‌گردد .

وحدت عالم انسانی در دین بهائی، به معنی اتحاد واقعی و تساوی انسان‌ها از نظر حقوق روحانی، اجتماعی، فردی و مدنی است .

کاربران عزیز دقت کنند وحدت عالم انسانی بمعنای اتحاد واقعی و تساوی انسان‌ها از نظر حقوق روحانی، اجتماعی، فردی و مدنی است . حال تشکیلات بهائیت در پاسخ به سکوت خود در قبال جنایات رژیم صهیونیستی می‌گوید که وارد شدن به چنين حوزه عملکردی، با اهداف جهان شمول بهائیت سازگاری ندارد. اما بسی جای تعجب در خصوص فرقه‌ایست که حتی خود را ملزم به احقاق حقوق هم‌جنس بازان ایران می‌داند، اما دفاع از مردم ستم‌دیده‌ی فلسطین را سیاسی‌کاری معرفی می‌کند!

بهائیان وحدت عالم انسانی را چگونه قرائت میکنند . آیا اصول یک آئین میتواند با مصلحت تغییر یابد . از نقطه‌های بسیار مهم و تاریک در پرونده‌ی بهائیت، رابطه‌ی گرم و صمیمانه‌ی این تشکیلات، با رژیم اشغالگر قدس است. از ابتدای شکل‌گیری این غده‌ی سرطانی در قبله‌ی اول مسلمین، بهائیان کوشیدند تا خوش‌خدمتی خود را به آن ثابت کنند. از این‌روست که شوقی‌افندی به عنوان سومین پیشوای بهائیت، نظر مثبت خود و بهائیان را نسبت به تأسیس اسرائیل، این‌گونه بیان داشته است: «مصداق وعده الهی به ابنای خلیل و وارث کلیم، ظاهر و باهر، دولت اسرائیل در أرض اقدس، مستقر و به استقلال و اصالت آیین بهائی، مقرّ و به ثبت عقدنامه بهائی و معافیت کافه موقوفات بهائی در عکا و جبل کرمل و لوازم ضروریه بنایِ مرقد باب از رسوم، یعنی عوارض و مالیات دولت و اقرار به رسمیت ایام تعطیلی بهائیان موفق و مؤید شده است...».[1]
اما آن‌چه بیش از پیش چهره‌ی حقیقی و حقه‌باز تشکیلات بهائیت را بر همگان آشکار می‌سازد، چشم‌پوشی و سکوت تشکیلات بهائی، در قبال جنایات رژیم غاصب صهیونیستی [2]، علیه مردم فلسطین می‌باشد. در این میان، توجیه تشکیلات بهائیت، در نوع خود شنیدنی است: «مسئله ديگر اين است که با توجه تعليم وحدت جامعه جهانی، بهائيان در دعوا و مناقشه ميان اسرائيل و فلسطين، حق را به کدام يک می‌دهند و از کدام دفاع می‌کنند و چرا جامعه بهاييت با توجه به اين اهميتی که به صلح می‌دهد، هيچ کاری برای برقراری صلح ميان اسرائيل و فلسطين، و رسيدن فلسطينيان به حق مسلّم خود نمی‌کنند! جامعه بهائی يک قدرت سياسی نيست که بتواند همه‌ی ابزارهای معمول در اين عرصه را بکار گيرد و وارد شدن به چنين حوزه عملکردی، ديانت (فرقه‌ی) بهائی را از يک اعتقاد جهان شمول، به يک حزب سياسی با منافع محدود گروهی تنزل خواهد داد و ماهيت خود را نقض خواهد کرد».[3]
مشاهده نمودیم تشکیلات بهائیت، در حالی دفاع از مردم مظلوم فلسطین را موضوع سیاسی معرفی و از زیر بار آن شانه خالی می‌کنند که شعار صلح عموی‌اش گوش جهانیان را کَر نموده است.[4] حال سؤال اینجاست
 که صلح عمومی، چگونه تنها با شعارهای توخالی بهائیت ممکن می‌گردد؟! آیا با سکوت در قبال جنایات و اشغالگری صهیونیست‌ها؟ به راستی چگونه است که بهائیان، حتی کمپین حمایت از حقوق حیوانات برگزار می‌کنند [5]، اما برای حمایت از کودکان فلسطینی که به خاک و خون کشیده می‌شوند، از انتشار بیانه‌ای ساده در محکومیت آن، صرف‌نظر می‌کنند؟!
چگونه است که تشکیلات بهائیت، در قالب دفاع از چند شهروند قانون‌شکن خود، ساز
 مخالفت آشکار با نظام اسلامی ایران و محکومیت آن در مجامع بین‌المللی را کوک می‌کند؛ اما دفاع از مردم ستم‌دیده‌ی فلسطین را سیاسی‌کاری می‌داند که با اهداف جهان‌شمولش سازگاری ندارد؟!
بالاتر از آن، تشکیلات بهائیت، حتی دفاع از حقوق هم‌جنس بازان در ایران را جزء وظایف انسانی خود می‌داند: «یکی از اقلّیت‌هایی که در ایران دچار مشکل هستند، دگرباشان جنسی هستند که جمهوری اسلامی تا مدتی پیش، حتی وجود آن‌ها را انکار می‌کرد... و این طبیعتاً اشتباه بود، چرا که در تمامی جوامع بشری، شما این پدیده را می‌بینید و ایران هم از این موضوع مستثنی نیست» [6]؛ اما دفاع از مردم مظلوم فلسطین را سیاسی‌کاری معرفی کرده و از زیر بار آن شانه خالی می‌کند! حال سؤال اینست که چگونه دفاع از حقوق هم‌جنس بازان در ایران، بهائیت را از آرمان‌های جهان شمولش بازنمی‌دارد، اما دفاع از مردم مظلوم فلسطین، با اهداف جهانی بهائیت،
 در تعارض است؟!
آری؛ این تناقضاتی است که تشکیلات بهائیت، به مضحک‌ترین شکل ممکن، سعی در توجیه آن دارد. اما به راستی که برخورد گزینشی بهائیت با
 مسئله‌ی حقوق بشر و استفاده‌ی ابزاری از آن برای محکومیت کشوری ضداستکباری چون ایران، ماهیت وابسته، حقه‌باز و سَیاس بهائیت را بر همگان آشکار می‌سازد.

پی‌نوشت:

[1]. شوقی افندی، توقیعات مبارکه، بی‌جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ص 290.
[2]. جهت آشنایی بیشتر، مراجعه کنید به پایگاه خبری تحلیلی صراط، مقاله‌ی: فهرست 125 جنایت رژیم صهیونیستی، کد خبر:
۱۹۷۴۵۳، تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۳
[3]. به نقل یکی از کانال‌های تلگرامی وابسته به تشکیلات بهائیت.
[4]. «عالم محتاج صلح عمومی است و تا صلح عمومی اعلان نشود، عالم راحت نیابد»: عبدالبهاء، خطابات، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ج 2، ص 230.
[5]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی:
 سکوت بهائیان درقبال قتل‌عام زنان و کودکان بی‌دفاع یمن
[6]. شبکه‌ی تلویزیونی آیین بهایی، نام برنامه: حقوق اقلّیت‌ها، کارشناسان: بیژن معصومیان، مرجان گرین‌بلت.

 

 

خواندن 1407 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

آخرین ویرایش در دوشنبه, 14 فروردين 1396 17:34

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی