با نگاهي گذرا به سير تاريخي اين فرقه و دستورالعمل هاي مكتوب و منتشر شده آنان، مشاهده مي كنيم كه اين اعمال از ابتداي حركت اين افراد جاسوس و خود فروخته غرق در لجنزار هواهاي پست نفساني يكي از مهم ترين اصول پذيرفته شده آنان بوده است. به اعتقاد آنها:
«. . . ايام فترت است و هيچ تكليفي بر مردم واجب نيفتاده. اگر چه در شريعت باب يك زن را نه شوهر جايز است، لكن اكنون اگر افزون بخواهد منعي نباشد و هر يك از آن جماعت نامي از انبيأ كبار و ائمه اطهار را بر خويش مي نهادند و زنان و دختران خويش را به نام و نشان زنان خانواده طهارت مي خواندند و هر جا كه جمع مي شدند به شرب خمر و منهيات شرعيه ارتكاب مي نمودند و زنان خويش را اجازه مي دادند تا بي پرده به مجلس نامحرمان درآمده و به خوردن شراب مشغول شوند و سقايت نمايند». (1)ارتشبد حسين فردوست در خاطرات خود نمونه هاي بسياري از رفتارهاي ناهنجار مردان بي بند و بار بهائي همچون هويدا و. . . را ذكر مي كند و علاوه بر آن افرادي مانند صبحي، بهائي تواب، نيز نمونه هاي بسيار ديگري را در كتاب «خاطرات صبحي» خود نقل مي كند كه به دليل عفت قلم و احترام به خوانندگان محترم از بازگويي و بازنويسي آن معذوريم.
قره العين، زن فاسد و بي عفتي كه با گفتار و رفتار فاسدش نقش مؤثري در معرفي و جذب افراد منحرف به اين فرقه داشت خطاب به پيروان بابيگيري گفته است:
«اي اصحاب، اين روزگار از ايام فترت شمرده مي شود، امروز تكاليف شرعيه به يكباره ساقط است و اين صوم (روزه) و صلوه (نماز) و ثنا و صلوات كاري بيهوده است. . . پس زحمت بيهوده بر خويش روا نداريد و زنان خود را در مضاجعت (همخوابگي و همبستري) طريق مشاركت! بسپاريد» (2)
و البته اين جملات از كسي كه مريد فرقه اي استعمار ساخته است، بعيد نيست، چرا كه وزارت مستعمرات انگليس - از مؤسسان و حاميان فرقه هاي ضاله - نيز خطاب به يكي از جاسوسان خود در كشورهاي اسلامي مي گويد:
«در مسئله بي حجابي زنان بايد كوشش فوق العاده به عمل آوريم تا زنان مسلمان به بي حجابي و رها كردن چادر، مشتاق شوند. .. . پس از آنكه حجاب زن با تبليغات وسيعي از ميان رفت، وظيفه مأموران ماست كه جوانان را به عشق بازي و روابط جنسي نامشروع با زنان تشويق كنند و به اين وسيله فساد را در جوامع اسلامي گسترش دهند»(3)
بهائيان همچنين با توجه به تأثيرپذيري كودكان و نوجوانان بيشترين تلاش تبليغي خود را بر روي اين نسل متمركز كرده اند و لجنه هاي گلشن توحيد با احداث مهد كودك ها و مدارس و ترتيب دادن اردوهاي تبليغي كودكان و نوجوانان را به خود جذب مي كنند.
آنها همچنين به بهانه صلح و شعار تساوي زن و مرد، زنان را در تمام عرصه ها به عنوان عروسك هاي خيمه شب بازي كه سرنخ آنان دست صهيونيست ها است، به روي صحنه آورده و مي خواهند به وسيله آنان صلحي منطبق بر نظم نوين و تك قطبي جهاني برقرار سازند.
عبدالبهاء در يكي از مطالب خود مي نويسد:
« و چون (هنگاميكه) نسوان در عالم انساني نفوذ و تأثير كلي يابند، از جنگ محققاً جلوگيري نمايند. . . نفرت و انزجار آنان (زنان)نسبت به جنگ بايد براي استقرار و حفظ صلح عمومي(!!) مورد استفاده قرار گيرد» (4)
و البته بهترين و مؤثرترين كار زنان نقش تبليغي آنان است:
«اي اماء رحمن، محفلي. . . آرايش دهيد و در آن محفل به كمال حكمت در اوقات مخصوصه مجتمع شويد و به ذكر آن يار مهربان مشغول گرديد و مذاكره در ادله و براهين ظهور جمال مبين فرمائيد تا هر يك از اماء رحمن نطقي بليغ يابند و لساني فصيح بگشايند و سبب هدايت اماء كثيره گردد و عليكن التحيه والثنأ. » (5)
56با توجه به آثار منتشره بهائيان مشاهده مي شود كه آنان دنباله رو فرقه استعماري وهابيت هستند كه با تلقين جاسوس انگليسي، مستر همفر، حمايت هاي قواي نظامي و مالي انگليس ايجاد شد. حضرت امام «رضوان الله تعالي عليه» سالها پيش، از اين هماهنگي پرده برداشته و مي فرمايند:
«يك حقايقي در كار است، شما آقايان در تقويم دو سال پيش از اين يا سه سال پيش ازاين بهائي ها مراجعه كنيد، در آنجا مي نويسد: تساوي حقوق زن و مرد رأي عبدالوهاب، آقايان هم از او تبعيت مي كنند. . . نظامي كردن زن، رأي عبدالوهاب، آقا تقويمش موجود است، نگوئيد نيست. . . »(6)
نقش زنان غربي در گسترش فرقه
در طول بيش از 150 سالي كه از ايجاد اين فرقه ضاله گذشته است چه در شرق و چه در غرب همواره زنان به عنوان مهره هايي فعال در پيشرفت آن مورد استفاده قرار گرفته اند كه بسياري از آنان را زنان آمريكايي تشكيل مي داده اند كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره كرد:
روحي ماكسول در مورد لويزا مور لويزا مور و همسرش گتسينگر هر دو آمريكايي بودند) مي گويد:
" راه هاي ناصاف را براي موفقيت ما (بهائيان) هموار مي كرد و مل وار خود را به آب مي انداخت كه بهر ما(بهائيان)پل نجاتي ايجاد كند".
فوئب هرست يكي از متموليني كه موقوفات زيادي براي بهائي ها در آمريكا از خود به جاي گذاشت. او معاون دانشگاه كاليفرنيا بود كه در سال 1898 لويزامور و همسرش را به اين دانشگاه دعوت كرد.
ميس اتل روزنبرگ متولد 1858 انگليس.
ميسيز هلن گودال (آمريكا) كه روش تبليغي او را چنين معرفي مي كنند:
«در محافل و مجالس كه تشكيل مي گرديد، رسم چنان بود كه ميسيز گودال يك لوح را تا آخر تلاوت مي كرد و به هيچكس اجازه نمي داد كه راجع به آن بحث كند. . . »
پی نوشتها :
1-عبدالحسين نوايي، فتنه باب، ص .14
2- بهرام افراسيابي، تاريخ جامع بهائيت، انتشارات سخن، ص .114
3-خاطرات مستر همفر، جاسوس انگليس در ممالك اسلامي، ترجمه دكتر محسن مؤيدي، انتشارات امير كبير، ص .84
4-احمد يزداني، مقام و حقوق زن در ديانت بهائي، ص .92
5-احمد يزداني، مقام و حقوق زن در ديانت بهائي، ص .146
6-صحيفه نور، ج 1، ص .56