در این مطلب اشاره ای داریم به روابط بهائیت با دول نسبتا قدرتمند مقطع زمانی پیدایش بهائیت و متقایلا خدماتی که بهائیت به آنها داشته است با این تذکر که اساسا این نوع تعاملات سیاسی نیست و با احکام باب و بها مبنی بر عدم ورود به مسائل سیاسی تناقضی ندارد :
1. حمایت روسیه: سفارت روسیه از اول فتنه بابیه و پیدا شدن فرقه بابیه و بهائیه از رهبران این فرقه حمایت می كرد. به عنوان مثال دالگوركی سفیر روسیه در تهران برای نجات بهاء الله از زندان پادرمیانی كرد و فرستاده خود را با وی همراه نمود تا به سلامت از ایران خارج شود.
2. دولت انگلستان: بعد از انتقال رهبری بابیت و بهائیت به عراق و سپس فلسطین، رهبران این فرقه خود را به تبعیت استعمار انگلیس در آوردند به طوری كه پس از پایان جنگ جهانی اول به پاس خدماتی كه عبدالبهاء برای استعمار انگلیس انجام داده بود طی مراسمی لقب سِر (Sir) و بزرگترین نشان خدمت گزاری، نایت هود (Knight Hood) را دریافت كرد.
3. آمریكا: در اثر حمایت های آمریكا، بهائیگری به ستون پنجم و یكی از ابزارهای استكباری آمریكا بعد از جنگ جهانی اول مبدّل شد.
4. پادشاه عثمانی: برای قدردانی از حمایت های عثمانی از بهائیت، عبدالبهاء لوحی برای او نازل كرده و از او تشكر نمود.
5. دولت غاصب اسرائیل: بهائیت از اول پیدایش خود با یهود همكاری داشت، به طوری كه دكتر احمد شلبی عقاید این فرقه را در كتاب مقارنة الادیان الیهودیه می آورد كه هیئت بین المللی حیفا در نامه ای به محفل روحانی ملی بهائیان ایران در اول ژوئیه 1952 میلادی رابطه شوقی افندی را با حكومت اسرائیل اعلام داشت.[2]
با توجه به مطالب فوق معلوم می شود كه فرقه بهائیت از اول تأسیس تا زمان حال همیشه وسیله ای برای خیانت به مسلمانان و حمایت از دولت های استعماری بوده است.