کریمخان کرمانی، اولین رکن رابع شیخیهی کرمان است. کریمخان در خصوص نفی رکنیت خود و دیگر مشایخ شیخیهی کرمان مینویسد: «گاه باشد كه بگويند كه فلانی خود را ركن رابع و ركن رابع را هم منحصر در فرد و مفترض الطاعة میداند و گاه باشد كه بگويند كه فلانی... خود را امام سيزدهمی قرار داده و از اين قبيل مزخرفات بگويند... و به حق حضرت بقيةالله (عجل الله فرجه) كه مجموع اينها افتراست و... به حق خدای منتقم قهار كه هيچيك از اين تهمتها واقعيتی ندارد و به جز افترا نيست.» [2] هر چند که کریمخان، رکنیت خود و سایر مشایخ شیخیهی کرمان را با قسم خوردن نفی میکند، اما ابوالقاسم ابراهیمی مینویسد: «در ميانهی كاملين هر عصر، لامحاله يكی از ايشان افضل از ديگران است كه تا وقتی كه در قيد حيات است، أسبق از كل است و مرجع و مؤدی و ناطق و باب او خواهد بود... زيرا شبهه نيست كه ايشان [یعنی سید کاظم رشتی و کریمخان کرمانی] تا درجه اين مطلب را میپيچيدند و اظهار صريح در هر مقامی نمیفرمودند؛ چون ملتفت عكسالعمل آن بودند و صدوری را میديدند كه پر از كينه است و تحمل شنيدن آن را ندارد و هنوز هم قريب العهدند و بايد صبری كرد تا پختهتر شوند». [3]
ابراهیمی در این عبارت به صراحت، ناطق بودن کریمخان و رشتی را بیان کرده است و اعتراف میکند که سید رشتی و کریمخان به دلیل وجود مخالفت اکابر شیعه، جرأت اظهار پیدا نمیکردند.
با ترویج همین اصل بود که علی محمد باب را به بابیت و قائمیت و بعدها حسینعلی نوری را به مقام پیامبری رساند و البته در همین اطاعت از بابیت بود که جنگها و نزاعها و خونریزیهای پیاپی در سرزمین ایران رقم زده شد . اساس اعتقاد بابیت از همین رکن رابع آغاز شد و بیش از 170 سال است که جامعه اسلامی را بزحمت انداخته است . نباید فراموش کرد همین رکن رابع بود که طاهره ها از آن پرورش یافتنند و اولین کشف حجاب را رقم زد ند . از همین رکن رابع بود که درگیریهای خونین پیروان علی محمد باب و قوای دولتی را در نقاط مختلف کشور از شمال و غرب و مرکز ایران با خسارت سنگین بجای گذاشت . همین رکن رابع بود که تروریسم را در ایران دوره قاجار که شیعه اثنی عشر دین و مذهب رسمی کشور بود برای اولین بار عملیاتی کرد و همین رکن رابع بود که قتل عام مخالفان بابیت را مجوز داد و....
این بدعت نامیمون یکی از پر هزینه ترین بدعتهای مطروحه درتاریخ نزدیک به دویست ساله سرزمین ایران بوده است .
پینوشت:
[1]. عبدالعلی ابراهیمی، اصطلاح رکن رابع از نظر مشایخ سلسله شیخیه، نسخهی الکترونیکی، ص 21.
[2]. کریمخان کرمانی، شرح اصطلاح رکن رابع، نسخهی الکترونیکی، ص 6-7.
[3]. ابوالقاسم ابراهیمی، تنزیه الاولیاء، نسخهی الکترونیکی، ص 598-601.