×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

اوضاع جهان بیش از 170  سال پس از بهاء

چهارشنبه, 07 مهر 1395 20:56 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران برداشت شده از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب : ادوارد براون انگلیسی، مترجم کتاب نقطة‌الکاف، در مقدمه‌ی این کتاب از ملاقات خود با بهاء خبر می‌دهد و گفتگوهای میان خود و بهاءرا به رشته‌ی تحریر در آورده است. او که به گفته‌ی خودش برای تحقیق و تفحص در مورد ادیان و انشعابات صورت گرفته در بابیت، سر از عکا در آورده، در خاطرات خود گفته‌های حسینعلی نوری را این‌گونه بیان می‌کند: «(پس از تقدیم مراسم تعظیم، بهاء با یک صدای ملایم، نجیبانه من را مجلوس نموده، پس از آن نطقی نمود که بعضی از فقرات آن که به خاطر مانده بود از این قرار است: الحمدلله که فائز شدی... تو آمده‌ای که این مسجون منفّی [1] را ببینی...

ما به جز صلاح عالم و فلاح امم غرضی نداریم، ولی مردم با ما مثل مفسدین که شایسته‌ی حبس و طرد باشد، رفتار می‌کنند... تمام ملل باید صاحب یک مذهب شوند و جمیع مردم با هم برادر گردند، روابط دوستی و اتحاد ما بین فرزندان انسان باید مستحکم شود و اختلافات مذهبی و نزاع قومی از میان ایشان مرتفع شود، چه عیبی در این‌ها هست؟... بلی همین‌طور خواهد شد، این نزاع‌های بی‌ثمر، این جنگ‌های مخرب برطرف خواهد شد و صلح اکبر به جای آن برقرار خواهد گردید. شما نیز در اروپا به همین محتاج نیستید؟ همین نیست که حضرت عیسی خبر داده است؟ پادشاهان و حکام، اموال و خزائن شما را به جای اینکه صرف اصلاح بلاد و آسایش عباد نمایند، همه را در راه تخریب نوع بشر صرف می‌کنند... این نزاع‌ها و این جنگ‌ها و خونریزی‌ها و اختلافات باید تمام شود و تمام مردم مانند یک خانواده با هم زیست کنند... نباید شخص فخر کند که وطن خود را دوست دارد، بلکه باید فخر کند که نوع بشر را دوست می‌دارد». [2]

به نظر می‌رسد که سخنان بهاء در یک نگاه کلی یک جامعه‌ی آرمانی را به تصویر می‌کشد که هر کسی آرزوی تحقق آن را دارد. اما سؤال اینجاست که بهاء چقدر به سخنان خود پایبند بوده است؟ فرزندان و پیروان او چطور؟ بیت‌العدل اعظم چطور؟
آیا برای رسیدن به جامعه‌ی آرمانی فقط باید بهائیت را انتخاب نمود که بهاءالله حرف از مذهب واحد می‌زند؟
اگر واقعاً هدف بهاء ترسیم جامعه‌ی آرمانی و اتحاد فرزندان انسان و برادر شدن همه‌ی مردم است، پس چرا با برادر خود میرزا یحیی اختلافات شدید داشته و او را تکفیر نموده است؟ چرا پس از او میان فرزندانش تفرقه افتاد و یکدیگر را کافر شمردند؟ آیا خود بهاء و خاندانش همچون یک خانواده زیستند؟
اگر هدف برچیدن اختلافات مذهبی است، پس چرا خود او سردمدار اختلاف بین مذاهب شد و مدعی دین جدید گردید؟
آیا صلح اکبری که او از آن دم می‌زد، با شیوع اختلافات و تکفیر دیگران و حمایت از ظالم رقم می‌خورد؟
ناگفته پیداست که تمام سخنان بهاء صرفاً جنبه‌ی شعاری و تبلیغاتی در جهت جذب قلوب انسان‌های ساده و سرخورده از روزگار دارد. انسان‌هایی که دست روی دست گذاشته‌اند و برای رسیدن به جامعه‌ای آرمانی تلاش نمی‌کنند و منتظر امدادهای امثال بهاء هستند.
ادعاهایی که حتی خود بهاء و خاندانش از پس عمل به آن‌ها بر نیامده‌اند.
جامعه‌ی بهائی در قبال این پرسش‌ها یا سکوت می‌کند یا راه توجیه را در پیش می‌گیرد و یا اینکه منتقدین خود را تکفیر می‌نماید و بهائیان را از مراوده و ارتباط با آن‌ها نهی می‌کند که مبادا منحرف و مشرک شوند!
اکنون پس از حدود یکصدوهفتاد سال پس از بهاء، جامعه‌ی جهانی نه تنها به سوی صلح و آرامش پیش نرفته، بلکه جنگ و خونریزی و نابرابری و نابرادری بیشتر شده‌ است.
عجیب‌تر اینکه جامعه‌ی بهائیان خود به این نابرابری‌ها دامن می‌زنند و به بهانه‌ی عدم مداخله در سیاست، از
  اسرائیل ظالم حمایت می‌کنند و در قبال کشتار بی‌رحمانه‌ی بی‌گناهان یمن، عراق، سوریه، میانمار، نیجریه و... سکوت اختیار نموده است و در مقابل جنایات آل سعود هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهد. گویی کسانی که بی‌گناه زیر آتش بمب‌افکن‌های اسرائیل، آمریکا و آل سعود به خاک و خون می‌افتند، از دایره آدمیت خارجند و جزء بهائم به حساب می‌آیند...!

پی‌نوشت:

[1]. به معنی «نفی شده»
[2]. ادوارد براون، مقدمه کتاب نقطةالکاف، 1910 میلادی، ص9، به نقل از بهاء.

 

 

خواندن 1320 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی