مبلّغان بهائی ادعا میکنند پیشوایانشان برای اعلام مساوات و برابری تامّ میان بشر آمده و لزوم تساوی انسانها را مقتضای عدل و عقل دانستهاند؛ همچنان که عبدالبهاء گفته است: «یکی از تعاليم بهاءالله، مساوات بين بشر است و اخوت تام (: برادری کامل). عدل چنين اقتضا مینماید كه حقوق نوع انسانی جميعاً محفوظ و مصون ماند و حقوق عمومی يكسان باشد و اين از لوازم ذاتيهی هيئت اجتماعيه است».(1)
اما باید پاسخ داد چطور چنین ادعایی دارید در حالی که عبدالبهاء (در جایی دیگر)، صراحتاً برابری بشر را محال دانسته است: «مساوات ممكن نيست ... آيا ممكن است نفسی كه در درجهی اعلای عقل است با نفسی كه هيچ عقلی ندارد، مساوی باشد».(2)
باید بدانیم پیشوایان بهائیت، نه تنها از لحاظ عقلی و معنوی تساوی انسانها را محال دانسته، بلکه حتی از جهت مادی هم تساوی بشر را ممکن ندانستهاند: «نه آنكه مساوات باشد، بلكه اصلاح لازم است والّا مساوات ممكن نيست، نظم عالم به هم میخورد. نظم عالم چنين اقتضا مینمايد كه طبقات باشد. نمیشود بشر يكسان باشد».(3)
پس باید به این نتیجه رسید که یا تبلیغات شما در خصوص لزوم تساوی بشر، دروغین و عوامفریب هست و یا متعصبانه از تناقض گوییهای پیشوایانتان دفاع میکنید! اگر قرار باشد وجود طبقات مختلف در عقل و علم و ثروت را بپذیریم پس مساوات و برابری تام در کجای این معادله قرار میگیرد ؟
پینوشت:
1-اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 1986 م، ص 30.
2- همان، ص 134.
3- همان، ص 134.