چرا بهائیت با انقلاب‌های مردمی مقابله میکند ؟ !

دوشنبه, 24 خرداد 1400 06:25 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : نویسندگان بهائی در توجیه حکم رهبران خود به اطاعت محض از حکومت‌های مستبد، حکومت را زاییده‌ی کیفیت اجتماع دانسته و هرگونه اعتراض بر آن را غیرقابل توجیه برشمردند. این در حالیست که در بسیاری از مواقع، توطئه‌ی قدرت‌های خارجی، بر خلاف خواست مردم حکومتی را شکل داده و یا انقلاب‌های مردمی، در پیمودن مسیر خود، به انحراف کشیده شده‌اند.

 

مجله‌ی آهنگ بدیع به عنوان ارگان رسمی بهائیان، در توجیه حکم رهبران بهائی به اطاعت محض از حکومت‌های مستبد و دیکتاتور و عدم مخالفت با آنان (1)، آورده است: «از مسائل قطعیه‌ی مسلّمه این است که حکومت، زاییده اجتماع، مولود از افراد است و کیفیت اخلاق و روحیات افرادی است که آن حکومت را به وجود آورده‌اند... پس اعتراض بر حکومت و کیفیت آن، دلیل و برهان موجهی ندارد».(2)
اما در پاسخ به مخالفت رهبران و تشکیلات بهائیت با انقلاب‌های مردمی، می‌گوییم:
اگرچه حکومت هر جامعه‌ای می‌بایست بر مبنای فرهنگ و بینش سیاسی آن باشد، اما تاریخ نشان داده که در بسیاری از مواقع، توطئه‌ی قدرت‌های خارجی و یا عناصر قدرت و ثروت، بر خلاف خواست مردمی حکومتی را شکل داده و به ادامه‌ی حیات آن تداوم بخشیده‌اند. این در حالیست که اکثریت مردم آگاه، با چنین حکومتی مخالف بوده و یا اگر آگاه شوند، با آن مخالفت خواهند کرد. از طرفی، چه بسیار حکومت‌هایی در طول تاریخ، مطابق با خواست مردمی شکل گرفته و اما در ادامه به انحراف کشیده و به ظلم و ستم متمایل شده‌اند. از این‌رو، وقوع انقلاب‌های بسیاری در طول تاریخ، نشان‌گر تفاوت خواست مردمی، حتی با حکومت‌های (بعضاً) برآمده از اجتماع می‌باشد.
لذاست که در ادیان الهی، سکوت در برابر منکر جایز شمرده نشده و آگاه کردن مردم و تلاش برای رفع ظلم و ستم، دستوری الهی و وظیفه‌ای همگانی است. در نتیجه، در سیره‌ی ادیان الهی، سکوت، بی‌تفاوتی و پذیرش ظلم، امری مذموم و خائنانه برشمرده شده است.(3)

پی‌نوشت:
1- همچنان که عبدالبهاء، حکم هر دولت و حکومتی، حتی اگر مستبد باشد را واجب‌الاطاعه دانسته و از همراهی بهائیان با آزادی‌خواهان نهی کرده است: عباس افندی، مکاتیب، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ج 8، صص 247-246.
2- مجله‌ی آهنگ بدیع، ارگان رسمی بهائیان، شماره‌ی: 12، صص 6-3.
3- قرآن کریم، سوره‌ی مبارکه‌ی مائده، آیات: 79-78.

 

خواندن 384 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی