جناب عبدالبهاء اولین و مهمترین آموزهی پیامبرخواندهی بهائیت را تحری حقیقت (جست و جوی کامل حقیقت) معرفی کرده و عقیدهی برخاسته از ارث و تقلید را اشتباه میداند؛ همچنان که میگوید: «اول اساس بهاءالله تحری حقیقت است؛ یعنی نفوس از تقالیدی که از آباء و اجداد، موروث مانده، منزه و مقدس گردند».[1]
اما لازم است بدانیم کاربرد این تعلیم در خصوص کودکان بهائی، رنگ و بویی دِگر دارد. چرا که بنابر اعتقاد بهائیان: «هر فردی با رسیدن به سنّ بلوغ، مکلّف به این حقجویی است تا آیین دلخواه خویش را برگزیند».[2] اما از طرفی پیش از رسیدن به این سنّ، لزوماً تحت آموزشهای سخت و فشرده قرار میگیرد تا هنگام رسیدن به سنّ بلوغ، گزینهای جز انتخاب بهائیت برایش باقی نماند. همچنان که عبدالبهاء در خصوص لزوم آشنایی کودکان با تعالیم بهائیت میگوید: «بايد از بِدايت (ابتدا) اطفال را به تربيت الهی (بخوانید بهائی) پرورش داد و همواره بذکر حقّ متذکّر نمود تا محبّت اللّه در طِينت آنان ثبوت و قراريابد و با شير امتزاج نمايد».[3] و یا آنجا که صراحتاً پردهها را کنار میزند و تعلیم و تربیت بهائیت را برای کودکان لازم میشمارد: «در آينده اخلاق عمومی بسيار فاسد گردد، بايد اطفال را تربيت بهائی نمود تا سعادت دو جهان يابند».[4]
آری؛ پیشوایان بهائی در حالی تحری حقیقت را به عنوان تعلیم بدیع خود معرفی نموده و تقلیدِ آباء و اجدادی را امری ناپسند معرفی کردهاند، که عملاً حق تحقیقی بیطرفانه و سپس انتخابی آزاد را از کوکان خود سلب کردهاند.
پینوشت:
[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: بینا، 1985 م، ص 17.
[2]. شوقی افندی، نداء به اهل عالم، کانادا: مؤسسهی معارف بهائی، 1993 م، ص 3.
[3]. عباس افندی، منتخباتی از مکاتيب، نسخهی الکترونیکی، ج 1، ص 124.
[4]. همان.