غلط املائی رهبران بهائی - 6

جمعه, 13 مرداد 1396 10:50 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : معمولا علما و دانشمندان نتایج بحث و نظرات خود را برای آنکه پایه های علمی آن محکم باشد بر اساس علم روز دنیا ارزیابی میکنند ، حال شما تصور کنید یک عالم را که بیاید بگوید اندیشه های علمی ثابت شده روز را با نظرات من بسنجید و حالا اگر این احکام علمی که قبلا درستی آن ثابت شده با نظرات این عالم در تناقض بود پس این قواعد علمی باطل است . حال به نظر شما چنین اظهاراتی پایه منطقی و علمی خواهد داشت ؟

تا اینجا چندین نمونه ذکر کردیم که نوشته های میرزا حسینعلی نوری مازندرانی سراسر متناقض و مخالف ادبیات عرب می باشد. در کتاب اقدس که بنظربهائیان آخرین کتاب آسمانی است که به اصطلاح خدای قرن نوزدهم میلادی نازل کرده پر از اغلاط ادبی می باشد.

حسینعلی نوری در کتاب اقدس صفحه 28 سطر 17 می نویسد:« یا معشرالعلما لا تزنوا کتاب الله بما عندکم من القواعد والعلم انه لقسطاس الحق بین الحق قد یوزن ما  عند الامم بهذا القسطاس الأعظم و انه بنفسه لو أنتم تعلمون». یعنی علما نباید مطالب  و الفاظ این کتاب را با قواعد و موازین علمی که آموخته اند بسنجند بلکه قواعد علمی  را می بایست با کلمات این کتاب میزان کنند و این کتاب را با خود آن میزان کنند.

یا معشرالعلما - آیا اعجاز کتاب این پیامبر قرن نوزدهم این جملات است؟ حسینعلی در این جمله از علما می خواهد کتاب اقدس وی را با قواعد علمی و ادبی مقایسه نکنند. مگر قواعد و علومی که پیش علما و دانشمندان است برخلاف خرد و عقل است؟ تا میزان بودن و اعتبار آنها از بین برود؟

و إنه بنفسه  ما هم روی این قواعد اغلاط لفظی و معنوی کلمات حسینعلی را تشخیص می دهیم. اگر در قسمتی از کلمات حسینعلی قواعد لفظی و عقلی متداوله مراعات شده  است باید در همه جا رعایت بشود. و اکر قواعد معموله رعایت نمی شود باید در تمام موارد همینطور باشد و این اختلاف و ناموزون بودن، خود علامت بطلان و مجعولیت است. و لو کان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً.

 

نتیجه کاملا منطقی این اظهارات جناب بها این میشود که او آدم بیسواد و کج فهمی بوده که از  بی محتوا بودن نوشته های خود اطمینان داشته و لذا تاکید داشته این نوشته ها هیچگاه با اظهارات و مکتوبات علما سنجیده نشود چون خود میدانسته چه حرفهای بی سر تهی را نگاشته است . 

خواندن 1602 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی