اولا : خدای جهانیان ، بطور قطع جناب نوری در توهم بوده اند اگر قرار بود هر فردی با جمع کردن تعدادی اندک آنهم در حد چند صد نفر خدای جهانیان باشد . فرقه های آسیائی و حتی اروپائی میباید این ادعا را جدی تر دنبال میکردند مثلا شما تصور کنید دالائی لاما رهبر معنوی بودائیان بطور قطع میباید چنین ادعائی را میکرد .
دوما : خدای خالق آسمان و زمین ، کدام آسمان و زمین جناب نوری زمانی این ادعا را داشتنند که آسمان و زمین خلق شده و از سوی خالق آن فرستادگانی برای راهنمائی بشر انتخاب و معرفی شده اند قاعدتا اگر خلقتی هم بوده ظاهرا فقط برای جناب نوری قابل روئیت و مشاهده است .
سوما : خدائی که خود را خلق زمین و آسمان میداند چطور زمین گیر شده است . مگر میتوان تصور کرد خدائی توانائی خلقت !!! داشته باشد آنوقت زمین گیر و درمانده باشد ؟
به نظر میرسد زمانی این واژگان از جمال مبارک جاری شده که در صحت مزاج و فکر نبوده است و افیون زیاد مصرف نموده است به کلمات و معانی آن واقف نبوده و در ذهن خود و در مقال خود اغنام الله یا همان گوسفندان را میدیده است . هرجی نیست ، گوسفند هم شعور انسانی ندارد که دو دو تا چهار تا کند و به این نتیجه برسد که این آدم یک پریشان احوال کند ذهن است .
از طرفی دیگر به نظر میرسد رهبران بابی و بهائی در اینگونه ادعا ها نمیخواستنند از یکدیگر عقب بمانند . دقت کنید،
با کمی بررسی می توان دریافت که حسینعلی مازندرانی در این ادعای الوهیت از علی محمد شیرازی (باب) مؤسس فرقه ضالّه بابیت پیروی نموده است. همانگونه که حسینعلی نوری نیز در کتاب خویش به این واقعیت تصریح کرده می کند. وی در کتاب بدیع صفحه 154 سطر 8 می نویسد: « إنّه یقول حینئذِ إنّنی أنا الله لا إله الا أنا، کما قال النقطة من قبل ». یعنی او (حسینعلی نوری) در این هنگام می گوید: همانا من خدا هستم، جز من خدائی نیست. همان طور که پیش از این، نقطه اولی (علی محمد باب) چنین سخنی بر زبان راند.
بنابراین روشن می شود که میرزا حسینعلی در این ادعای خدائی برای اینکه از علی محمد شیرازی کم نیاورد، چرا که علی محمد در ابتدا ادعای بابیت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را داشت. بعد از چهار سال ادّعای مهدویت نمود و بعد هم ادّعای نبوّت کرد و در اواخر عمر خویش نیز ادعای الوهیت نمود. از این جهت میرزا حسینعلی نوری مازندرانی که خود را از او بالاتر می دانست، در این زمینه نیز از وی تقلید نموده و خود را خدای جهانیان و خالق آسمان و زمین معرفی می کند!
معلوم است زمانی که جناب دانیاز دالگورکی داشت افیون را به جناب علی محمد باب میخوراند و به او تلقین میکرد که تو همان بابی که در کتب شیخیه از آن نامبرده شده و او را به ادعای بابیت مجاب کرد نتیجه این میشود که بعد از چند زمانی جناب نوری هم برای عقب نماندن از قافله پیامبر خواندگی و البته سودای الوهیت ، ادعای خلقت آسمان زمین داشته باشد .
حامد محمودی آبان 97