تولد
میرزا حسینعلی در تاریخ دوم ماه محرم سال 1233 در تهران به دنیا آمد. پدرش میرزا عباس نوری معروف به میرزا بزرگ، از منشیان و مستوفیان تاریخ محمدشاه قاجار به شمار میرفت. مستوفی یا وزیر در دورهی قاجار به کسی میگفتند که دفاتر مالیاتی را نگه میداشت و مأمور جمعآوری مالیات بود و از مازاد سهمی که به حکومت میداد، ارتزاق میکرد. خاندان میرزا بزرگ به حُسن خط و خوبی انشاء مشهور بودند و خود او در این زمینه مهارتی به سزا داشت و بسیاری از رجال درباری از او سرمشق میگرفتند و خانهاش مجمع ارباب ذوق و ادب بود.
شاه سلطان خانم مادر بهاءالله
میرزا بزرگ نوری
کوشش در درسآموزی فرزندان
میرزا عباس در تعلیم و تربیت فرزندان بسیار میکوشید و برای این منظور از میان دوستانش برای آنان آموزگاران سرخانه میآورد، چنانکه پسر ارشدش میرزا حسن نوری در اثر همین مراقبت، لایق منشیگری سفارت روسیه گردید.1
تعلیم و تعلّم میرزا
میرزا حسینعلی نیز در سنین کودکی نزد پدر و بستگان و معلمین خصوصی به فراگرفتن علوم و فنون مقدماتی پرداخت و بدین سبب از رفتن به مدرسه بینیاز بود. در ایام جوانی نیز چون هیچ اشتغالی نداشت همهی اوقاتش صرف گردش و تفریح یا مطالعه و تقریر و یا حضور در مجالس عارفان و حکیمان و محافل شاعران و ادیبان میگشت و از این راه معلوماتی پراکنده و فراوان میآموخت.
ادّعای امیّت
«به همان شیوه که دربارهی میرزا علیمحمد دیدیم، ایشان هم داعیهی امیّت دارند و خود را درس ناخوانده میدانند. چنان که در نامه به ناصرالدین شاه مینویسند: ما قَرئتُ ما عِندَ النّاسِ مِنَ العُلُومِ وَ ما دَخَلتُ المَدارِسَ. فَسئَلِ المَدینَهَ الَّتی کُنتُ فیها لِتُوقِنَ بِأنّی لَستُ مِنَ الکاذبین»2
تحصیلات دوران کودکی
1- محمدعلی فیضی در صفحه 18 کتاب حضرت بهاءالله مینویسد:
«از قرار معلوم فقط مقدمات خواندن و نوشتن را نزد پدر و بستگان خود آموخته در مدرسه و مکتبی مطابق معمول آن زمان داخل نشده.»
2- دکتر اسلمُنت در صفحه 28 کتاب بهاءالله و عصر جدید میگوید:
«به مدارس و دبستانی داخل نشدند فقط در منزل جزئی تحصیلی نمودند.»
بهاالله صفحه 18
تحصیلات دوران جوانی
3- آواره در صفحات 256 و 257 الکواکب الدریه جلد یک مینویسد:
«و در سن صباوت چون به خواندن و نوشتن پرداخت بر اهمیت خود بیفزود و در انظار جلوهای غریب نمود و چون به حدّ بلوغ بالغ گشت به مجامع و مجالس وزراء و بزرگان و علما و امرا و ارکان دولت خود را به نطق و بیان و عقل و وجدان معرفی فرمود.»
میزان تحصیلات مقدماتی
میزان تقریبی تحصیلات مقدماتی او از این گفتار که در صفحه 17 جلد دوم اسرارالآثار از زبان خودش آمده، به دست میآید: «این مظلوم در طفولیت در کتابی که نسبتش به مرحوم مغفور ملاباقر مجلسی بوده یعنی کتاب حیاهالقلوب که از آثار دورهی صفویه است. غزوهی اهل قریظه را مشاهده نمود.»
در صفحه 90 تلخیص تاریخ نبیل به نقل از ملامحمد معلم نوری وی را چنین توصیف میکند: «اسم مبارکش میرزا حسینعلی است. خط شکستهی نستعلیق را خوب مینویسد.»
شرکت در مجلس علما
در صفحه 14 کتاب بهاءالله داستان رفتن او به مجلس درس مجتهد نوری را از زبان عباس افندی چنین مینگارد: «میرزا محمدتقی مجتهد مشهور در یالرود قریب هزار طلبه داشت … . شبها در مجلس مباحثهی علمیه میشد و بعضی احادیث مشکله روایت میکردند و چون حیران میماندند، جمال مبارک معنی حدیث را بیان میفرمودند از جمله شبی از شبها …»
آواره در صفحه 265 الکواکبالدریه جلد یکم و فیضی در صفحه 20 بهاءالله از ابوالفضل گلپایگانی داستان حضور میرزا حسینعلی در مجلس میرزا نظرعلی حکیم قزوینی مرشد محمدشاه را آوردهاند.
داشتن مجلس تفسیر
عبارات فیضی در صفحه 18 کتاب بهاءالله حاکی است که ایشان در نور مازندران مجلس تفسیر قرآن داشته است: «و آن دو نفر در دارکلا به حضور مبارک رسیدند در حالی که آن حضرت در آن مجلس که جمعی کثیر حضور داشتند مشغول تفسیر سورهی فاتحه بودند.»
توجیه درس خواندن
فاضل مازندرانی در صفحه 193 جلد یکم کتاب اسرارالآثار، پس از این که تحصیلات باب را از مسلمیات تاریخ میشمارد و امیّت او را به معنای درس خواندن نامرتب و به دور از روش معمول قلم داد میکند، مینویسد: «و نسبت به شخص بهاءالله نیز تقریباً همین نحو است و خطوط ایشان و اخوانشان گواهی میدهد که زیبایی خط والد تقریباً به آنان نیز رسید ولی در تحصیل عربی مختصر و همان اندازه عرفانهای شیخی که شخص نقطه در آن بودند هم قدم نگذاشتند و لحن آثارشان به مذاق اشراقیین و رواقیین و امثالهم نزدیکتر است تا به شیخیین.»
ذکر تاریخ اقوال پیشینیان دلیلِ درس خواندن
خود او در صفحه 118 آثار قلم اعلی جلد سوم (چاپ تهران توسط لجنهی مطبوعات امری) مینویسد: «دوست ندارم که اذکار قبل بسیار اظهار شود زیرا که اقوال غیر را ذکر نمودن دلیل است بر علوم کسبی نه بر موهبت الهی.»
شگفت این جاست که عموم مکتوبات ایشان از اقوال و اشعار و آراء و اذکار حکما و عرفا و ادبا و شعرا و علماء و فضلای قبل پر و سرشار است و بسیاری اوقات، خواننده را به کتب و صحف و رسائل و دواوین آنها ارجاع دادهاند و به ناچار بایستی علوم ایشان را نیز اکتسابی دانست.
ادعای عجیب
«لکن جناب میرزا برای دفع و رفع این ایراد با زیرکی تمام چنین پاسخ میدهند: إنّا ما قَرَئنا کُتُبَ القَومِ و ما أطلَعنا بِما عِندَهُم مِنَ العُلُومِ. کُلَّما أرَدنا أن نَذکُرَ بَیاناتِ العُلَماءِ وَ الحُکَماءِ یَظهَرُ ما ظَهَر فِی العالَمِ وَ ما فِی الکُتُبِ وَ الزُّبُرِ فی لوحٍ أمامَ وَجهِ رَبِّکَ نَری وَ نَکتُبُ»3
دروغ بودن ادعا
در صفحه 143 کتاب ایقان راجع به حاج کریم خان کرمانی چنین آمده:
«این بنده اقبال به ملاحظهی کلمات غیر نداشته و ندارم و لیکن چون جمعی از احوال ایشان سؤال نموده و مستفسر شده بودند، لهذا لازم گشت که قدری در کتب او ملاحظه رود و جواب سائلین بعد از معرفت و بصیرت داده شود. باری کتب عربیه او به دست نیفتاد! تا این که شخصی روزی ذکر نمود کتابی از ایشان که مسمی به إرشادالعوام است در این بلد یافت میشود … با وجود این، کتاب را طلب نموده چند روز معدود نزد بنده بود و گویا دو مرتبه در او ملاحظه شد. از قضا مرتبهی ثانی جایی به دست آمد که حکایت معراج سید لولاک بود.»
بی خبری از مطالب بیان
در صفحات 122 و 123 لوح ابن الذئب چاپ مصر در مقام اظهار بیاطلاعی از مضامین کتاب بیان مینویسد: «حق شاهد و گواه است که این مظلوم بیان را تلاوت ننموده و مطالبش را ندیده … این مظلوم لازال مبتلی بوده و مقرّ امنی که در کتب حضرت اعلی- باب – و یا غیر نظر نماید، نداشته.»
بیخبری از آیات قرآن
در صحیفهی شطّیه که در صفحه 285 رحیق مختوم و صفحه 330 جزء چهارم مائدهی آسمانی آمده، چنین مینگارد: «و در فرقان بسیار آیات دلیل بر این است، اگرچه نفس آیه در نظر نیست! و لکن مضامین آن آیات بدین قرار است مثلاً هُوَ الَّذی خَلَقَکُم وَ رَزَقَکُم أفَلا تُبصِرُون وَ هُوَ الَّذی أنبَتَ مِنَ الأرضِ نَباتاً حَسَناً أفَلا تُؤمِنُون وَ أنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً أفَلا تَشکُرُون وَ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الأرضَ وَ ما بَینَهُما وَ أسکَنَ الجِبالَ! فَضلاً مِن عِندِهِ وَ قَلیلاً مِنکُم ما تَفقَهُون!»
در بحث تحریف خواهید دید که در بسیاری موارد دیگر نیز ایشان عباراتی نوشته که به عنوان آیهی قرآن قلم داد شده است، ولی در قرآن وجود ندارد.
بازیگر ماهر
در اوان ادعای باب، میرزا حسینعلی به وی گروید و کمکم بازیگر بسیاری از وقایع آن دوره شد. گفتیم که در جریان ترور ملا محمدتقی قزوینی دخیل بود و به همین سبب به زندان افتاد و سپس در حوادث ننگین بدشت گردانندهی اصلی بود، اما نمایانترین بخش زندگی وی جاسوسی و کارگزاری او برای دولت امپراتوری روس تزاری است و آن چنان در این سمت خدمات شایان بروز داد که اربابان را وا داشت تا در تگناها با تمام قوا از او دفاع کنند و حتی دیگر دژخیمان استعمارگر را دربارهی خود به رقابت انداخت.
شخصیت مرموز
میرزا حسینعلی تا تاریخ جریان بدشت اجازه نمیداد تا نامش بر سر زبانها باشد و او را به لقب «ایشان» یاد میکردند، اما پس از داستان بدشت لقب اعطایی زرین تاج یعنی بهاءالله، پوشش هویت اصلی او گردید و او را از گزند دشمنان نگه میداشت.4
ادامه این مقاله را در قسمت دوم مطالعه نمایید …