×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

سخنی با شیرین عبادی

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم
Untitled 7

 سخني با شيرين عبادي پيرامون بهاييت

خبرگزاري فارس: امروز تشكيلات بهائيت در تلاش است با استفاده از شيرين عبادي جهت اهداف تشكيلاتي خود زرين‌تاج (قرة‌العين) ديگري را بازسازي كند و اين نيازمند هوشياري وي براي خنثي كردن اين توطئه است.

خبرگزاری فارس: سخني با شيرين عبادي پيرامون بهاييت

به گزارش خبرگزاري فارس، زرين تاج قزويني مشهور به قرة‌العين از 18 نفر پيروان علي محمدباب بود كه معروف به "حروف حي" بودند. نقش قرة‌العين در اجتماع دشت بدشت با كشف حجاب خود و اعلام رسمي نسخ اسلام و معرفي فرقه بابيه به عنوان ديانتي جديد آغاز شد. او حتي در روز عاشورا به همراه خواهر خود با لباس‌هاي رنگين در ميان جمعيت عزادار و سياهپوش حاضر مي‌شد و به مناسبت روز تولد علي‌محمد باب به جشن و شادي مي‌پرداخت. از سوي بهائيان بسيار تلاش صورت مي‌گيرد كه قرة‌العين به عنوان اولين مدافع حقوق زنان ايران و اولين كسي كه جنبش فمنيستي را در ايران پايه‌گذاري كرد، معرفي شود. اما امروز تحقيقات محققاني همچون «دكتر دنيس مك اوئين» استاد دانشكده ادبيات دانشگاه نيوكاسل، « دكتر عباس امانت»‌ استاد تاريخ و مطالعات بين‌المللي در دانشگاه ييل، دكتر فرزانه ميلاني استاد دانشگاه ويرجينيا، هدف اصلي و پروژه اساسي قرة‌العين را خروج از اسلام مي‌دانند و معتقد هستند كه از شخصيت او نمي‌توان قرائتي فمينيستي داشت. "دنيس مك اوئين" اساساً جنبش بابيه را يك جنبش اصلاح‌گرايانه و جنبشي در جهت حقوق زنان نمي‌داند. او معتقد است كه بابيه و بهائيت متعلق به جريان‌هاي دموكراتيك نيستند. بلكه سرآغاز شكل‌گيري مفاهيم دموكراتيك را در ايران از انقلاب مشروطه مي‌داند. دكتر نيكي كدي استاد دانشگاه كاليفرنيا، نيز معتقد است كه جنبش بابيه در ايران يك جنبش پيش از مدرن است و به صورت گسترده‌اي در روستاها و شهرهاي كوچك رخ داده است. در حالي كه نهضت تنباكو و نهضت مشروطيت از جنبش‌ها و نهضت‌هاي اوليه عصر مدرن هستند كه در مراكز شهري بسيار پرجمعيت رخ داده است. همكاري عبدالبهاء رهبر بهائيان با دولت روس و محمد علي شاه و با دادن شعار جهان وطني هيچگاه از تاريخ سياسي ايران محو نخواهد شد. شرح اين خيانت را به خوبي مي‌توان در آثار «ادوارد براون»، «سيد حسن تقي زاده»، «احمد كسروي»، «فريدون آدميت»، «هما ناطق»، «احسان طبري» و ... يافت. اين نخستين نهضت مردم‌سالاري ايرانيان كه در پي خروج از سلطنت استبدادي قاجار و تشكيل يك نظام پارلماني بود از نظر محققان بهائي همچون «اولريش گلمر» اين علائق ملي و منافع ايرانيان همان احتجاجات ناسيوناليستي نازيسم آلمان تلقي مي‌شود. امروزه تشكيلات جهاني بهائيت، در جهان غرب از سوي محققاني همچون «دكتر خوان كول» استاد مطالعات خاورميانه دانشگاه ميشيگان و رئيس سابق مطالعات خاورميانه، «دكتر دنيس مك اوئين» و «فيچيكيا» مورد انتقادات جدي قرار گرفته است. آنان معتقد هستند كه ساختار شوراي 9 نفره رهبريت تشكيلات جهاني بهائيت از گرايشات شديد بنيادگرائي برخوردار است تا گرايشات ليبراليستي، و مؤلفه‌هاي فرقه‌اي در آن به شدت در حال افزايش است؛ تا جايي كه به اعتقاد «دكتر فيروز كاظم‌زاده» استاد تاريخ روسيه در دانشگاه ييل و سخنگوي بهائيان آمريكا، ساختار تشكيلات بهائي لزوماً منطبق با دموكراسي در آمريكا نيست بلكه متعهد به رعايت تئوكراسي جامعه بهايي است. دنيس مك اوئين نيز در تبيين نظام اداري بهايي به تئوكراسي ديكتاتورمآب اشاره مي‌كند. تا جائي كه «اودو شفر» از محققان برجسته بهائي و عضو سابق محفل ملي بهائيت در آلمان، نگاه بهائيان به مركز جهاني بهائي (بيت العدل اعظم) را كه قائل به عصمت براي آن هستند همانند نگاه به معبد دلفي مي‌داند و معتقد است كه بهائيان به يك الهام شبه نبوي از سوي روح‌القدس در بيت العدل اعظم قائل هستند و روح‌القدس را نيز همچون يك خداي ماشيني در هدايت بيت‌العدل اعظم تلقي مي‌كنند. تشكيلات بهائيت به دليل ساختار فرقه‌اي خود در جهان غرب از كمترين اقبالي برخوردار است. غربيان بهائيت را يك مسلك شبه عرفاني شرقي مي‌دانند كه لباسي به ظاهر از دنياي مدرن به تن كرده است. همان گونه كه «هامر رومر» محقق آلماني معتقد است كه بهائيت يك مسلك درويش مآب است و تنها به لطف تقارن با جنبش‌هاي فرهنگي ملهم از غرب در خاورميانه بوده كه لباسي مدرن بر تن كرده و مي‌كوشد تا پيوندهاي خود را با ساير سلسله‌هاي درويشي پنهان نمايد. «پرفسور نالينو» استاد دانشگاه روم نيز بهائيت را آميزه‌اي از توهمات شرقي و آرا و عقايد غربي مي‌داند و آن را نقابي مي‌داند براي لاقيدي مذهبي. «اودو شفر» به دلايل عدم استقبال غرب به بهائيت اشاره مي‌كند كه عقايد بهائي در سيستماتيك كردن و عرضه محققانه تعاليم خود بسيار ضعيف است و در مقام مقايسه در مطالعات فلسفي، مذهبي و علم كلام با اسلام اذعان مي‌نمايد كه جامعه بهائي در مرحله نوزادي به سر مي‌برد. وي بيان مي‌كند كه در بهائيت نظريه‌هاي بنيادي فلسفي در مورد نقش عقل و منطق، اخلاق و سياست مورد پژوهش قرار نگرفته است. وي همچنين معتقد است كه بدون ترديد احكام جزائي كتاب اقدس كاملاً مخالف تصور ارزش‌هاي حاكم بر دنياي غرب است و نيز مخالف خواسته‌هاي متخصصين امور جنائي مدرن است و با نااميدي اين گونه بيان مي‌كند كه كم‌تر به نظر مي‌رسد بتوانيم اين مسائل را در بحث‌هاي مستقيم در جامعه امروزي جامعه‌اي كه جز دلايل منطقي و عقلاني دليل ديگري نمي‌پذيرد مطرح كنيم. او همچنين اشاره مي‌كند به وجود عقيده‌اي كه غالبا بهائيان آن را تكرار مي‌كنند كه بهاء‌الله همه چيز را بيان كرده است و انسان براي كشف حقيقت نيازي به فلسفه ندارد به اين نتيجه مي‌رسد كه اين مي‌تواند جامعه بهائي را به نگرش‌هاي فرقه گرايانه سوق دهد. «موژان مومن» از محققان مشهور بهائيت خود اذعان دارد كه جوامع بزرگ بهائي در بخش‌هاي فقير جهان متمركز است كه در جنوب آسيا، آفريقا، آمريكاي لاتين و در برخي از جزاير اقيانوس آرام حضور دارند و بزرگ‌ترين جامعه بهائي در جهان نيز در هندوستان است. بيشتر آنها از جوامع روستايي هستند و بنا به گفته وي بسياري از روستائيان جهان سوم كه در سال‌هاي اخير بهائي شده‌اند بي‌سواد هستند. وي اذعان مي‌كند كه اكنون امر بهائي عمدتاً ديانتي جهان سومي است. او معتقد است كه در آسياي شرقي، توسعه بهائيت موفق نبوده است در كشور چين و كره شمالي از آنجائي كه به رسميت شناخته نشده و هيچ فعاليت سازمان يافته بهائي وجود ندارد، توسعه بسيار كند بوده است. در كشورهائي چون ژاپن و كره جنوبي كه آزادي مذهبي برقرار است، وضعيت بهائيت مشابه شرايط در اروپاي غربي است و از رشد مناسب برخوردار نيست. امروز تشكيلات بهائيت در ايران به دليل ساختار فرقه‌اي خود نه تنها خود مانع مهمي در تحقق حقوق شهروندي بهائيان ايران است بلكه به دليل فعاليت‌هاي تشكيلاتي خود در سطح جامعه ايران دو عنصر مهم هويت ايراني را يكي اسلام و ديگري مليت را به چالش مي‌كشاند. بسيار تعجب‌آور است كه خانم شيرين عبادي با ناديده گرفتن حقوق ايرانيان اينگونه مورد سوء استفاده تشكيلات بهائيت قرار مي‌‌گيرد. در عين حال كه هم به ايراني بودن خود و هم به مسلمان بودن خود افتخار مي‌كند، همان دو عنصر تشكيل دهنده هويت ايراني كه دائماً در تاريخ معاصر ايران از سوي تشيكلات بهائيت مورد هجوم قرار گرفته است، وكالت رهبران تشكيلات بهائي ايران را به عهده مي‌گيرد. امروز تشكيلات بهائيت در تلاش است با استفاده از خانم شيرين عبادي جهت اهداف تشكيلاتي خود زرين‌تاج (قرة‌العين) ديگري را بازسازي كند اما می باید دید خانم شيرين عبادي اینقدر هشیار هست که اجازه چنین سوء استفاده از شخصیت حقیقی و حقوقی خود را به بهائیت ندهد .

 

 

خواندن 1903 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی