نکته : قبل از مطالعه باید این نکته را یاد آور شویم که استکبار وتمامی پادوهای اروپائی و منطقه ایش هنوز مردم ایران را نشناخته اند و مهمترین اشتباه محاسباتی آنها هم از همین عدم شناخت ناشی میشود .حالا یک آدم معلوم الحال هم آمده یک خوشرقصی از خود نشان داده ، با این خوشرقصی ها عظم مردم ما قویتر و انسجامشان کوبنده تر خواهد شد . ولی نکته اینجاست که کسرائی از فتنه سبز به این جا رسیده ، وای بحال کسانی که هنوز هم دل در گرو فتنه گران دارند .
ساغر کسرایی با تلاش هرچند بی ثمر خود برای براندازی در ایران توانست توجه بخشی از محافظهکاران آمریکا را به خود جلب کند.
درتاریخ ۶ ژانویه ۲۰۲۰ (۱۶ دیماه ۹۸) سه روز بعد از شهادت سپهبد قاسم سلیمانی در حمله پهپادی آمریکا در نزدیکی فرودگاه بغداد در عراق ویدیویی تحت عنوان «حقیقت از زبان یک ایرانی» و با هشتگ «ایرانیها از سلیمانی متنفرند» در شبکههای اجتماعی از جمله یوتیوب و فیسبوک منتشر شد.
این ویدیو در رسانههای غربی و بعضاً عربی بازتاب پیدا کرد و سازنده آن بلافاصله در شبکههای عمدتاً محافظهکار آمریکایی برای مصاحبه دعوت شد.
در این ویدیو زنی به نام «ساغر اریکا کسرایی» به زبان انگلیسی ادعا میکند که مردم ایران از ترور شهید سلیمانی خوشحالند و قدردان ترامپ هستند. کسرایی خودش را کارشناس مسائل ایران، عراق، سوریه و به طور کلی خاورمیانه معرفی میکند و حتی خواستار آن میشود که افرادی که «از شرایط داخل ایران خبر ندارند، نظراتشان را نزد خودشان نگه دارند» تا نکند «واقعیتهای ایران» به
گونه دیگری در دنیا منعکس شود.
ساغر اریکا کسرایی، از کار در دفتر یک نماینده جمهوریخواه آمریکایی تا دیدار با مقامات ارشد رژیم صهیونیستی را در کارنامه دارد
البته مراسمهای تشییع و یادبود برای حاج قاسم در شهرهای مختلف ایران و حتی کشورهای دیگر به خوبی واقعیتهای ایران و محبوبیت سردار شجاع ایرانی را به دنیا مخابره کرد و حتی معادلات دولت آمریکا را نیز وادار به اصلاح کرد.
از طرف دیگر، ناگفته پیداست که ادعاهای کسرایی در ویدیویش واقعیت ندارند و تنها یک نمونه از این دروغها این است: کسرایی در ویدیوی خود میگوید: «ما را در مدرسه مجبور میکردند بگوییم «مرگ بر آمریکا». من ۷ سالم بود. چهمیدانستم دارم چه میگویم!» این در حالی است که کسرایی به گفته خودش در جریان انقلاب اسلامی، یعنی زمانی که دو سال بیشتر نداشت، با خانوادهاش از ایران فرار کردند و وقتی ۷ سالش بود به آمریکا رفت. حال، اینکه چه کسی در آمریکا او را مجبور میکرده «مرگ بر آمریکا» بگوید، سؤال مهمی است.
اما سؤال مهمتر این است که ساغر کسرایی کیست و چرا در شرایط کنونی سربرآورده است. نگاهی گذرا به حسابهای کاربری کسرایی در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که وی صرفاً یک منتقد به سیاستهای ایران یا نظام جمهوری اسلامی نیست، بلکه وابسته به منابع دیگری است که در ادامه گزارش بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
از کنگره آمریکا تا پارلمان رژیم صهیونیستی؛ ساغر کسرایی کیست؟
ساغر اریکا کسرایی، ۴۲ ساله، متولد ایران است، اما از آنجایی که پدرش از خانوادهای بهایی بود، پس از انقلاب اسلامی ایران به ایتالیا و سپس در سن ۷ سالگی به آمریکا رفت. وی اکنون در واشینگتن ساکن است و طی سالهای گذشته در آمریکا با نهادهای سیاسی مانند مجلس نمایندگان و ارگانهای دولتی مانند افبیآی همکاری کرده است. او خودش را یک فعال حقوق بشر ایرانی-آمریکایی با ۱۲ سال سابقه معرفی میکند، اگرچه تعریف «فعال حقوق بشر» از نظر کسرایی با آنچه که احتمالاً در ذهن شماست تفاوت زیادی دارد.
کسرایی از منتقدان سیاستهای باراک اوباما در قبال ایران بود و همزمان با فعالیت در جنبشهای بهاصطلاح دانشجویی ایرانی در آمریکا تلاش میکرد تا از امضای توافق هستهای جلوگیری کند، چراکه معتقد بود رویکرد اوباما درباره جمهوری اسلامی بیش از اندازه سازشکارانه است.
وی در سابقه شغلی خود دستیاریِ شخصی برای «ترنت فرانکس» نماینده جمهوریخواه سابق ایالت آریزونا در مجلس نمایندگان آمریکا و پیش از آن کار به عنوان کارشناس پزشکی قانونی در اداره تحقیقات فدرال آمریکا (افبیآی) را دارد. اما اینها تنها «فعالیتهای حقوق بشری» کسرایی نیستند.
ساغر کسرایی، دستبند سبز جنبش سبز را دور دست «ترنت فرانکس» رئیسش و نماینده جمهوریخواه وقت کنگره آمریکا میبندد
خانم کسرایی یک برانداز تمامعیار و بلکه چیزی بیشتر است. چنانکه شواهد نشان میدهند، یکی از صمیمیترین دوستان کسرایی «امیرعباس فخرآور» رئیس سنای «کنگره ملی ایرانیان» از گروههای فعال آمریکایی در جهت براندازی جمهوری اسلامی از جمله با حمایت از تشدید تحریمها و کسی است که ایدئولوژیاش «سرنگونی کامل نظام جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با یک نظام سکولار» است.
کسرایی که سابقه ملاقات با «جان مککین» سناتور جمهوریخواه و کهنهکار ایالت آریزونا و از دشمنان قسمخورده جمهوری اسلامی را دارد، پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ علاوه بر دیدار با سیاستمداران آمریکایی از جمله «جیمز وولسی» رئیس سابق سیآیای در دهه ۱۹۹۰ میلادی و بستن دستبندهای جنبش سبز دور دست آنها، بخشی از «فعالیتهای خود را در فلسطین اشغالی و از طریق دیدار با مقامات، نمایندگان پارلمان، افراد آکادمیک و اندیشکدههای رژیم صهیونیستی پیگیری کرد.
وی طی سفری به تلآویو همراه با فخرایی، یکی از دستبندهای سبزش را هم به «زیپی لیونی» وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی تقدیم نمود. البته کسرایی قبلاً هم علاقهاش با رژیم صهیونیستی را ثابت کرده بود، از جمله با بازی در بهاصطلاح «مستند» سال ۲۰۱۵ با نام «امید: تولد دوباره اسرائیل».
ساغر کسرایی در کنار «جان مککین» سناتور سابق جمهوریخواه و از دشمنان قسمخورده ایران که سال ۲۰۱۸ فوت کرد
بررسی سابقه حضور کسرایی در شبکههای اجتماعی اولین نشانهای است که نشان میدهد شهرت کسرایی و آمار بازدید قابلتوجه ویدیوی جدیدش مصنوعی و ساختگی است. فعالیت کسرایی در فیسبوک همزمان با اغتشاشات سال ۸۸ و با انتشار فیلمهایی از این اغتشاشات آغاز شد. وی از آن زمان تا کنون فعالیتهایش در فیسبوک را تقریباً منحصراً به انتقاد از جمهوری اسلامی و به اشتراک گذاشتن فیلمها و تصاویر اعتراضات یا اغتشاشات مردمی در ایران اختصاص داده است. حساب کاربری کسرایی در فیسبوک (پس از ۱۰ سال فعالیت) کمتر از ۳۲ هزار دنبالکننده یا فالوور (به طور دقیقتر، تا لحظه نگارش این گزارش ۳۱،۶۷۴ دنبالکننده) دارد.
ساغر کسرایی دستبند سبز جنبش سبز را دور دست «جیمز وولسی» رئیس سابق سیآیای میبندد
به نظر میآید خانم کسرایی تعداد «دوستان» خود در فیسبوک را «خصوصی» کرده است، اما میدانیم که فیسبوک امکان اضافه کردن حداکثر ۵۰۰۰ دوست را به هر کاربر میدهد. اکنون اگر فرض کنیم کسرایی ۵۰۰۰ دوست هم در فیسبوک دارد، باز هم مخاطبان وی در این شبکه اجتماعی همراه با دنبالکنندههایش (بدون احتساب همپوشانی) در مجموع کمتر از ۳۷،۰۰۰ نفر میشوند. این در حالی است که ویدیوی خانم کسرایی که در ابتدای گزارش به آن اشاره کردیم در فیسبوک بیش از ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار بار (بیش از ۱۰۰ برابر تعداد دنبالکنندههایش) مشاهده شده، بیش از ۱۳۱ هزار بار به اشتراک گذاشته شده، ۳۸ هزار نفر به آن واکنش نشان دادهاند و ۸۲ نظر هم درباره آن ثبت شده است. این ارقام (شاید به استثنای تعداد اندک نظرات که آن هم معنای کاملاً روشنی دارد) اصلاً عادی به نظر نمیرسند، اما مسئله عجیبتر هم میشود.
صفحه فیسبوک ساغر کسرایی با کمتر از ۳۲،۰۰۰ دنبالکننده
کسرایی فیلم خود را یک روز قبل از فیسبوک، برای اولین بار در یوتیوب منتشر کرده است. این فیلم در یک کانال یوتیوبی با همان نام «حقیقت از زبان یک ایرانی» منتشر شده است، کانالی که فقط یک فیلم دیگر آن هم بعد از فیلم «حقیقت از زبان یک ایرانی» در آن منتشر شده و در مجموع حدود ۲۶ هزار «مشترک» (به عبارتی همان دنبالکننده) دارد. کسرایی این کانال را ۱۶ ژانویه ۲۰۱۲ یعنی ۸ سال پیش افتتاح کرده، اما ظاهراً در این مدت تا پیش از دو ویدیوی جدید، هیچ ویدیویی در آن ثبت نکرده است. با وجود این بیفعالیتی، ویدیوی کسرایی درباره شهید سلیمانی در یوتیوب به یکباره بیش از ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار بازدید دارد. این ارقام هم با توجه به تنها ۲۶ هزار مشترک کانال یوتیوبی کسرایی اصلاً با هم همخوانی ندارند. اما مسئله هنوز تمام نشده است.
کسرایی در توئیتر هم حساب کاربری دارد و این حساب کاربری را ماه ژانویه سال جدید میلادی (کمتر از یک ماه پیش و چند روز پس از ترور شهید سلیمانی) افتتاح کرده است. اولین پیامهای این حساب کاربری تازهتأسیس (با تنها ۴۸۲۶ دنبالکننده در زمان نگارش این گزارش)، بازنشر توئیتهای «دیوید ریبوی» کارشناس آمریکایی امنیت ملی و جنگ سیاسی است. ریبوی که یکی از دنبالکنندههایش جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ و از آتشیترین دشمنان ایران است، در اقدامی عجیب در حساب توئیتری خود ویدیوی ظاهراً عادی «حقیقت از زبان یک ایرانی» را از صفحه فیسبوک کسرایی تبلیغ کرده است، حتی بدون آنکه خود کسرایی این ویدیو را در توئیترش منتشر کرده باشد.
نکته دیگر اینکه از تنها ۹۳ توئیت اول کسرایی در حساب کاربریاش (تا این لحظه که این گزارش نوشته میشود)، دو توئیت، بازنشر توئیتهای «حشمت علوی» بودهاند؛ حساب کاربری جعلی متعلق به گروهک مجاهدین خلق که پیش از این غیرواقعی بودنش افشا شده است. این مسئله هم جای تأمل دارد، اما هدف از کندوکاو درباره حضور کسرایی در شبکههای اجتماعی در گزارش حاضر چیز دیگری بود.
صفحه توئیتر ساغر کسرایی با ۴۸۲۶ دنبالکننده که ژانویه سال ۲۰۲۰ افتتاح شده است
بررسی حسابهای کاربری کسرایی در سه شبکه اجتماعی یوتیوب، فیسبوک و توئیتر نشان میدهد وی در مجموع کمتر از ۶۸ هزار دنبالکننده دارد، اما چگونه ممکن است شخصی با ۷۰،۰۰۰ دنبالکننده ویدیویی با ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ بازدید منتشر کند؟ این حجم از بزرگنمایی، کاملاً مصنوعی به نظر میآید و بعید است «شهرت»، «محبوبیت» یا هر ویژگی دیگری در خود ساغر اریکا کسرایی دلیل این حجم بالای توجه به یک ویدیوی به ظاهر عادی باشد.
حتی حضور و مصاحبه کسرایی در شبکههای تلویزیونی آمریکا هم بعید است این میزان بازدید از فیلم کسرایی را رقم زده باشد. پس ماجرا چیست؟ پاسخ به این سؤال موضوع گزارش اخیر پایگاه خبری آمریکایی «بازفیدنیوز» تحت این عنوان است: «زن ایرانی در ویدیوی پربازدید #ایرانیهاازسلیمانیمتنفرند لابیگر یک گروه شبهنظامی در لیبی هم بوده است».
(از چپ) ساغر کسرایی، امیرعباس فخرآور، «زیپی لیونی» وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی (با دستبند سبز اهدایی کسرایی)، و «نچمن شای» نماینده وقت پارلمان رژیم صهیونیستی در تلآویو
کارشناس ایران یا لابیگر جنگ؟
پایگاه خبری بازفیدنیوز که تا کنون گزارشهای بیاندازه مهمی را منتشر کرده (مثلاً پرونده ارتباط ترامپ با روسیه) و جوایز بزرگی را هم از آن خود نموده است، گزارش خود درباره ویدیوی مشکوک «حقیقت از زبان یک ایرانی» را اینگونه آغاز میکند:
یک فیلم پربازدید با عنوان «حقیقت از زبان یک ایرانی» که بیش از ۱۰ میلیون بار در فیسبوک، توئیتر و یوتیوب مشاهده شده، توسط یک لابیگر ثبتنامشده [نزد دولت آمریکا]ساخته شده که قبلاً برای یک گروه شبهنظامی درگیر در جنگ داخلی تلخ در لیبی کار میکرده است.
ساغر اریکا کسرایی در هیچ کجا از ویدیوی ۵ دقیقهایش که وی در آن از حمله پهپادی آمریکا تشکر میکند که منجر به کشته شدن [شهادت]ژنرال قاسم سلیمانی شد، اشاره نمیکند که سال ۲۰۱۹ برای «لیندن گاورنمنت سولوشنز» کمپانی لابیگری مستقر در تگزاس کار میکرده است.
لیندن در آمریکا رسماً استخدام شده است تا به نیابت از «ارتش ملی لیبی» لابی کند. ارتش ملی لیبی یک گروه شبهنظامی در این کشور آفریقای شمالی است که فرماندهی آن را ارتشبد «خلیفه حفتر» افسر سابق ارتش معمر قذافی [و کودتاچی پساانقلابی لیبی]به عهده دارد. حفتر که بخش اعظم دو دهه گذشته را در ویرجینیای آمریکا زندگی کرده [و شهروند دوتابعیتی لیبیایی-آمریکایی است]، در همین مدت با سیآیای نیز همکاری داشته است [تا جایی که او را «آدم سیآیای در لیبی» هم توصیف کردهاند].
فرم ثبتنام «لیندن گاورنمنت سولوشنز» به عنوان لابیگر به نیابت از «ارتش ملی لیبی» نزد وزارت دادگستری آمریکا تحت «لایحه ثبتنام عوامل خارجی»
بازفیدنیوز که عضو هیأت مطبوعاتی کاخ سفید نیز هست، در ادامه توضیحاتش درباره ویدیوی جنجالی کسرایی مینویسد:
طی شش روز اول پس از درگذشت [شهادت]سلیمانی، فرمانده نیروی قدس [سپاه پاسداران]ایران، فیلم کسرایی، بعد از پستهای صفحه شخصی دونالد ترامپ، پربازدیدترین مطلب با موضوع ایران در تمام فیسبوک بود. در این ویدیو، کسرایی که خود را یک فعال ایرانی توصیف میکند، میگوید ایرانیها درگذشت [شهادت]سلیمانی را جشن گرفتهاند، از ترامپ قدردانی نمودهاند و در خیابان به نشانه شادی شیرینی پخش کردهاند.
وی در ویدیوی خود میگوید: «بچهها، احساس میکنم در «منطقه گرگومیش» [اشاره به شرایط عجیبوغریب و پیچیده]زندگی میکنیم. بینهایت عصبانی هستم از اینکه این ماشین پروپاگاندایی که [اسمش]رسانه است، دارد قاسم سلیمانی را ستایش میکند.»
«خلیفه حفتر» (وسط) که کسرایی سنگش را به سینه میزده، حتی توسط سازمان ملل یا دولت آمریکا هم به عنوان یک کودتاچی و دیکتاتور شناخته میشود
اسناد دولت آمریکا درباره کسرایی چه میگویند؟
این خبرگزاری آمریکایی در ادامه با اشاره به آمار بازدید میلیونی ویدیوی کسرایی در یوتیوب و فیسبوک، در بخش مهمی از گزارش خود مینویسد:
کسرایی در پروفایل خود در وبسایت لینکداین اشاره یا به همکاریاش با لیندن نکرده و در گفتگو با بازفیدنیوز میگوید کاری که برای این کمپانی لابیگر در واشینگتن انجام میداده صرفاً تدارکات بوده است: «یک پروژه کوتاه به عنوان مشاور.» کسرایی میگوید: «من مستقیماً برای لیندن کار میکردم و به تأمین تدارکات جلسات در واشینگتن کمک میکردم. کارم فقط تسهیل و هماهنگی نشستها برای لیندن بود.» این در حالی است که اسناد عمومی بایگانیشده از طریق «لایحه ثبتنام عوامل خارجی» [قانونی که عوامل نیابتی خارجی را ملزم به ثبتنام رسمی نزد دولت آمریکا میکند]نشان میدهند وی سال گذشته به عنوان یک لابیگر پارهوقت کار کرده است ، واقعیتی که پیش از این هم «المانیتور» [پایگاه خبری آمریکایی متمرکز روی خاورمیانه]به آن اشاره کرده بود. طبق فرم ثبتنام کسرایی، کار او شامل «برنامهریزی و هماهنگی جلسات با دولت [آمریکا]، نمایندگان تجاری و اندیشکدهها، و ارائه سایر خدمات ارتباطی دولتی در پشتیبانی از اهداف دیپلماتیک مشتری» به نمایندگی از «مرکز پشتیبانی تصمیمگیری لیبی (به نمایندگی از ارتش ملی لیبی)» بوده است.
فرم ثبتنام ساغر کسرایی به عنوان لابیگر نزد وزارت دادگستری آمریکا تحت «لایحه ثبتنام عوامل خارجی»
بازفیدنیوز که عمده کارمندانش را خبرنگاران تحقیقی تشکیل میدهند، در ادامه گزارشش توضیح میدهد که وقتی با نماینده «لیندن گاورنمنت سولوشنز» تماس گرفته و سؤال کرده که آیا ارتش ملی لیبی تنها مشتری این کمپانی لابیگر است یا نه، جواب شنیده است: «من نمیدانم شما درباره چه چیزی دارید حرف میزنید، اما پاسخ من «نه» است و ترجیح میدهم [به این گفتگو]ادامه ندهم.»
این خبرگزاری آمریکایی ادامه میدهد: «کسرایی وجود هرگونه ارتباط میان کارش برای لیندن و ویدیویش درباره ایران را تکذیب میکند و در گفتگو با بازفیدنیوز میگوید از آنجایی تصمیم به ضبط این ویدیو گرفته که دوستان آمریکاییاش نظر او را درباره پیامدهای قتل [به شهادت رساندن]سلیمانی میپرسیدهاند: «من [پیش خودم]فکر کردم، خدایا، رسانهها دیوانه هستند. آنچه را [واقعاً]دارد رخ میدهد، گزارش نمیکنند.»»
جلسه خصوصیتر میان (از چپ) ساغر کسرایی، امیرعباس فخرآور، «زیپی لیونی» وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی، و «نچمن شای» نماینده پارلمان رژیم صهیونیستی در تلآویو
ویدیوی کسرایی چگونه پربازدید شد؟
بازفیدنیوز بخشی از گزارش خود را به بررسی این مسئله اختصاص میدهد که ویدیوی جنجالی کسرایی چگونه پربازدید شد. در اینباره در گزارش این خبرگزاری میخوانیم:
این ویدیو ابتدائاً پس از آن پربازدید شد که در صفحه فیسبوک «بیکرزفیلدتاف» [مجله سبک زندگی آمریکایی با گرایشهای جناح راستی]منتشر شد که خود را انجمنی با محوریت «مسابقه، گاوبازی، بادهنوشی، وانت [خودروهای موردعلاقه در فرهنگ روستایی]، موسیقی کانتری [سبک محلی]، شکار، ماهیگیری، درگ[جشنواره یا مسابقه پوشیدن لباسهای جنس مخالف]، چاپر [موتورهای سنگین و دستکاریشده]، سلاح، ساختوساز، و دختران محلی» توصیف میکند.
پست بیکرزفیلدتاف ۱۷ هزار بار [کنون تقریباً ۱۸ هزار بار]به اشتراک گذاشته شد. این صفحه فیسبوکی در توضیح ویدیوی کسرایی مینویسد: «نگاهی به داخل ایران از طرف یک ایرانی. وی در مورد آنچه واقعاً دارد اتفاق میافتد، بسیار خوب و صریح صحبت کرده است. همه طرفها باید این ویدیو را تماشا کنند. دیدگاه این شخص منطقی و آرامبخش است.»
ساغر کسرایی (سوم از راست) و امیرعباس فخرآور (وسط) در بازدید از اندیشکده صهیونیستی «رئوت» در فلسطین اشغالی
چنانکه بازفیدنیوز توضیح میدهد، ویدیوی کسرایی علاوه بر صفحه بیکرزفیلدتاف در سایر صفحههای مطرح و جناح راستی آمریکایی در فیسبوک از جمله «امریکن پرپرز نتورک» [با بیش از ۲۳۰ هزار دنبالکننده]و «دخترای [جناح]راست» [با بیش از یک میلیون و ۱۷۵ هزار دنبالکننده]نیز به اشتراک گذاشته شد [هرچند کاربران این دو صفحه در مجموع تنها حدود ۲۲۰۰ بار این ویدیو را به اشتراک گذاشتند].
«رایان برودریک» و «جین لیتویننکو» نویسندگان گزارش بازفیدنیوز معتقدند علاوه بر ظاهر طبیعی و باورپذیر، یکی دیگر از دلایل انتشار گسترده این ویدیو، هشتگ ایرانیهاازسلیمانیمتنفرند بوده است، هشتگی که تنها چند دقیقه پس از انتشار این ویدیو توسط حسابهای کاربری غیرواقعی در توئیتر به شدت بازنشر داده شد.
البته به گزارش بازفیدنیوز، «کسرایی وجود ارتباط میان فعالیت حسابهای کاربری غیرواقعی در توئیتر با کمپانی لابیگر لیندن را تکذیب میکند و میگوید ویدیویش به خاطر موافقت مردم با گفتههای او پربازدید شده است: «به نظر من یک حرکت ویژه در واکنش به آن ویدیو شکل گرفت.» کسرایی در پاسخ به این سؤال که چرا هشتگ ایرانیهاازسلیمانیمتنفرند را برای انتشار ویدیویش انتخاب کرده میگوید، چون این هشتگ «داشت در اینترنت میچرخید.»
جلسهای در اندیشکده صهیونیستی «رئوت» در فلسطین اشغالی با حضور ساغر کسرایی (که سمت چپ تصویر قابلتشخیص است) و امیرعباس فخرآور
بازفیدنیوز همچنین اشاره میکند که بازدید میلیونی ویدیوی کسرایی، برای او مصاحبه با برخی شبکههای تلویزیونی آمریکایی مانند سیبیان و فاکسنیوز (از جمله اشاره به ویدیو در برنامه «دیدگاه اینگراهام» یکی از برنامههای شناختهشده فاکسنیوز) را هم به ارمغان آورد. فاکسنیوز کسرایی را مشاور «کنگره ملی ایران» معرفی میکند، همان سازمان معارضی که فخرآور ریاست سنای آن را به عهده دارد و در واشینگتن مستقر است.
نویسندگان بازفیدنیوز البته اقرار میکنند در حال حاضر «هیچ مدرکی در دست نیست که نشان دهد لیندن در برنامهریزی مصاحبههای کسرایی دخیل بوده است» و ادامه میدهند: «کسرایی هماکنون نایبرئیس سیاستگذاری حقوق بشری «گروه ویکتور مارکس» در منطقه خاورمیانه است.
گروه ویکتور مارکس، سازمانی مسیحی است که در زمینه ارائه کمکهای بشردوستانه فعالیت میکند. ویدیوی کسرایی [درباره شهید سلیمانی]در صفحه معرفی وی در وبسایت ویکتور مارکس درج شده، اما اطلاعاتی درباره همکاری کسرایی با لیندن در این صفحه وجود ندارد.»
مصاحبه ساغر کسرایی (راست) در برنامه «دیدگاه اینگراهام» در شبکه فاکسنیوز
مسی علینژاد ۲؟ آمریکاییها از جان «ساغر کسرایی» چه میخواهند؟
خبرگزاری بازفیدنیوز در بخش انتهایی گزارش خود برای روشنتر شدن ماهیت واقعی فعالیتهای کسرایی در لابیگری برای ارتش ملی لیبی و خلیفه حفتر، جزئیاتی را درباره تحولات لیبی یادآوری میکند: «لیبی از ۹ سال پیش درگیر جنگی داخلی است که در یک طرف آن دولت توافق ملی تحت حمایت سازمان ملل مستقر در طرابلس قرار دارد و در طرف دیگر آن نیروهای خلیفه حفتر که بر بخشهای شرقی این کشور از جمله بنغازی تسلط دارند.»
این خبرگزاری سپس توضیح میدهد که حفتر برای جلب حمایت در آمریکا نیاز به لابیگری دارد و حامیان او دارند روایت بدنام «مبارزه با تروریسم» را به امید دخالت نظامی مجدد آمریکا در لیبی ترویج میدهند. این در حالی است که بازفیدنیوز خاطرنشان میکند: «دیوان کیفری بینالمللی [مشهور به دیوان لاهه]در مورد حملات حفتر در لیبی تحقیق کرده و دو دستور بازداشت را علیه یکی از فرماندهان تحت امر حفتر صادر نموده است. با این وجود، ترامپ نه تنها حفتر را ستایش کرده، بلکه ماه آوریل سال ۲۰۱۹ بدون اطلاع وزارتخانههای خارجه یا دفاع آمریکا حتی با او تماس تلفنی هم گرفته است. رئیسجمهور آمریکا [در حالی که دولت تحت حمایت واشینگتن در لیبی مورد حمله نیروهای حفتر بوده است]تازه ماه ژوئن سال گذشته بود که حمایتش از حفتر را پس گرفت.
ساغر کسرایی این تصویر از خود در فلسطین اشغالی را در فیسبوک منتشر کرده و در توضیح آن نوشته است: «سفر به ارض مقدس»
بازفیدنیوز گزارش خود را با این جملات به پایان میبرد: «کسرایی درباره حمایت کاربران اینترنتیِ حامی ترامپ از ویدیویش میگوید: «من قدردان پرزیدنت ترامپ و گروههایی هستم که از او حمایت میکنند. فکر میکنم من نماینده ایرانیهایی هستم که از ترامپ حمایت میکنند.»
شکی نیست که کسرایی یکی از مهرههای بیاختیار آمریکایی در شطرنج واشینگتن مقابل تهران است، اما هنوز هم سؤالاتی درباره او باقی است: آمریکاییها دقیقاً از جان ساغر کسرایی چه میخواهند؟ آیا میخواهند او را به «مصی علینژاد ۲» تبدیل کنند؟ به هر حال، کسرایی چه در کنار فخرآور با حمایت رباتهای توئیتری علیه ایران و چه به عنوان کارمند لیندن در حمایت از دیکتاتور لیبی فعلاً دارد به وظیفهاش طبق خواسته جناح راست افراطی و طرفدار دونالد ترامپ در آمریکا عمل میکند. باید صبر کرد و دید آیا با گذر زمان وقتی رسانهها و مردم کسرایی و ویدیویش را فراموش کردند، آیا دولت آمریکا هم کسرایی را فراموش خواهد کرد یا با توجه به اثبات خوشخدمتیاش از جمله به رژیم صهیونیستی وظیفه دیگری را برای او تعریف خواهند نمود.