به مبلغان و متفکرین بهائی عرض میکنیم که ، مگر شما کتاب اقدس جناب بهاء را اُمّ الکتاب بهائیان و کتاب نازله از سوی پروردگار برای هدایت بشر نمیدانید؟! بطور قطع پاسخ مثبت خواهد بود ، اما چگونه است تشکیلات بهائیت اجازهی ترجمهی کتاب اقدس را به سایر زبانها به جز انگلیسی نداده است ؟!
بنابر ادعای مبلغان نخستین ترجمهی کتاب اقدس به صورت خلاصه و چکیده در سال 1973م، به زبان انگلیسی منتشر شده و در سال 1992م نیز بیت العدل، ترجمهی کامل این کتاب را به زبان انگلیسی ارائه داده است.(1)
این درست اما با تفریقی ساده از سال 1911م که جناب عبدالبهاء سفرهای خود را به غرب آغاز کرد تا سال 1992م، 80 سال فاصله است! با این حال چه دلیلی مانع شد تا دو نسل از بهائیان اولیهی غربی از مطالعهی اُمّ الکتاب بهائیت محروم بمانند؟! از طرفی، به چه دلیلی 19 سال قبل از ترجمهی کامل، تلخیص آن به زبان انگلیسی انتشار یافت و مطالب حذف شده در تلخیص این کتابچهی کم صفحه چه بوده است؟! و در پاسخ اعلام خواهد شد که مصلحت این بوده است . البته کدام تدبیر مصلحت دانسته که کمتر از یک قرن اغنام الله اروپا و انگلیسی زبانها عموما از برکت اگاهی از ام الکتاب پیامبر خوانده بهائیان بی بهره باشند . البته پاسخ خواهید شنید که شما قادر به فهم این مهم نیستید . به بحث جدل جوانان امروز و نسل گذشته میماند که جوانان هم در زمانی که به بن بست پاسخ منطقی میرسند اعلام میکنند شما درک واقعیتهای امروز را ندارید . هر چه میگوئی بابا ما هم در همین امروز در حال زندگی هستیم و از جامعه اطافمان درک خوبی داریم با این جمله از بحث فرار میکنند .
البته اگر خیلی منطقی باشند ، شاید بگویند یکی از دلایل عدم ترجمه از نگاه جناب بهاالله در زمان حیاتشان این بوده است که پیامبر خوانده بهائیت ، ترجمهی کتاب اقدس را موجب ایجاد اختلاف دانستهاند ایشان در ملاحظه ترجمه قسمتی از متن کتاب یاد آور میشوند : «اگرچه مقصد جناب مترجم خیر بوده لکن از این جهت که اینگونه امور در این ایام سبب اختلاف میشود لهذا جائز نه».(2) همچنین در توجیه ممنوعیت ترجمه متون به زبان فارسی بیان میکنند پیامبر خوانده بهائیان اساساً ترجمهی کتاب اقدس به زبان فارسی را ممنوع کرده و بهائیان ایران را به یادگیری زبان عربی حواله دادهاند: «ترجمه آثار عربیّه به لغت نورا (فارسی) ممدوح و مقبول نه. علیالخصوص احکام کتاب اقدس...».(3)
در پاسخ به این مدعیان لزوم تطابق علم با عقل باید گفت مگر مخاطبین اصلی و ابتدایی بهائیت ایرانیان فارسی زبان نبودهاند؟! پس چگونه ممکن است پیامبری از میان ایشان برانگیخته شود که کتابش به زبان عربی باشد و حتی از ترجمهی آثارش به زبان فارسی نیز خودداری کند؟! (4)حال با عقل خود بسنجید که چه دلیلی جز تقدّسبخشی و پرهیز از علنی شدن سُستی مضامین سیاهمشقهای جناب بهاء، باعث شده تا مدعی پیامبری بهائیت، اُمّالکتاب خود به همراه بسیاری از آثارش را به زبان عربی بنگارد و از ترجمهی آنها به زبان فارسی نهی کند؟!
پینوشت:
1- مقالهی تاریخ اقدس، نگارش کامران اقبال، شماره صفحه: 2.
2- همان.
3- پیام آسمانی، از انتشارات نشریّه ماهانهی محفل روحانی ملّی فرانسه برای بهائیان ایرانی، نوامبر 1988م، نشر دوم، ج 1، ص109.
4- ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، مصر: چاپ اول، 1340ق/1921م، ج 3، ص 276.