دختری با حال زار و چشمانی گریان از خانه فرار کرده بود و به دادگاه انقلاب آمده و از پدرش شکایت کرد.
موضوع شکایت: پدرم سالهاست من را در خانه حبس کرده و به من تجاوز می کند.
شرح واقعه: دختری بهایی زاده هستم. 15 ساله. که حدود 3 سال است توسط پدرم مورد تجاوز جنسی قرار می گیرم. هربار که او اقدام به این عمل شنیع می نماید، من زار زار گریه کرده و به او التماس می کنم که من دختر تو هستم.....
آقای قاضی من از دیدن پدرم شرم دارم و دیگر نمی خواهم چهره ی اورا ببینم. من این شکایت را 4 یا 5 بار حتی تا محفل ملی بهاییان ایران هم رساندم و تنها جریمه ای که برای پدرم قائل شدند، اخذ مقداری پول از او بود که برای بیت العدل فرستاده می شود.
آنها حتی به اندازه ی یک حیوان برای من ارزش قائل نشدند. من التماس می کنم شما من را از شر این پدر ظالم و بی عفت نجات دهید. من از او شکایت دارم و به هیچ وجه از حقم نمی گذرم.
این بود روایت کوچکی از شکواییه ی دخترک بهایی از پدرش به قوه ی قضاییه نظام اسلامی ما، که به لطف خدا و عنایت قضات عادل قوه ی قضاییه پدر این دخترک بازداشت و به سزای عمل شنیعش رسید.
این هم از موضوع.
دوستان بهایی معطل نکنید.
حق این پدر در گرو آراء شماست. کجاست حقوق بشر؟
کجایند امثال شیرین عبادی هایی که خود را منادی حقوق تضییع شده ای میدانند که هیچ موجودیتی نمی توان برایش مصور شد.
بیایید و به داد کودکانی برسید که قربانی همین فرهنگ برهنگی ای هستند که فرقه ی ضاله ی بهاییت یکی ازعوامل کلیدی نشرآن است.
البته برای آنکه مطمئن شوید که این تجاوز ریشه در آموزه های بهاییت دارد شما را ارجاع می دهم به کتابی به نام کتاب اقدس، «حلیت و حرمت نکاح اقارب و نزدیکان، این امور هم به امنای بیت العدل راجع است.» (کتاب اقدس ص 58)
و این حرف یعنی: در صورت ارتکاب چنین عملی باید جریمه را بیت العدل مشخص نماید. که جریمه ی این پدر،مقداری پول بود و بس ...