بر خلاف ادعای واهی جدایی دین از سیاست در فرقه گمراه بهائیت، تعدادی از افراد سرشناس این گروهک استعماری، مناصب مهم و کلیدی رژیم فاسد پهلوی را اشغال کرده بودند.
بنا به اعتقادات فرقه ضاله بهائیت، پیروان آن نباید در امور سیاسی مداخله داشته باشند؛ اما این تنها یک ادعای انگلیسیپسند و کاملا دروغ بوده و آنچه در عمل اتفاق میافتد، حاکی از سیاستزدگی پیروان این فرقه در فرصتهای پیشآمده و مواقع ضروری است.
در دوران سیاه ستمشاهی که این فرقه استعماری، فرصت جولان و نفوذ در دستگاه فاسد حاکمیتی را پیدا کرده بود، افرادی از پیروان بهائیت، کلیدیترین مناصب حاکمیتی را بهدست آورده بودند که بهطور خلاصه به برخی از این اشخاص گمراه، اشاره میشود.
امیرعباس هویدا : پدرش کارمند وزارت امور خارجه بود و خود وی هم از کارمندان رسمی وزارت امور خارجه در بخش ادارة اطلاعات آن بود. بعد مسؤولیتهایی در سفارت ایران در فرانسه و آلمان و ترکیه گرفت. وی در دولت مصدق معاونت ادارة سوم سیاسی وزارت امور خارجه شد و سال 1330ش مأمور به کار در سازمان ملل شد و اواخر سال 1336 وارد شرکت نفت شد و بعد وزیر دارایی در دولت حسنعلی منصور شد. او در تاریخ 6/6/1338 رسماً به عضویت ساواک درآمد و همان سال نشریه کاوش را منتشر کرد و با کمک ایادی از بهمن 1343 تا مرداد 1356 به سمت نخست وزیری شاه درآمد.[20]
انتصاب هویدا به نخست وزیری موجب اعتراض عموم مردم حتی بعضی از خواص رژیم پهلوی شد در یکی از گزارشهای ساواک آمده است:
سناتور جهانشاه صمصام در پایان جلسه روز 17/11/1343 مجلس سنا به سناتور مسعودی با حضور یکی از خبرنگاران جراید اظهار داشته: « حیف است به این مملکت و ملت کسی چون هویدا که بهائی است، حکومت کند.[21]
در سال 1345 اوایل صدارت امیرعباس هویدا، ایران به 24 قسمت تقسیم شد و هر قسمت امری، دارای مرکزی بود که محفل آن، به محفل روحانی مرکز قسمت امری موسوم بود. این قسمتها عبارتند از: 1. آباده 2. آذربایجان شرقی (تبریز) 3. آذربایجان غربی (رضائیه) 4. اصفهان (اصفهان) 5. بابل 6. گرگان 7. بنادر خلیج فارس (بندرعباس) 8. خراسان (مشهد) 9. خوزستان (اهواز) 10. زاهدان 11. ساری 12. سنگسر 13. تهران (تهران) 14. عراق (اراک) 15. فارس (شیراز) 16. قائنات (بیرجند) 17. قزوین 18. کاشان 19. کرمان 20. کرمانشاه 21. گیلان (رشت) 22. نی ریز 23. همدان (همدان) 24. یزد (یزد) که مهمترین مناطق آن، فارس و مازندران بود. سال 1349 تعداد مراکز ایران به 67 رسید و در نقشه پنج ساله که به اواخر دوران سلطنت پهلوی تعلق داشت، باید به 1100 محفل میرسید. فرح پهلوی در یک مصاحبه رادیویی که با حسین مهری انجام داده بود و از رادیو 24 ساعته لسآنجلس پخش میشد، به پایبندی و دلبستگی هویدا به فرقه بهائیت اشاره کرد و گفت:
هویدا مرتباً به شاه القاء میکرد که اسلام دین اعراب است و شایسته نیست که ما از آن پیروی کنیم و از او میخواست تا بند مربوط به رسمی بودن دین اسلام را در قانون اساسی لغو نماید. هویدا به شاه میگفت که بهائیت یک دین ایرانی است و خاستگاه آن ایران است و از شاه میخواست تا این فرقه را تحت حمایت بگیرد و موجبات رشد آن را فراهم سازد. به طور کلی بهائیان ایران، پیشرفت و موفقیت خود را در دهه آخر سلطنت پهلوی محصول خدمات و پشتیبانی هویدا میدانستند. در یکی از گزارشهای ساواک به این نکته اشاره شده است:
آقای امیرعباس هویدا به پشتیبانی بیت العدل اعظم )مستقر در حیفای فلسطین اشغالی( مدت سیزده سال بر ایران حکومت کرد و جامعه بهائیت به پیشرفتهای قابل توجهی رسید و افراد متنفذ بهائی، پستهای مهمی را در ایران اشغال کردند و پولهای مملکت را به خارج فرستادند.
منصور روحانی
منصور روحانی از مهرههای ثابت کابینه حسنعلی منصور و هویدا بود که در سال 1300 در یک خانواده بهائی متولد شد. او مدرک خود را در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فنی تهران گرفت.
این عنصر بهائی، در ابتدای کار در شرکت نفت ایران و انگلیس مشغول به کار شد و در کابینه حسنعلی منصور و امیر عباس هویدا تا سال 1350 وزیر آب و برق بود.
بعد از این سال، به سمت وزیر کشاورزی رسید و در زمان هویدا و پس از او نیز به سرپرستی امور عمرانی بنیاد پهلوی و بانک عمران رسید.
یوسف مازندی
از دیگر بهائیان صاحب نفوذ در دوران پهلوی که نقش پررنگی در ضربه به جنبش ملی شدن صنعت نفت در دهه 1320 ایفا کرد، یوسف مازندی بود.
او در سال 1297 در شیراز و در خانواده یک مبلغ بهائی متولد شد. قرار گرفتن در گروه فعالان حرفهای در کلوپهای روتاری ایران و فراماسونری و اشتغال به حرفه جاسوسی، از جمله کارنامه شرمآور خدمت او به فرقه ضاله بهائیت بهشمار میرود.
حبیباله ثابت
حبیباله ثابت متولد سال 1282 در خانوادهای کاملا یهودی، که پدرش در اواسط عمر نامبارکش به فرقه ضاله بهائیت گرایش پیدا کرد.
او با حمایت جامعه بهائیت، امتیاز حمل و نقل مراسلات پستی را در زمان رضاخان گرفت و فعالیتهای تجاری خود را زیر نظر شرکت تاسیسی بهایی به نام امناء انجام می داد.
حبیب اله ثابت، تلاشهای بسیاری برای غارت اموال مردم ایران و سرازیر کردن آن در جیب بهائیت ایفا کرد که از جمله این موارد، تاسیس کارخانه پپسی کولا ایران در سال 1334 است.
ذبیحاله قربان
بهائی دیگری که بیش از 50 شغل مهم و کلیدی در فارس داشت، ولی دائما به ریاست بر دانشگاه شیراز افتخار میکرد، ذبیحاله قربان است.
او در سال 1282 در یک خانواده بهائی متولد شد. پدرش علیخان عضو انجمن ویکتوریا-تشکیلات وابسته به سازمان جاسوسی MI6 انگلیس در فارس و خوزستان- بود.
علیمحمد خادمی
فرقه گمراه بهائیت در ارتش پهلوی نیز رسوخ پیدا کرده بود که از جمله افراد مهم آن، میتوان به فردی بهنام علی محمد خادمی اشاره کرد که خدمات قابل توجه او به این فرقه، وی را به ریاست بر ستاد فرماندهی نیروی هوایی رساند.
او متولد 1292 در شهر جهرم و در ارتش رضاخان مشغول به کار بود. خادمی در سال 1316 با سفر به انگلیس دوره دانشکده دیدبانی و خلبانی را در این کشور بهائینواز گذراند.
هوشنگ سیحون
هوشنگ سیحون که در سال 1299 در تهران و از یک خانواده بهائی متولد شده بود، توانست در سال 1347 به عضویت انجمن شهر تهران انتخاب شود و در همان دوران به مقام ریاست شورای شهرسازی و نوسازی پایتخت دست یافت.
پری اباصلتی
از جمله فعالین حوزه رسانه و مطبوعات فرقه استعماری بهائیت باید از پری اباصلتی نام برد. او توانست با پشتیبانی فرخرو پارسا-وزیر آموزش و پرورش دولت هویدا- گوی سبقت را در این حرفه از دیگران برباید و حمایت از او تا جایی رسید که وی در سال 1353نامزد نمایندگی مجلس شد.
با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بساط نفوذ و فعالیت یکی از مرموزترین فرقههای جاسوسی در ایران برچیده شد؛ اما در ایام فتنه 88 و در کوران حوادث آن زمان، پیروان این فرقه ضاله در آشوبهای پس از انتخابات حضور فعالی داشتند که این فعالیتها نشان داد، این فرقه گوش به فرمان اربابان غربی خود بوده و در مواقع مورد نیاز در صف دشمنان اسلام و نظام اسلامی قرار میگیرند.