«مَن آَحرَقَ بیتاً مُتِعَمِدَاً فَاحرِقوه و من قتل نفساً عامداً فاقتلوه.(1)کسی که از روی عمد، خانهی دیگری را بسوزاند، او را بسوزانید و کسی که عمداً دیگری را به قتل رساند، بکُشید»!
البته این دوروییها و پنهان کردن حقیقت بهائیت پشت شعارهای فریبنده؛ نشأت گرفته از دورویی دومین پیشوای بهائیست که با نادیده گرفتن احکام خشن بهائیت، سخن از بذل و بخشش به قاتل در قبال ظلم او به میان آورده است: «اگر نفسی به نفسی ظلمی کند ستمی کند تعدّی کند و آن شخص مقابله بالمثل نماید این انتقام است و این مذموم است... بلکه باید بالعکس مقابله کند، «عفو» کند، بلکه اگر ممکن شود اعانتی (: کمکی) به متعدّی (: قاتل) نماید. این نوع سزاوار انسان است به جهت اینکه از برای او از انتقام چه ثمری حاصل. هر دو عمل یکی است. اگر مذموم است هر دو مذموم است».(2)
پینوشت:
1-حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، صص 57-56.
2- عباس افندی، مفاوضات، مصر: فرجالله زکی الکردی، 1920 م، ص 187.