استاد: آيت الله بروجردی، نسبت به بهائیت حساسیت خاصی داشتند و با آنان مبارزات فراوانی کردند. می فرمودند: هرگاه با شاه ملاقات کرده ام تاکید داشتم که جلوی این فرقه ضاله مضله را بگیرند و او هم وعده می داد، ولی عمل نمی کرد تا در یکی از ملاقاتها به او فشار آوردم. گفت: این کار از من ساخته نیست. باید شما کمک کنید. گفتم: من چه قدرتی دارم. قدرت در دست شماست. گفت: شما مردم را وادارید که شکایت کنند و به من منعکس شود، تا من مستندی برای جلوگیری داشته باشم. من دیدم نظر بدی نیست از این روی، از آن به بعد مردم شهرستانها را وادار به نوشتن نامه هایی علیه این جریان کردیم. ماه رمضان که فرا رسید، به آقای فلسفی گفتیم: علیه بهائیان سخنرانی کنند. نتیجه این کوششها این شد که شاه، باتمانقلیچ را وادار کرد که ساختمان حضیره القدس (مرکز بهائیان ) را خراب کند.
پس از دو يا سه روزی خبر دادند که این مرکز را خراب نمی کنیم، بلکه تبدیل به کتابخانه می کنیم.
آخر یکی از شبها آمدند گفتند: از دربار کسی ملاقات می خواهد. اجازه دادم. آن شخص آمد و گفت: از سفارت آمریکا از شاه خواسته اند که با اقلیتهای مذهبی کاری نداشته باشید، زیرا ما خود را موظف می دانیم که امنیت اقلیتها را حفظ کنیم. اگر شما نمی توانیدامنیت آنها را حفظ کنید، ما در صدد حفظ آنها باشیم ازاین روی، ادامه این موضوع، با حیثیت ما منافات دارد. من هم با کمال تاسف گفتم: قضیه را خاتمه بدهید که باعث ذلت مسلمانان نگردد لذا قرار شد، مرکز بهائیان را تبدیل به کتابخانه بکنند. به حساب ظاهر قضیه خاتمه یافت.