از اینرو در این مطلب کوتاه بر آنیم که به برخی باورهای پیشوایان شیخی، که زمینهی این انحرافات را فراهم ساخته، اشاره خواهیم نمود.
اول: «انکار معاد جسمانی»: کتاب آسمانی قرآن، صراحتاً انسانها را به برپایی قیامتی جسمانی وعده داده است: «وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ [حج/7]؛ و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست؛ و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده میکند». با این حال پیشوای شیخیه، در مخالفت با این اصل مسلّم اعتقادی، تفسیر جدیدی از معاد موعود ارائه نموده است.(1)
دوم: «غلو در مقام اهلبیت (علیهم السلام)»: شیخ احمد احسایی در آثار خود، مطالب غلو آمیزی در خصوص جایگاه و شأنیت معصومین (علیهم السلام) ذکر کرده است.(2) این در حالیست که معصومین (علیهم السلام) برخورد بسیار تندی با غالیان در زمان خود انجام دادهاند.(3)
سوم: «اعتقاد به رکن رابع»: پیشوایان شیخیه با اعتقاد بدعتآمیز خود به "رکن رابع" (: یا شیعهی کامل به معنای وجود نائبی خاص برای امام زمان (علیه السلام) در هر عصری است)، با توقیع امام عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در خصوص نبود نائبی خاص برای ایشان در عصر غیبت کبری (4) مخالف کرده و همچنین زمینه را برای پیدایش فرقهی ضالّهی بابیت فراهم کردند.(5) لذا از اینروست که پیشوای فرقهی ضالّهی بابیت، از شیخ احمد احسایی و کاظم رشتی، به عنوان مبشران خود یاد نموده است.(6)
خلاصه اینکه به نظر میرسد اگر شیخ احمد احسائی میدانست که نتیجه ایجاد تفکر انحرافی غیر عقلانی در اسلام توسط او ، منجر به ایجاد تفکری معتقد به نسخ کامل اسلام و وجود انواع و اقسام ادعاهای دروغین میگردد ، هرگز چنین قرائتی را از اسلام نمیکرد . آنچه شیخ احمد گفت کمتر از دو قرن است که به ابزار فریب و بهره برداری از مردم شده است و البته در قرن معاصر هم به ابزاری در دست استعمار گران تبدیل شده است .
پینوشت:
1- شیخ احمد احسایی، شرح الزیارة الجامعة الکبیره، کرمان: به کوشش عبدالرضا ابراهیمی، 1355 ش، ج 3، ص 92.
2- شیخ احمد احسایی، شرح زیارة جامعه کبیره، کرمان: چاپخانهی سعادت، 1356 ش، ج 1، ص 76.
3- ر.ک: محمدمهدی ریشهری، میزان الحکمه، قم: مکتبه الأعلام الإسلامی، 1404 ق، ج 7، ص 281، ح 14966.
4- شیخ طوسی، الغیبة، تحقیق شیخ عبادالله طهرانی، بیجا: مؤسسة المعارف الإسلامیه، بیتا، ص 395؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، بیجا: مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403 ق، ج 2، ص 90.
5-کریم خان کرمانی، رساله سی فصل، صص 147-132.
6- ر.ک: فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 132 بدیع، ج 2، ص 11.