همچنان که فاضل مازندرانی مینویسد: «کتاب اقدس، کتاب شریعت بهائیه و اُمّ الکتاب شریعت بیان را نسخ و تغییر داد و مرجع تمام احکام و اوامر و نواهی گشت».(1)
اما جالب است بدانیم که بر خلاف این ادعا، حسینعلی نوری در کتاب اقتدارات، که گویا قصد داشته سایر پیروان علیمحمد شیرازی را به سوی خود جلب نماید و اصطلاحاً دل آنان را به دست آورد، مدعی میشود که او آیین بیان را نسخ نکرده است؛ همچنان که میگوید: «با اینکه کل میدانند که به این ظهور أعظم، "ما نزل فی البیان" (آنچه در بیان نازل شده) ثابت و ظاهر و محقق شده و اسم الله مرتفع گشته و آثارالله در شرق و غرب انتشار یافته و بیان فارسی مخصوص در این ظهور امضاء شده، معذلک متصلاً نوشته و مینویسد که بیان را نسخ نمودهاند که شاید شبهه در قلوب القا شود و معبودیت عجل (صبح اَزل) محقق گردد».(2) همچنین در جایی دیگر به نقل از حسینعلی آمده است که او، هرگونه نسخی در آیین باب را رد کرده و میگوید: «آنچه در این ظهور نازل است، بعینه همان کلمات نقطه اولیه (علیمحمد شیرازی) بوده و خواهد بود».(3)
آری؛ گویا حسینعلی نوری نمیدانسته که با ادعای عدم نسخ آیین بیان، در حقیقت ادعای پیامبری خود را با پوچ مواجه ساخته است.
پینوشت:
[1]. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، تهران: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ص 272؛ به نقل از: فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، تهران: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ج 1، ص 161.
[2]. حسینعلی نوری، اقتدارات و چند لوح دیگر، بیجا: بینا، 1310 ق، ص 45.
[3]. شوقی افندی، قرن بدیع، تهران: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ص 394.