سه نکته مهم در رد ادعای دروغین جناب علی محمد باب و دیگر رهبران بابی و بهائی

چهارشنبه, 12 مهر 1396 08:32 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : در رابطه با ادعای دروغین علی محمد باب و بعد از آن حسینعلی نوری مطالب متعددی در پایگاه درج گردیده است ولی در یک جمعبندی پاسخ به سه سوال میتواند این ادعای دروغین را اساسا زیر سوال برده و باطل نماید. 

1-آیا حضرت قائم (عج ) احیا کننده اسلام است یا ناسخ کننده آن ؟

از جمله وقایعی که در زمان ظهور حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به دست ایشان رقم می‌خورد، حاکمیت و جهانی نمودن دین اسلام است. این در حالیست که جناب علی‌محمد شیرازی (مدعی دروغین مهدویت بهائیان)، نه تنها تلاشی در جهت احیاء و جهانی نمودن دین اسلام از خود بروز نداد، بلکه در مدت کمتر از شش سال، ادعای نسخ اسلام را نیز مطرح کرد!

 

در حقیقت می‌توان گفت امام زمان (علیه السلام) برای زنده کردن دین جدّشان قیام می‌کنند تا اسلام، تنها دین بشریت گردد. امام صادق (علیه السلام) در این خصوص می‌فرمایند: «... (مهدی موعود) از میان ملّت‌ها و آیین‌ها اختلاف برمی‌دارد و دین اسلام بر همه حاکم می‌گردد».[بحارالأنوار، ج 53، ص 4]
اما در منابع بهائی می‌خوانیم: «حضرت باب به اظهار مهدویت هم اکتفا نفرمودند و لقب مقدس
 "نقطه اولی" را برای خود اختیار نمودند و این لقبی بود که مسلمین به حضرت رسول اطلاق می‌کردند... حضرت باب با اختیار این لقب، خود را مانند حضرت محمد در عِداد (شمار) انبیای مؤسس شریعت قرار دادند».[بهاءالله و عصر جدید، صص 25-24]
بنابراین، با چه توجیهی وجود علی‌محمد شیرازی را به عنوان مهدی موعود و محیی اسلام می‌توان پذیرفت؟!

2- آیا علی‌محمد باب می‌تواند قائم موعود شیعیان باشد ؟

 

 

علی‌محمد شیرازی ملقب به باب، شخصی است که بهائیان وی را مهدی موعود اسلام و امام دوازدهم شیعیان معرفی می‌کنند. اما لازم است بدانیم بر خلاف ادعای بهائیان، مهدی موعود شیعیان دارای ویژگی‌هایی است که به هیچ‌وجه قابل انطباق بر علی‌محمد باب نیست. از جمله‌ی این ویژگی‌ها:
اول: «جهانی کردن دین اسلام»: بر اساس منابع اسلامی، پس از ظهور امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، ایشان برای احیای دین جد بزرگوارشان قیام می‌کنند تا اسلام تنها دین بشریت گردد.[ر.ک: بحارالأنوار، ج 53، ص 4]
دوم: «توسعه‌ی عدالت»: از دیگر ویژگی‌های مهدی موعود (علیه السلام)، گسترش عدالت در دنیا و برچیدن ظلم و ستم است.[ر.ک: بحوث حول المهدی، ص 259]
سوم: «حاکمیت اخلاق و عقل»: در زمان ظهور مهدی موعود (علیه السلام)، مردم دنیا در سایه‌ی تعلیم و تربیت آن حضرت، به مرتبه‌ی بالایی از اخلاق و عقلانیت می‌رسند.[ر.ک: بحارالأنوار، ج 52، ص 336]
ویژگی‌های دیگری مانند امنیت اجتماعی، توسعه‌ی اقتصادی و زدوده شدن کینه‌ها و اختلاف‌ها؛
 در روایاتِ مربوط به عصر ظهور وجود دارد که هیچ‌یک از آن‌ها، در زمان علی‌محمد شیرازی تحقق نیافته است. با این حال چگونه می‌توان علی‌محمد شیرازی را مهدی موعود اسلام دانست؟!

برای درک بهتر سه محور فوق به جهان کنونی خود بنگرید اساسا اهدافی را که بدنبال ظهور حضرت حجت (عج) در روایات آمده را مشاهده میکنید ؟ جنایت دولتی استعمارگران بر علیه قومیتها و ملتها ، کودک کشی دولتهخای برای کسب قدرت ، استعمار و غارت ثروت کشورهای ضعیف توسط جریان سلطه و... کدامیک با مشخصه ظهور مطابقت دارد ؟

2-آیا مقصود ندای قریب قرآن پیشوایان بهائی است؟!

مبلّغان بهائی با تفسیر «ندای قریب» در آیات 42-41 سوره‌ی «ق» به محل دفن پیشوایانشان؛ مدعی‌اند این آیات اشاره به ظهور بهائیت دارد.[کانال‌های تلگرامی تبلیغی بهائیت] همچنان که می‌خوانیم: «وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَريبٍ؛ يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِکَ يَوْمُ الْخُرُوجِ؛ و گوش فرا دِه و منتظر روزی باش که منادی از مکانی نزدیک ندا می‌دهد؛ روزی که همگان صیحه رستاخیز را بحق می‌شنوند آن روز، روز خروج (از قبرها) است».[ق/42-41]
در پاسخ به این استدلالِ مبلّغین بهائی می‌گوییم:
اولاً: شما چه سندی بر تأویل این آیات به معنای دلخواهتان دارید؟! مگر نه آن‌که حتی پیشوای شما از تأویل نصوص الهی منع کرده بود؟![ر.ک: اقدس، ص 102]
ثانیاً: بر خلاف ادعای بهائیان
 مفسرانِ بسیاری، مقصود از «مکان قریب» در این آیه را کنایه از شنیده شدن صدای منادی در همه‌جا تفسیر کرده‌اند.[ر.ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 226] به گونه‌ای که هرکس ندا را می‌شنود، می‌پندارد منبع ندا در نزدیکی اوست.
ثالثاً: تقریباً تمامی مفسران، ندای قریب را نه دعوت پیشوایان بهائی، بلکه به ندایی که سبب زنده شدن مردگان می‌شود، تفسیر کرده‌اند.[همان]

پی‌نوشت و منابع :
محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، بیروت: مؤسسه‌ی الوفا، چاپ دوم، 1404 ق، ج 53، ص 4.
جی ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمه‌ی: ع بشراللهی، هـ رحیمی و ف سلیمانی، برزیل: منشورات دارالنشر البهائیه فی البرازیل، 1988 م، صص 25-24.

محمدتقی مجلسی، بحارالأنوار، بیروت: مؤسسه‌ی الوفا، چاپ دوم، 1404 ق، ج 53، ص 4.
محمدباقر صدر، بحوث حول المهدی، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، چاپ دوم، 1979 م، ص 259.
محمدتقی مجلسی، بحارالأنوار، بیروت: مؤسسه‌ی الوفا، چاپ دوم، 1404 ق،
 ج 52، ص 336.

 

حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 102.
فضل‌الله بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران: ناصرخسرو، 1372، چاپ 3، ج 9، ص 226.

خواندن 1400 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی