آیا رهبران و پیروان بهائیت تعصب دارند ؟

چهارشنبه, 25 مهر 1397 05:20 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : مبلّغ بهائی با استدلال به گفته‌ی عبدالبهاء، عامل مذموم برشمردن هرگونه تعصب در بهائیت را دوری از حقیقت دانست. این در حالیست که اگر تعصب ناپسند است، پس چرا پیامبرخوانده‌ی بهائی، منطق مخالفینش را سَمّ مهلک دانسته و از هم‌نشینی پیروانش با مخالفین، به شدّت نهی کرده است؟!

در مطلب پیشین بیان کردیم که اگر معنای اینکه دشمنان بهائی را سنگریزه بخوانیم تعصب نیست پس چیست ؟

اگر جناب بها کسانی را که به او ایمان نیاورند را حرامزاده (در ادبیات  نوزادی که از یک ربطه شرعی و قانونی متولد نشده باشد را حرامزاده  خطاب میکنند . ) این بدان معناست که اگر کسی بهائی شد ولی تولدی نامشروع و غیر قانونی هم داشت نمی توان بر او صفت حرام زاده بودن چسباند . اگر این معنایش تعصب نیست پس چیست . حال ملاحظه کنید تعصب را از نگاه یک مبلغ بهائی :

مبلّغ بهائی: در آیین ما هرگونه تعصب در مسائل دینی و غیر، مذموم و باطل دانسته شده است.
پژوهشگر: خُب به چه دلیل
 تمام تعصبات در بهائیت ممنوع و مذموم دانسته شده است؟!
مبلّغ بهائی: چون داشتن هرگونه تعصب،
 باعث دور شدن از حقیقت خواهد شد؛ لذاست که پیشوای ما عبدالبهاء گفته است: «مجوسی می‌گويد من حقّم، يهودی می‌گويد من حقّم، مسيحی می‌گويد من حقّم، بودائی می‌گويد من حقّم، چگونه می‌شود حقّ ظاهر شود؟ پس بايد موسوی ترک تعصب كند مسيحی ترک تعصب بكند بودی ترک تعصب بكند تا اين قسم نشود ممكن نيست حقيقت ظاهر شود... نبايد تعصب داشت».(1)

پژوهشگر: اگر به راستی داشتن هرگونه تعصبی ناپسند بوده و موجب گمراهی خواهد شد، پس چرا پیامبرخوانده‌ی شما (در حکمی متعصبانه) از هم‌نشینی پیروانش با مخالفین، به شدّت نهی کرده است: «لا تُعاشروا مَعَ الَّذین هم کفروا بالله و آیاتِه ثُم اجتنبوا عَن مثلِ هؤلاء(2) با کسانی که به خدا و آیاتش کافر شدند (: بخوانید غیربهائیان) معاشرت نکنید و از مثل آن‌ها دوری کنید». اگر تعصب ناپسند است، پس چرا پیشوای شما منطق مخالفینش را سَمّ مهلک دانسته است: «پس ای اهل رضوان من، خود را از سموم انفس خبیثه و اریاح عقیمه که معاشرت با مشرکین و غافلین است، حفظ نمائید».(3) آیا این چیزی فرای تعصب کور در پیروی از بهائیت است؟!

 



 

پی‌نوشت:
1- عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 18.
2- عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 8، ص 39.
3- همان.

 

خواندن 728 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی