حسینعلی نوری، مدعی پیامبری بهائیت، بر خلاف ادیان توحیدی و حتی با رو سفید کردن فرعونهای تاریخ، ادعای خدایی و خدا آفرینی کرده است؛ همچنان که عبدالبهاء به نقل از قصیدهی ورقائیهی او گفته است: «کُلُّ الاُلُوهِ مِن رَشحِ أمرِی تَأَلَّهَت و کُلُّ الرُّبُوبِ مِن طَفحِ حُکمِی تَرَبَّت (1)؛ همهی معبودها از تراوش امر من معبود شدهاند و تمام پروردگاران، از سرریز حکم من به مقام ربوبیت رسیدهاند».
از اینرو، سرکردگان و مبلّغان بهائی از یکسو تلاش دارند تا ادعاهای الحادی پیامبرخواندهی خود را در انظار عمومی توجیه و تأویل کنند و از سویی دیگر گویا در صدد هستند تا اعتقاد به خدایی و خدا آفرینی پیامبرخواندهی خود را میان اَغنام الله (2)، نهادینه سازند.
همچنان عبدالحسین آیتی مبلّغ سابق و سرشناس بهائیت، با نقل حکایتی از اعتقاد اَغنام الله، این حقیقت را به وضوح بر همگان آشکار ساخته است: «من به کرّات شنیدهام که میگویند روحالله به قدری در ایمان ثابت بود که چون با پدرش در عکا به حضور بهاءالله رسید، خود بهاءالله به او فرمود: میرزا روحالله! اگر من بگویم شوخی کردم خدا نیستم، تو چه خواهی کرد؟ آن طفل گفت: من شما را تبلیغ میکنم که از حرف خود برگردید. چون یقین دارم که جز شما خدایی نیست».(3)
آری؛ سرکردگان بهائی چنان اَغنامی تربیت نمودهاند که حتی اگر خود نیز از ادعای کفرآمیزشان برگردند، پیروانشان از آن کوتاه نیایند.
پینوشت:
1-عباس افندی، مکاتیب، نسخهی الکترونیکی، ج 2، ص 255.
2-اَغنام الله به معنای گوسفندان خدا (و در اصطلاح بهائیت یعنی گوسفندان حسینعلی نوری)، لقبی است که پیشوایان بهائی، پیروان خود را بدان نامیدهاند تا چونان گوسفند، آنان را مطیع و فرمانبردار خود سازند.
3- عبدالحسین آیتی، کشف الحیل، سه جلدی، تهران: بینا، 1340 ش، ج 2، ص 78.