به عبارتی هر محقق و انگلیسی زبانی که بخواهد پیرامون نوروز اطلاع یابد، به صورت خودکار، آن را جشنی بهائی خواهد پنداشت و به جای آشنایی با فرهنگ و رسوم کشورمان، به بهائیت تبلیغ خواهد شد. در واقع این اقدام تشکیلات بهائیت، به مثابه دزدی فرهنگی و مصادرهی تاریخی (نظیر تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی و دزدی از آثار باستانی و هویتی) کشورمان میباشد. از نکات قابل توجه، همکاری سایت گوگل و بیبیسی در این دزدی فرهنگی با بهائیت است.
اینها همه بر خلاف ادعای پوچ صداقت و امانت بهائیت در خدمت به میهنشان است: «بهاییان در هر نقط که سکونت گزینند، تابع قوانین آن مملکت بودهاند؛ و تا به حال به درستی و امانت و صداقت مشهورند».(1)
آنچه اتاق فکر بهائیت از فرهنگ ایرانی اسلامی بتوانند منکر شده و زیرآب آن را میزنند و هرآنچه که این قابلیت را نداشته باشد، دزدیده و به نام خود جا میزنند.
حال برای مزید اطلاع وشفاف سازی ، به تاريخچه پيدايش نوروز باستاني ايرانيان که 2550 سال قبل (531 سال قبل از میلاد )در ایران زمین برگزار میشده و این یعنی اینکه با احتساب حدود 170 سال از پیدایش فرقه ضاله ، نوروز 2380 سال قبل از ظهور و بروز فرقه ضاله وجود داشته است ،
" نوروز باستانی ایران توسط "داریوش کبیر" در سال 531 قبل از میلاد به عنوان سنت قدیمی شکل گرفت.
آفتاب که از کوه بالا می آمد، البته فقط کاخ شاه را روشن می کرد هفت دقیقه طول میکشید تا بقیه محوطه هم روشن شود در این هفت دقیقه مهمان ها در سکوت به کاخشاه ایران زمین خیره میشدند که تک و تنها می درخشید بعد که آفتاب بالا می آمد صدای شیپور بلند می شد مهمانها به سمت کاخ می آمدند و "داریوش کبیر" بر تختش می نشست و این شروع مراسم نوروزی سال 531 قبل از میلاد بود.
"داریوش"، سومین و بزرگترین شاه هخامنشی پس از متحد کردن ایران و گسترش مرزهای آن دستور ساخت مجموعه کاخ های تخت جمشید را داد؛ ساخت کامل مجموعه تخت جمشید 51 سال طول کشید و در زمان شاهان بعدی هم ادامه یافت اما کاخ "داریوش" زودتر از بقیه ساخته شد کاخی که بر دیواره پلکانش، نقشهایی از 23 قوم مختلف و هدایایی که آنها برای مراسم نوروزی میآورند، نقش شده است. این قدیمی ترین سندی است که از نحوه اجرای مراسم نوروز به دست ما رسیده است.
جشنی که صفت "باستانی" واقعا برازندهاش است و در این همه سال همواره جمعی از یک ملت است در "تاریخ سیستان" داستان مردی آماده كه در عید همان سال هایی که مردم ایران به دست عمال خلیفه اموی غارت میشدند، دور میگشته و برای مردم از قتل و غارت ها می گفته و اشک مردم را در می آورد و بعد چنگ برمی گرفته و می گفته "اباتیمار: اندکی شادی باید" و مژده آمدن نوروز را می داده.
در سنت ایران باستان، وقوع همه اتفاقات تاریخ مصادف با نوروز بوده، آغاز آفرینش، غلبه کاوه آهنگر بر ضحاک ماردوش، تولد سیاوش فرخنده، به تخت نشستن کیخسرو و نجات ایران از دشمنی با افراسیاب و به دنیا آمدن زرتشت همه در روز نوروز اتفاق افتاده اند.
بعد از اسلام این مناسبت با استقبال ائمه(ع) مواجه شد و تقویت هم شد چنان که در خبر است که مولای ما علی (ع) به ایرانیان مداین که برای حضرتش شیرینی سمنو برده بودند و از رسوم نوروزی گفته بودند، فرمود: کاش هر روز جشن نوروز بود همزمانی واقعه غدیر خم 11 هجری قمر ی با نوروز سال 10هجری شمسی هم به اعتبار این عید افزود و جشن نوروز چنان جایگاهی پیدا کرد که جزو مراسمهای رسمی درباره اموی و عباسی هم شد (در کتب تواریخ آمده که عمر بن عبدالعزیز که خلیفهای زاهد بود جزو دستوراتی هم برای مراسم نوروز داد) چنین شد که دانشمندان بزرگی نظیر "خیام رسالاتی" درباره اهمیت یا آداب و احکام نوروز نوشتند و شاعران بزرگ برایش شعرها سرودند.
پینوشت:
1- به نقل یکی از سایتهای وابسته به تشکیلات بهائیت.