همچنان که به نقل از مبلّغان بهائی میخوانیم: «جمال مبارک (حسینعلی نوری) در کتاب بدیع میفرمایند که حضرت مسیح را وقتی نگاه به صلیب افتاد مشتاقانه فرمودند که سی و سه سال است که دنبال تو هستم و مشتاق تو...».[1]
اما لازم است بدانیم که این ادعای پیشوایان بهائی در حالیست که کتاب آسمانی قرآن صراحتاً قتل حضرت عیسی (علیه السلام) را تکذیب میکند: «وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسيحَ عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ... [نساء/158-157]؛ و این گفتارشان که ما مسیح عیسی بن مریم را کشتیم، با اینکه فرستاده خدا بود ولی نه او را کشتند و نه به دار آویختند بلکه از ناحیه خدا امر بر آنان مُشتبه شد و آنها که دربارهی وی اختلاف کردند هنوز هم دربارهی عیسی در شکاند، اگر ادعای علم میکنند دروغ میگویند، مدرکی جز پیروی ظن ندارند و به یقین او را نکشتهاند. بلکه خدا وی را به سوی خویش بالا برد و عزت و حکمت، صفت خداست».
اما جالب است بدانیم پیشوایان فرقهی بهائیت، در حالی بر خلاف صریح قرآن سخن میگویند، که اولاً اقرار میکنند قرآن کتاب خداست و ثانیاً خود پیشتر هرگونه تأویل آیات الهی و حمل آنها بر معنای خلاف ظاهر را صریحاً رد کرده بودند؛ همچنان که حسینعلی نوری گفته است: «إنّ الَّذی یأَوّلُ ما نُزِّلُ مِن سَماءِ الوَحی و یخرُجُه عَن الظاهر إنَّه مِمَّن حرَّف کلمةالله و کان مِنَ الأخسرین فی کتابٍ مبین [2]؛ هرکس که کلام الهی را تأویل کند و از معنای ظاهری آن بیرون برد، کلام خدا را تحریف کرده و در کتاب مبین، از زیانکارترین افراد خواهد بود». بنابراین چگونه پیشوایان بهائی، عملی که خود صراحتاً از آن نهی کرده بودند را مرتکب میشدند و بر خلاف صریح آیات قرآن، سخن میگفتند؟!
آری؛ با ملاحظهی اجمالی رویکرد پیشوایان بهائی در مییابیم که آنان، تلاش داشتند تا مردم را از هر مفهومی که به منجی آخرالزمان منتهی میشود، نا اُمید سازند.
پینوشت:
[1]. به نقل از کانالهای تلگرامی تبلیغی تشکیلات بهائیت.
[2]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص 102.