ماجرای نزاع اغصان (بخوانید پسران ) بهاءالله برای جانشینی پدر

یکشنبه, 18 آبان 1399 08:46 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : حرص قدرت‌طلبی میان برادرانی که حسینعلی‌بهاء آنان را خلیفه‌ی الهی برشمرد بود، جدایی انداخت و این دو برادر نیز به تبع پدر خود، در راه رسیدن به قدرت حتی از جنگ درون خانوادگی نیز پا پس نکشیدند و ضمن زیرپا گذاشتن وصیت پدر که آنان را از جدال بر سر جانشینی نهی کرده بود، به همگان ریشه‌ی غیرالهی و واقعیت پوچ شعارهای صلح و دوستی بهائیت را نشان دادند.

 

حسینعلی بهاء در وصایای خود، فرزند ارشدش عباس افندی (غصن اعظم) را به عنوان جانشین خود و فرزند دیگرش محمدعلی (غصن اکبر) را به عنوان جانشین عباس افندی مشخص نمود: «تَوَجَّهُوا إلی مَن أرادَهُ الله (: از کسی که خداوند او را انتخاب کرده، پیروی کنید.)...؛ مقصود از این آیه مبارکه، غصن أعظم (عباس افندی) بوده... َد إصطَفَینا الأکبر بَعد الأعظَم أمراً مِن لَدُن عَلِیم خَبیر..(1)؛ همانا غصن اکبر (محمدعلی) را پس از غصن أعظم (عباس) برگزيديم، فرمانی از نزد خداوند دانا و آگاه است»!
اما
 این دو فرزند پیامبرخوانده‌ی بهائی که از جهت مادری با یکدیگر یکی نبودند، ریشه‌ی اختلافاتشان به نزاع بر سر قدرت برمی‌گردد. شروع نزاع آنان بر سر این بود که محمدعلی عقیده داشت عباس افندی، جانشین پدر و خودش معاون و ولیعهد جانشین پدر است و لذا از عباس افندی انتظار داشت که آراء و احکام پدر را اطاعت کرده و در همه‌ی موارد با او که جانشین دوم و منصوص از طرف پدر بود مشورت کند و مقام او را محترم شمرد. در مقابل، عباس افندی نیز از محمدعلی انتظار داشت که مطیع محض او باشد.
با افزایش جدال بین دو برادر و رفتار تمامیت‌خواه
 عباس افندی، محمدعلی مکاتبه با مراکز امری بهائی و افراد مختلف را آغاز کرد و با اعزام نمایندگان به ایران، عراق، مصر و هندوستان، عبدالبهاء را غاصب و جاه‌طلب معرفی و او را متهم به تحریف و کنار گذاردن احکام و دستورات پدر می‌نماید.(2)
اما کار به اینجا نیز ختم نشد و دعوای قدرتی که در ابتدا میان پیامبرخوانده‌ی بهائی و برادرش صبح ازل شکل گرفت و با الفاظ رکیک نیز همراه بود، اینک میان محمدعلی و عباس افندی رُخ داد.
در پی این نزاع‌ها بود که عباس افندی برادر خود را پیمان‌شکن بزرگ و پیروان او را ناقضین و خویشتن و پیروانش را ثابتین نام نهاد. محمدعلی هم در مقابل، عباس افندی را به القابی چون رئیس المشرکین و ابلیس مفتخر ساخت.(3) به دنبال فضل و بخشش این القاب، عباس افندی برادر و مریدانش (که خانواده‌ی بهاء نیز جزء آنان بودند) را با القابی نظیر پشه، سوسک، کرم خاکی، خفاش، جغد، کلاغ، روباه، گرگ و... مفتخر ساخت و برای خود صفت بلبل و طاووس را برگزید.(4)محمدعلی هم به رقابت ادامه داد و عبدالبهاء را گوساله و الاغ خواند و خود را غضنفرالله لقب داد.(5)دست آخر هم عبدالبهاء بر خلاف وصیت پیامبرخوانده‌ی بهائی، محمدعلی را از جانشینی خود عزل کرد.(6)
آری؛ این‌گونه شد که حرص قدرت‌طلبی میان برادرانی که حسینعلی‌بهاء آنان را
 خلیفه‌ی الهی برشمرد بود، جدایی انداخت و این دو برادر نیز به تبع پدر خود، در راه رسیدن به قدرت حتی از جنگ درون خانوادگی نیز پا پس نکشیدند و ضمن زیرپا گذاشتن وصیت پدر که آنان را از جدال بر سر جانشینی نهی کرده بود: «نزاع و جدال را نهی فرمود نهیاً عظیماً فی الکتاب»(7)، به همگان ریشه‌ی غیرالهی و واقعیت پوچ شعارهای صلح و دوستی بهائیت را نشان دادند.

پی‌نوشت:
1-اشراق خاوری، الواح بعد از اقدس، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ص 135.
2- شوقی افندی، قرن بدیع، کانادا: مؤسسه‌ی معارف بهائی، 149 بدیع، صص 492-490.
3- شوقی افندی، توقیعات مبارکه (لوح قرن)، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 1، ص 103؛ اشراق خاوری، رحیق مختوم، بی‌جا: لجنه‌ی ملّی نشر آثار بهائی، 103 بدیع، ج 1، ص 87.
4- عباس افندی، مکاتیب، ج 1، ص 242 و 243؛ مکاتیب، ج 2، ص 234؛ الواح وصایا، چاپ مصر، ص 9؛ توقیعات مبارکه، ج 1، ص 132.
5-عباس افندی، مکاتیب، مصر: کردستان العلمیه، 1910 م، ج 1، ص 271؛ اشراق خاوری،
 رحیق مختوم، بی‌جا: لجنه‌ی ملّی نشر آثار بهائی، 103 بدیع، ج 1، ص 581.
6- ر.ک:
 عباس افندی، خطابات، مصر: به همّت فرج‌الله زکی الکردی، 1330 ق، ج 1، ص 19-18.
7- حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه بهاءالله
 (کتاب عهدی)، مصر: بی‌نا، 1338 ق، ص 401.

خواندن 731 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی