فلاسفه از نگاه رهبران بهائیان !

سه شنبه, 11 دی 1397 06:02 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران :دقت کنید ، پیامبرخوانده‌ی بهائیت، پیروان خود را  از یاد کردن انسان‌ها با القاب ناپسند، نهی کرده است. این در حالیست که عبدالبهاء بر خلاف این سخنان، به توهین و تمسخر فلاسفه پرداخته است. اما به راستی چگونه یک پیشوای الهی می‌تواند ناقض احکام نازله در آیین خود باشد و به جای نقد علمی سخنان فلاسفه و هدایتشان، با توهین و تمسخر، دست‌کم موجب حُزن آنان گردد؟!

همچنان که در سخنان پیامبر خوانده بهائیان می‌خوانیم: «اُذکروا العِباد بِالخیر و لاتَذکرُوهم بالسُّوء و بما یتکدَّر به أنفسهم (1) بندگان را به نیکی یاد کنید نه به بدی و آن‌چه موجب آزردگی ایشان می‌شود». او همچنین گفته است: «یا أهل بهاء شما مشارق محبّت و مطالع عنایت الهی بوده و هستید، لسان (: زبان) را به سبّ (: دشنام) و لعن أحدی میالائید (: آلوده نکنید)... سبب حُزن نشوید تا چه رسد به فساد و نزاع»(2)



اما جالب است بدانیم محمود زرقانی (کاتب عبدالبهاء در سفر آمریکا)، در ذکر حکایتی از رفتار مخالف این سخنان، توسط عبدالبهاء و تمسخر فلاسفه به دست او نوشته است: «پس از بیان تعالیم و پیام الهی، ذکر فلاسفه را به مزاح فرمودند: ... هرگاه عدم احساس کمالی باشد، باید بگوییم گاو فیلسوف اعظم است ... . این بیان و مزاح مبارک که گاو فیلسوف اعظم است بسیار سبب خنده و مذاکره‌ی بین اهل مجلس شد و بعد از مجلس چند نفر از رجال (: مردها) و نساء (: زن‌ها) محترمه رجا نموده در اتومبیل آن‌ها به گردش تشریف بردند. از قضا در حین سرعت مرکب مبارک (: اتومبیل حامل عبدالبهاء)، در یکی از خیابان‌ها یک گله گاو از دور نمایان و چون نزدیک اتومبیل می‌شوند همه رَم و فرار می‌کنند. فوراً خانم‌ها عرض می‌نمایند آقا جماعت فلاسفه را ببینید که چطور از اتومبیل فرار می‌کنند، آن‌قدر وجود مبارک (عبدالبهاء) می‌خندند که از خنده خسته می‌شوند!».(3)
اما به راستی چگونه
 یک پیشوای الهی می‌تواند ناقض احکام و تعالیم نازله در آیین خود باشد و به جای نقد علمی و منطقی سخنان فلاسفه و هدایتشان، با توهین و تمسخر، دست‌کم موجب حُزن و ناراحتی آنان گردد؟!

نویسنده مطلب از تمامی فلاسفه چه آنها که در قید حیات نیستند و چه آنها که در حال زندگی و فعالیت علمیند و چه آنها که بعدها پا بر عرصه علم خواهند گذاشت عذرخواهی مینماید . آنچه بیان شد شفاف سازی از نگاه یک آئین دروغین به یک سطح قابل علم و فن آوری  در دنیاست که همیشه مورد احترام بود هستند و خواهند بود .

پی‌نوشت:
[1]. حسینعلی نوری، آثار قلم أعلی، تهران: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 1، لوح 308.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 322.
[3]. محمود زرقانی، بدائع الآثار، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 178.

 

خواندن 695 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

آخرین ویرایش در سه شنبه, 11 دی 1397 06:08

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی