پیامبرخواندهی بهائیدر مورد علم پیشوایان بیان میدارد «... علم ایشان از علم او و قدرت ایشان از قدرت او و سلطنت ایشان از سلطنت او و جمال ایشان از جمال او و ظهور ایشان از ظهور او؛ و ایشاناند مخازن علوم ربّانی و مواقع حکمت صمدانی و مظاهر فیض نامتناهی و مطالع شمس لایزالی».(1)
این در حالیست که به قدری متون پیشوایان بهائیت دارای اشتباهات فاحش ادبی و محتوایی بوده که سرکردگان بهائیت ناچار به اعتراف به اصلاح ضمنی آنها شدهاند؛ همچنان که در یکی از این اعترافات میخوانیم: «نُسخ خطی دیگر نیز از سال 1280 و سنین متعاقبه آن به نظر رسید و تفاوتهائی در نسخ متأخره با نسخ سابقه موجود است که فقط در تغییر بعضی از جمل عربیه به تطبیق با قوانین ادبیه میباشد که در ایام ابهی شد».(2)
از اینرو ونس سالیسبوری (Vance Salisbury) در مقالهای با نام بررسی انتقادی متون بهایی در قرن بیستم، به موارد متعددی از این قبیل تحریفات اشاره کرده و در خصوص سانسور تاریخ پیشگویی عبدالبهاء دربارهی تحقق صلح عمومی و برپا شدن سلطنت بهائی در سال 1957 میلادی، توسط تشکیلات بهائیت مینویسد:
«شاید مهمترین تغییر در کتاب بهاءالله و عصر جدید در صفحه 212 چاپ 1923 میلادی رخ داده است. از این بخش به عنوان پیشگویی بهائیت دربارهی فرا رسیدن سلطنت الهی ذکر شده است. در این قسمت اسلمنت تفسیر عبدالبهاء از دو آیهی آخر کتاب دانیال در انجیل را نقل میکند. عبدالبهاء ادعا میکند منظور از 1335 روزی که دانیال ذکر کرده، 1335 سال خورشیدی از زمان هجرت محمد به مدینه در سال 622 میلادی است که برابر با 1957 میلادی می شود. وقتی از او پرسیده میشود که «ما در پایان این 1335 روز باید منتظر چه امری باشیم»؟ او پاسخ میدهد: «صلح جهانی کاملا برقرار می شود، زبانی بین المللی توسعه داده خواهد شد. سوء تفاهمها از میان خواهند رفت، امر بهایی در همه جا منتشر خواهد شد و وحدت عالم انسانی برقرار شده و (دورهای) بسیار با شکوه خواهد بود!» در چاپهایی که بعد از مرگ اسلمنت منتشر شدند، سخنان او بدین گونه تحریف شدند که او گفته: عبدالبهاء «زمان تحقّق این نبوّت دانیال را از ابتدای سنهی هجری اسلامی حساب فرمودند» و سپس یکی از الواح عبدالبها ذکر میشود که او گفته: «لانّ بذلک التّاریخ ینقضی قرن من طلوع شمس الحقیقه (یعنی: زیرا بر اساس آن تاریخ یک قرن از طلوع خورشید حقیقت خواهد گذشت)» ... اسلمنت این چنین نوشته که عبدالبهاء واضحا گفته این پیشگویی باید از ابتدای هجرت یا همان سال 622 میلادی محاسبه گردد و شرایط خاصی در سال 1957 که این امر محقق میشود وجود خواهند داشت. وقتی مشخص شد که این پیشگویی بهایی محقق نمیگردد، این عبارات با عباراتی مبهم جایگزین شدند که تا به امروز در این کتاب موجود هستند».(3)
البته ما که متوجه نشدیم وضعیت فعلی جهان در جنگ چه مشابهتی با پیش بیسنی اینپیامبر خوانده متوهم دارد. ظاهرا رهبران بهائی پیش بینی شرایط دسترسی اطلاعات در کوتاه زمان برای انسانهای روی زمینرا نداشتنند . مردم دنیا در اخبار امروز بیشترین خبرها را با په موضوعی دریافت میکنند جنگ ، ظلم قدرتهای حاکم ، فقر وغارت و...
شما در این تیتر اخبار جائی برای صلح میبینید ؟آیا وضعیت فعلی جهان امروز ما شباحتی به صلح دارد . این پیش بینی پیامبر خوانده بهائیت چگونهو با چه ابزاری قابل تحقق است آیا فرقه ضاله بهائیت و تشکیلات این فرقه چنین ابزاری را در اختیار دارند ؟ آیا میتوان اوضاع ملت مظلوم فلسطین ، یمن ، عراق وسوریه را ناشی از تحقق وعده استقرار صلح دانست ؟ آیا میتوان لشگر کشی امریکا به خاورمیانه و افریقا و آسیا به بهانه دفاع از منافع ملی را استقرار صلح تلقی کرد ؟
کجاست آن پیامبر خوانده ای که با ذهن متوهم خود نیت پاک مردمی هر چند اندک را فریب داد و آنها را با وعده و وعیدهای خود به انحراف فکری واخلاقی کشاند .
پینوشت:
1- حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار بهائی به زبان فارسی و عربی، 1988 م، ص 64.
2- فاضل مازندرانی، اسرار الآثار، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 1، ص 268.
3- بسیطی، مرادی، آخوندعلی، آواز دهل، چاپ دوم، پاییز 1394، ص 47.