در مطلب پیشین بیان کردیم که اگر معنای اینکه دشمنان بهائی را سنگریزه بخوانیم تعصب نیست پس چیست ؟
اگر جناب بها کسانی را که به او ایمان نیاورند را حرامزاده (در ادبیات نوزادی که از یک ربطه شرعی و قانونی متولد نشده باشد را حرامزاده خطاب میکنند . ) این بدان معناست که اگر کسی بهائی شد ولی تولدی نامشروع و غیر قانونی هم داشت نمی توان بر او صفت حرام زاده بودن چسباند . اگر این معنایش تعصب نیست پس چیست . حال ملاحظه کنید تعصب را از نگاه یک مبلغ بهائی :
مبلّغ بهائی: در آیین ما هرگونه تعصب در مسائل دینی و غیر، مذموم و باطل دانسته شده است.
پژوهشگر: خُب به چه دلیل تمام تعصبات در بهائیت ممنوع و مذموم دانسته شده است؟!
مبلّغ بهائی: چون داشتن هرگونه تعصب، باعث دور شدن از حقیقت خواهد شد؛ لذاست که پیشوای ما عبدالبهاء گفته است: «مجوسی میگويد من حقّم، يهودی میگويد من حقّم، مسيحی میگويد من حقّم، بودائی میگويد من حقّم، چگونه میشود حقّ ظاهر شود؟ پس بايد موسوی ترک تعصب كند مسيحی ترک تعصب بكند بودی ترک تعصب بكند تا اين قسم نشود ممكن نيست حقيقت ظاهر شود... نبايد تعصب داشت».(1)
پژوهشگر: اگر به راستی داشتن هرگونه تعصبی ناپسند بوده و موجب گمراهی خواهد شد، پس چرا پیامبرخواندهی شما (در حکمی متعصبانه) از همنشینی پیروانش با مخالفین، به شدّت نهی کرده است: «لا تُعاشروا مَعَ الَّذین هم کفروا بالله و آیاتِه ثُم اجتنبوا عَن مثلِ هؤلاء(2) با کسانی که به خدا و آیاتش کافر شدند (: بخوانید غیربهائیان) معاشرت نکنید و از مثل آنها دوری کنید». اگر تعصب ناپسند است، پس چرا پیشوای شما منطق مخالفینش را سَمّ مهلک دانسته است: «پس ای اهل رضوان من، خود را از سموم انفس خبیثه و اریاح عقیمه که معاشرت با مشرکین و غافلین است، حفظ نمائید».(3) آیا این چیزی فرای تعصب کور در پیروی از بهائیت است؟!
پینوشت:
1- عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، نسخهی الکترونیکی، ص 18.
2- عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 8، ص 39.
3- همان.