جوابیه بیت العدل به انتقاد برخی بهائیان

سه شنبه, 05 شهریور 1398 19:32 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : تشکیلات بهائیت که براساس تعالیم خود همواره ادعای ممنوعیت دخالت در سیاست را داشت، در کنفرانس ضدایرانی شیکاگو با کنار زدن پرده‌های فعالیت پنهانی و خرابکارانه‌ی خود علیه جمهوری اسلامی ایران، علناً سخن از تغییر حکومت در ایران و تغییر قانون اساسی به زبان آورد. اما این رفتار چنان در تناقض با اصول فرقه‌ی بهائیت بود که یکی از بهائیان ایرانی (به نام بهاره مقدم) را به نگارش نامه‌ای اعتراضی به گردانندگان این کنفرانس  وا داشت. این بهائی ایرانی‌تبار با لحنی بسیار محترمانه و دلسوزانه، سؤالاتی در خصوص عملکرد گردانندگان این نشست ضدایرانی خصوصاً جناب شاپور راسخ مطرح کرد و با استناد به متون دسته‌اول بهائی که بهائیان را از هرگونه اظهارنظر و دخالت در امور سیاسی بازمی‌دارد، جویای علّت سکوتِ همراه با تأیید نهاد رهبری بهائیت بیت العدل، در قبال این کنفرانس ضدایرانی شد.(1)

اما جالب آن‌که وقتى به جواب بيت العدل به نامه‌ی خانم مقدم نگاه می‌كنيم می‌بينيم به جاى برخورد محترمانه و پاسخگویی علمی به استدلالات منطقی و مستند ایشان، شاهد لحنی خشن و تهديدآميز هستیم. نهاد بیت العدل در جايگاه مديريت تشكيلاتی كه خود را معصوم و مصون از خطا می‌شمرد، با به کارگیری لحنی خشن و تهديدآميز و بدون پاسخگوئی به سؤالات متعدد و اظهار نظر این عضو جامعه بهائی، نسبت به مطالبات ایشان الفاظ تندی چون مزورانه و استدلالات پوچ و بی‌اساس و... نثار نویسنده‌ی مؤدب بهائی کرده است. همچنان که در بخش‌هایی از جوابیه‌ی بیت العدل می‌خوانیم:
«بیت العدل اعظم الهی از طریق مراسله‌ای که توسّط منشی محفل شما ارسال گردیده اطّلاع حاصل نموده‌اند که نامه‌ای الکترونیکی به زبان فارسی با مندرجات مشکوک و سبکی که آن را نوشته‌ی یک فرد بهائی جلوه می‌دهد، دربین اعضای جامعه در گردش است، نامه‌ای که ظاهراً انتقادی بر محتوای سخنرانی یکی از احبّای مجرّب است که در اواسط سال جاری در کنفرانس انجمن دوست داران فرهنگ ایرانی در شیکاگو ایراد شده است.
مقرّر فرمودند مطالب زیر ابلاغ گردد. قطع نظر از موضوع مورد بحثِ آن، نامۀ مزبور با اظهار تلویحی اینکه بیت العدل اعظم به نحوی از تعالیم الهی به خصوص در مورد عدم مداخله در سیاست، عدول نموده‌اند تلاشی است مزوّرانه برای تضعیف وحدت جامعه و تزلزل اعتماد و ایمان احبّای عزیز به معهد اعلی. استدلالات پوچ و بی اساسی که در این نامه دربارۀ بیت العدل اعظم مطرح شده، کالای آشنایی است که دشمنان امرالله در ایران طیّ دهه‌های متمادی به دست فروشی آن اشتغال داشته‌اند. نکات ظاهرفریب نامه در نظر هر فرد بهائیِ بصیر، به وضوح اقدامی برای ترویج گفتگوهایی که با تمهیدات عهد و میثاق الهی کاملاً مغایر و متضاد می‌باشد. آیین حضرت بهاءالله البتّه از صدمات چنین دسیسه‌هایی برای کاشتن بذر انشقاق دربین پیروانش مصون و محفوظ است، دسیسه‌هایی که مآلاً همان سرنوشت نافرجام حملات گذشته بر امر الهی را خواهد داشت. در مورد اصول عدم دخالت در سیاست و احتراز قاطع از هر گونه شائبۀ توطئه و فساد، چه لفظی و چه عملی- که از جمله اصول بنیادین بهائی است- همان طور که مستحضرید بیت العدل اعظم در پیام مورّخ 2 مارس 2013 خود خطاب به احبّای عزیز ایران این مسائل را کاملاً تشریح نموده‌اند».(2)
اما در نقد جوابیه‌ی نهاد رهبری بهائیت لازم می‌دانیم تا به ذکر نکاتی بپردازیم:
اول: اعضای بیت العدل با احساس فقدان دست نظارتی ولی‌امر بر روی خود (3)، نه تنها از اصول مسلّم بهائیت مبنی بر ممنوعیت دخالت در سیاست فاصله گرفته‌اند، بلکه هرآنکس که به آنان این تخطی را نیز یادآور شود، با تُندترین الفاظ و بدترین شکل ممکن از خود طرد می‌نمایند. آری؛ فرقه‌ای که آموزه‌ی اُلفت و محبّت را به عنوان شعارهای عوام‌فریبانه خود مطرح می‌کند، در جواب به استدلال‌های مستند عضو خود، ضمن طرد او با تُند ترین ادبیات ممکن از وی یاد می‌کند و به جای پاسخگویی، وی را متهم می‌کنند. این در حالیست که رفتار بهاره مقدم، دقیقاً طبق گفتار عبدالبهاء و عملکرد پیشوایان بهائیت بر خلاف آن بوده است: «اگر چنانچه نفسی بخواهد کلمه از تصرفات حکومت و اعتراضی بر اولیای امور نماید دیگران موافقت ننمایند زیرا امرالله را قطعیاً تعلّق به امور سیاسیه نبوده و نیست».(4)
دوم: تشکیلات بهائیت با دستپاچگی تمام در برخورد با انتقاد مستند این بهائی، در حالی که در ابتدا عضو خود را متهم و استدلالات او را پوچ معرفی نمود، در آخر مجبور شد ضمن حمایت از این کنفرانس ضدایرانی، بر ممنوعیت اصل دخالت در سیاست بهائیت نیز تأکید ورزد. به عبارتی، بیت العدل که در ابتدای پیام از برگزار کنندگان کنفرانس ضدایرانی (که خواستار سرنگونی نظام و تغییر قانون اساسی شدند) حمایت کرد، در عین حال، بر اصل ممنوعیتِ دخالت در سیاست تأکید نمود! اما به راستی اگر تلاش برای براندازی و حمایت از براندازان، دخالت در سیاست نیست، پس منظور بهائیت از ممنوعیت دخالت در سیاست چیست؟! مگر عبدالبهاء نگفته است: «نفسی از احبّاء اگر بخواهد در امور سیاسیه در منزل خویش یا در محفل دیگران مذاکره بکند اول بهتر است که نسبت خود را از این امر قطع نماید و جمیع بدانند که تعلّق به این امر ندارد و خود می‌داند».(5)
سوم: اعضای بیت العدل برای عصمت ساختگی‌شان (بدین صورت که برای کسانی که در ظاهر با رأی چند غیرمعصوم و در واقع با زد و بندهای پشت‌پرده روی کار می‌آیند)، چنان حاشیه‌ی امنی درست کرده‌اند؛ که حتی نسبت به نقض و عدول از اصول مسلّم بهائی نیز پاسخگو نباشند. آری؛ گویا بالاترین نهاد رهبری بهائیت به جای ایستادن در برابر انحراف خود و عواملش از اصول مسلّم بهائی، تنها نگران به خطر افتادن مشروعیت خود است؛ مشروعیتی که با مرگ اولین و آخرین ولی‌امر بهائیت، عملاً از بین رفت!(6)
البته رهبران کنونی تشکیلات بهائیت هم دریافته‌اند که شعار ممنوعیت دخالت در سیاستِ پیشوایانشان، صرفاً حاشیه‌ی امنی برای فعالیت‌های پنهانی و خائنانه‌شان در راستای خدمت به استعمار و نظام سلطه‌ی جهانی می‌باشد و هرآنکس که به این دو رویی اعتراض کند، جوابی جز توهین و تهمت نصیبش نمی‌شود.

 

پی‌نوشت:

1- جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: وقتی بهائیان هم از خیانت بیت العدل گلایه می‌کنند/ کنفرانس شیکاگو
2-  دارالانشاء بیت العدل، پیام مورخ: 26 نوامبر 2013 م، ارسال از طریق الکترونیکی، محفل روحانی ملّی ایالات متّحدۀ امریکا، رونوشت: دارالتّبلیغ بین المللی - هیئت مشاورین قارّه‌ای امریکا.
3-  ر.ک: اسدالله فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 4، ص 305.
4- اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 337.
5- همان، ص 336.
6- جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی:
 سرنوشت بیت‌العدلِ بدون ولی‌امر، از زبان شوقی افندی!

خواندن 484 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی