×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

بهائیت برای اثبات خود به ایات قرآن توصل میجو.ید اینبار آیات 44 تا 47 سوره‌ی ‌الحاقه

دوشنبه, 05 مهر 1395 17:07 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

 کوتاه خواندنی

بهائیت در ایران :  بهائیان برای اثبات حقانیت فرقه‌ی خود، دلیلی را به نام عنوان «تقریر» [1] ابداع نموده و آن را مهم‌ترین راه برای تشخیص حق از باطل، معرفی می‌کنند. [2] ابوالفضل گلپایگانی از مبلّغین مشهور بهائی، که سعی کرده برای این دلیل ریشه‌ی قرآنی بیابد، به آیاتی از سوره‌ی «الحاقة» تمسک می‌کند. خداوند متعال در مورد حضرت محمد (صلّی ‌الله علیه و آله) می‌فرماید: «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاويلِ، لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمينِ، ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتينَ، فَما مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزينَ [حاقة/47-44] اگر او سخنی دروغ بر ما می‌بست، ما او را با قدرت می‌گرفتیم؛ سپس رگ قلبش را قطع می‌کردیم و هیچ‌کس از شما نمی‌توانست از (مجازات) او مانع شود».


گلپایگانی، در ذیل این آیه می‌گوید: «این آیه صریح است بر این‌که هرگز خداوند تبارک و تعالی، مهلت نخواهد داد نفسی را که کلامی را به کذب به او نسبت دهد و کتابی را که خود تصنیف نموده باشد،
 نام او را وحی آسمانی نهد و آیات الهی خواند». [3] در نتیجه، رهبران فرقه‌ی بهائی که ادعای وحی از جانب خدا داشته‌اند و خداوند مسلک‌شان را از بین نبرده، نشان از حقانیت ایشان دارد. در ادامه به چند اشکال وارده، پیرامون استدلال بهائیان به این آیات، می‌پردازیم:
اشکال اول: شأن نزول این آیه درباره‌ی پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (صلّی‌ الله علیه و آله) است که خداوند او را به مقام رسالت رسانده، بر او وحی فرستاده، معجزاتی برای او قرار داده و بسیاری از انسان‌ها به او گرایش پیدا کرده‌اند، می‌باشد؛ چرا که خداوند در این آیه می‌فرماید: این پیامبری که او را به سلاح‌های معنوی مجهز کردیم، به فرض محال که بخواهد از نزد خود دروغی به ما بندد، او را هلاک خواهیم ساخت؛ زیرا
 او فرستاده‌ی خداست.
اشکال دوم:
 بر فرض تعمیم دادن این آیات به باب و بهاء، باز هم دلیلی بر حقانیت ایشان نمی‌باشد؛ چرا که نبوت ایشان در ابتدا باید ثابت شود، سپس می‌توان گفت: نسبت دادن ایشان به خدا، با عذاب دنیوی روبرو خواهد شد.
اشکال سوم: اِفترا (دروغ) بستن به خدا، فی‌نفسه موجب هلاکت ظاهری نخواهد شد؛ زیرا خود قرآن از اِفترا زنندگان یاد می‌کند و به آن‌ها وعده‌ی عذاب در آخرت می‌دهد: «فَوَيْلٌ لِلَّذينَ يَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَيْديهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَليلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَيْديهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَکْسِبُونَ [بقره/79]؛ پس وای بر کسانی که نوشته‌ای را با دست‌های خود می‌نویسند آن‌گاه می‌گویند: این از جانب خداست تا بدین وسیله بهایی اندک به دست آورند. پس وای بر آن‌ها از آن‌چه دست‌هایشان نوشت و وای بر آن‌ها از آن‌چه (در برابر این تحریف) به دست می‌آورند».
اشکال چهارم: در تاریخ ادیان، ثبت نشده
 که شخصی به صِرف اِفترا بستن به خدا، دچار عذاب دنیوی شده باشد؛ بلکه برعکس خلاف آن نیز آمده است. [4] پس منظور از هلاکت، هلاکت معنوی و عذاب اُخروی است؛ چرا که سنت خداوند آن است که به کافران مهلت داده تا از روی اختیار تصمیم بگیرند.[5]
بنابراین حتی
اگر استدلال پر از اشکال بهائیان را پیرامون این آیات بپذیریم و برداشت غلط آن‌ها را از آیات قبول کنیم، باز هم می‌توان گفت که خداوند رگ حیات باب و بهاء را به دست مؤمنان قطع کرد و ایشان را هلاک نمود. مسلک بابی و بهائی نیز، نه ایران‌گیر و نه جهان‌گیر شد.

پی‌نوشت:

[1]. دلیل تقریر از منظر وی، به معنای آن است که نفوذ و بقای ادعای پیامبری شخصی، دلیل بر حقانیت او می‌باشد.
[2]. ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، هوفمهایم آلمان: مؤسسه ملی مطبوعات امری آلمان، لجنه‌ی ملی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، 2001 م، ص 75.
[3]. ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، نسخه الکترونیکی، ص 48.
[4]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی:
 نقد توجیه ابوالفضل گلپایگانی، بر اثبات دلیل تقریر
[5].
 «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ [آل‌عمران/178] و کسانی که کفر ورزیدند، گمان نکنند که آن‌چه به آن‌ها مهلت می‌دهیم به خیر آن‌هاست، جز این نیست که مهلت‌شان می‌دهیم تا (متذکر شوند، لکن نتیجه این می‌شود که) بر گناه (خویش) بیفزایند، و برای آن‌ها عذابی خوارکننده است».

 

 

 

خواندن 6435 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی