کتاب اقدس و خودشیفتگی حسینعلی بهاء
بهائیت در ایران : کتاب "اقدس"-که از آن به عنوان یگانه کتاب مرجع بهائیان یاد می شود-، سرشار از احکام سخیف و بی بنیانی است که هر خواننده آشنا به زبان عربی به بی اعتباری آن پی برده و این در حالی است که حسینعلی بهاء از نگاشتن آن احساس غرور و خودشیفتگی کرده است.
آن قدرتهائی که فرقه ضاله بهائیت را تولید کردند ، برای آنکه این فرقه را ملحق به دین مبین اسلام و یا حتی ناسخ آن معرفی کنند، به تقلید از اسلام، نگارش کتاب احکام و مناسک را ضروری دانسته و دستور نگارش آن را به حسینعلی دادند . غافل از اینکه اساسا او توانائی چنین کاری را ندارد . این بود که علیرغم توقع کارفرما مبنی بر اینکه کتابی که به عنوان کتاب احکام و دستورات یک فرقه، آئین یا مسلک معرفی می شود، حداقل می باید حاوی نکاتی کاربردی و در عین حال عقلانی و پذیرفتنی باشد . کتاب اقدس فاقد این ویژگی اساسی از آب در آمد .
نکته قابل توجه آنکه، حسینعلی بها از نگاشتن این کتاب-که از محتوای سخیف و بی ارزش پر شده-، چنان خودشیفته و فریفته شده که در صفحه 3 سطر 1 کتاب اقدس می گوید: ای مردم روی زمین، احکام و فرمان های من به منزله چراغ های یاری و راهنمایی بندگانم بوده و کلیدهای بخشش برای مخلوقم می باشد. بدین گونه فرود آمد فرمان از آسمان خواست پروردگار شما که صاحب و دارنده کیش هاست.!
اما با بررسی نوشته های این کتاب، فقط سردرگمی، تضاد، بی سوادی نویسنده و ... دستگیر خواننده شده و اگر یک بهائی با ذهنی باز و بدون تعصب آن را بخواند، حتما از اعتقادات خود دست خواهد برداشت.
خدای استعمار ساخته بهائیان، به تقلید از خدای عالمیان که "به عزت و جلالش" سوگند یاد کرده، در ص 3 س 11 به "جان خودش" سوگند می خورد که "هر کسی از شربت زلال انصاف، با دست های ظریف چشیده باشد، هر آینه گرد احکام فروزنده و تابان او خواهد گردید."!
بنا بر این گزارش، پیروان فرقه ضاله بهائیت معتقدند که ادیان آسمانی پاسخگوی نیاز بشریت در قرن بیستم نیستند و تنها احکام این فرقه هستند که با مقتضیات این عصر موافق است که رد این ادعا با نگاهی هر چند گذرا به کتاب اقدس، به دست می آید.
صرف نظر از اشتباهات صرفی و نحوی متعدد که در این کتاب به چشم می خورد و از هر فرد آشنا به زبان عربی، ارتکاب آن بسیار بعید است، تناقضات، تعارضات و مطالب مهمل دیگری نیز وجود دارد که ذکر همه آنها در یک نوشتار کار آسانی نیست.
به عنوان مثال: یکی از احکام جنجالی که حسینعلی بها در کتاب اقدس آن را برای گذران زندگی فردی و اجتماعی بهائیان ضروری دیده و متعرض آن شده، مساله رجوع یا عدم رجوع به پزشک در زمان بیماری است.!
مطابق این حکم که در صفحه 31 سطر 14 کتاب احکام بهائیان آمده، پیروان این فرقه ضاله، به هنگام بیماری باید به پزشک حاذق مراجعه کنند.
در حالی مراجعه به متخصص در این کتاب پیش بینی شده که هر کودک نابالغی هم بر این امر واقف است که در زمان بیماری باید به پزشک مراجعه کرد و این که چرا با وجود روشن بودن و پیش پا افتادگی، این حکم در کتاب احکام فرقه ضاله بهائیت آمده، جای بسی تامل و سوال است.
البته بر خلاف حسینعلی بهاء، علی محمد باب- بنیانگذار فرقه بابیه که مقدمه ای برای فرقه ضاله بهائیت محسوب می شود- در کتاب "بیان"، پیروان خود را از مراجعه به پزشک و استعمال دارو منع کرده و آن را حرام اعلام کرده بود.!
گفتنی است، عباس افندی-جانشین حسینعلی بهاء- و شوقی افندی- جانشین عبدالبهاء- که از بی پایه بودن کتاب اقدس آگاهی کامل داشتند، از ترجمه آن جلوگیری به عمل آوردند و آن را جمع آوری کردند تا به سان همه فرقه ها، پیروان بی اطلاع خود را در جهل و بی خبری قرار داده تا مبادا بازار مکاره ای که به لطف استعمار برای گردانندگان آن فراهم شده، دچار کسادی شود.