بهائیت در عراق ( بخش دوم )

سه شنبه, 31 ارديبهشت 1398 10:44 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

 

بهائیت در ایران: همانطور که بیان شد این مطلب در فصلنامه روشنا بچاپ رسیده ، و به اقدامات تشکیلات فرقه ضاله بهائیت در پرداخته ،  که بهائیان در آن حضوری به قدمت ایجاد این فرقه دارند. کشور «عراق» از همان زمانی که علی محمد باب  به شاگردی سید کاظم رشتی در حوزه علمیه عراق پذیرفته شد تا زمانی که بدستور ناصرالدین شاه پس از یک برخورد با پیروان علی محمد باب در ایران آنها روانه تبعید گاه یعنی همان عراق شدند تا کنون در گیر این فرقه بوده است باید تاکید کرد  نهتنها اولین زمزمههای تشکیل بهائیت، که زمینه آن، یعنی «شیخیه» نیز در همین سرزمین پا گرفت.

ادامه مطلب از بخش اول

000000

 

متن زیر، بخشی از گزارش مربوط به اقدامات بهائیت است که در مورد عملکرد فرقه پیرامون دو مورد اول، توضیحاتی ارائه میدهد:

«در جهت تحقق اهداف نقشه ۱۰ ساله حضرت ولی محبوب امرا... و اجرای نقشه پنجساله بیتالعدل اعظم الهی شیدا...‌ارکانه، ذیلاً گزارش مختصری از فعالیتهای انجامشده در عاصمه مقدس کشور عراق و اقالیم آن، تقدیم میگردد. لازم به یادآوری است که کلیه اقدامات و فعالیتهای انجامشده این محفل، تحت هدایت مستقیم و غیرمستقیم و پشتیبانی مادی و معنوی آن مرجع مصون از خطا و مرکز جهانی بهائی و با معاضدت اعضای محترم هیئت مشاورین قارهای، علیالخصوص جناب «فاضل اردکانی» و امهالبها، سرکار خانم مهرانگیز فرید طهرانی و همکاری تعدادی از احبای خدوم منطقه و برخی از غیربهائیان علاقهمند به دیانت بهائی صورت گرفته که قبل از هر چیز، مایلم تشکرات قلبی خود را از آنان اعلام نموده و آنان را در فتوحات حاصله، سهیم بدانم.

 

1. اقدامات انجام شده در جهت معرفی و تثبیت آئین بهائی در عراق:

پس از فروپاشی حکومت صدام و ایجاد فضای سیاسی و اجتماعی جدید در سال ۲۰۰۵م.، محفل ملی بهائیان عراق تشکیل و تحت سرپرستی و نظارت دو نفر از اعضای هیئت مشاورین قارهای، جناب فاضل اردکانی و خانم مهرانگیز فریدطهرانی که از افراد مؤثر و صاحب تجربه در کشورهای عربی هستند، کار خود را آغاز نمود. باتوجه به اینکه قانون ممنوعیت جامعه بهائی در عراق، بزرگترین مانع برای ادامه فعالیتهای مورد نظر بود، لذا لازم بود به هر نحو ممکن، اقداماتی جهت لغو

 

این قانون و یا حداقل محدود کردن آن صورت پذیرد تا مقدمات رسمیت جامعه بهائی در عراق فراهم گردد.در این رهگذر، فعالیتهای زیر به اجرا گذاشته شد:

*دعوت از«محسن عنایت»، وکیل حقوقی معرفیشده از طرف جامعه جهانی بهائی و جناب فاضل اردکانی، مشاور قارهای برای حضور در عراق و ملاقات با شخصیتها و بزرگان سیاسی و تأثیرگذار در عراق برای تأثیر گذاشتن در قانون اساسی در حال تنظیم در عراق و گنجاندن مطالبی در آن که متضمن حفظ حقوق جامعه بهائی در آینده باشد.

*ملاقات با ریاست جمهور و ارائه نامه رسمی آمادهشده توسط دکتر عنایت از طرف محفل مرکزی بهائیان عراق به ایشان.

*ارسال نامه به دفتر امور خارجه عراق، معرفی دیانت بهائی به آنان و درخواست لغو قانون ۱۰۵ در مورد ممنوعیت فعالیتهای امری. همچنین، مطالبه حقوق عمومی برای جامعه بهائی... .

 ...ملاقات با مدیرکل وزارت حقوق انسان و رئیس دفتر وزیر و مذاکره با ایشان... و موافقتنامه وزیر کشور مبنی بر لغو محدودیتهای وضعشده برای بهائیان.

*پرداخت مبلغ یک میلیون دینار به رئیس دفتر نخستوزیر، تحت عنوان کمک به فاجعه پل ائمه با اجازه بیتالعدل اعظم به منظور اخذ مجوز برای ملاقات با نخستوزیر.

*تماس با برخی از اعضای مهم پارلمان.تلاشها و تماسهای مختلف محفل، نهایتاً منجر به نتیجه گردید و فتوحات زیر در جهت رسمیت دیانت بهائی حاصل گشت:

*اصلاح اساسنامه محافل با نظارت دفتر امور حقوقی مرکز جهانی بهائی و ثبت و اخذ رسمیت محفل بهائیان سلیمانیه با راهنمایی اداره امور خارجه جامعه بهائیان آمریکا ...از طریق اخذ موافقت خاص رئیس اقلیم کردستان عراق. این اقدام با توجه به اینکه محفل ملی بهائیان عراق هنوز به ثبت نرسیده بود، گام بسیار مهمی تلقی گردید و خود، الگوی مناسبی شد تا بتوان نسبت به ثبت بقیه محافل محلی در سایر شهرهای عراق نیز اقدام کرد.

*اجازه ثبت عنوان «آئین بهائی» در شناسنامه احباء از طریق وزارت کشور عراق... بعنوان دین .

*اجازه ثبت ازدواج بهائی در دادگاهها و محاکم قضائی رسمی عراق که با همکاری وکیل حقوقی بانفوذ، جناب «هادی علی المثنی»که فردی روشنفکر و چپگراست و خود را مسلمان معرفی میکند، اخذ گردیده.

*دعوت رسمی از رهبران بهائی برای شرکت در کنفرانس "زندگی مسالمت آمیز ادیان" که توسط وزارت حقوق انسان در بغداد تشکیل شد.

*تبریک کتبی یکی از مقامات برجسته کردستان عراق به محفل ملی آن کشور به مناسبت حلول سال نو و نوروز باستانی.

2-اقدامات انجامشده در جهت ایجاد اوقاف بهائی:

...با ثبت محفل روحانی محلی سلیمانیه، تا حدود زیادی امکان بازپسگیری و خرید اماکن، مهیا شد که گزارش اقدامات آن در صفحات آینده تقدیم خواهد شد ولی در مورد املاک امری سایر مناطق عراق، نیاز به فعالیت و انجام مقدماتی بود که با جدیت به شرح زیر دنبال گردید:

 

 

* محفل مرکزی عراق با به کارگیری یک وکیل حقوقی مجرب غیربهائی به نام هادی علی المثنی که ارتباطات خوبی با اداره املاک دارد، موفقیتهایی را به دست آوردهاست. او با ارتباطات خصوصی خود با مدیرکل هیئت دعاوی املاک، توانست اطلاعاتی را در مورد املاک مصادره شده امری از اداره ثبت در اختیار ما قرار دهد تا بتوانیم کلیه درخواستها را بهموقع و قبل از آخرین مهلت پذیرش معاملات، به ثبت برسانیم؛ او توانسته است ارتباط خوبی را با چهار قاضی از پنج قاضی هیئت دعاوی املاک برقرار نموده و آنان را متقاعد نماید تا احکامی را به نفع ما صادر نمایند و جلب نظر قاضی پنجم نیز در دست اقدام است.

 *ملاقات اعضای محفل با جناب «ساجد شمس» در اداره آثار باستانی در بغداد و جلب موافقت ایشان برای ثبت بیت مبارک در بغداد به عنوان بنای تاریخی، مشروط به اینکه درخواستی رسمی از سوی یکی از احبا که ارتباط علمی با بناهای تاریخی دارد، به این اداره برسد.

*ملاقات نمایندگان محفل با رئیس جمعیت هلال احمر عراق و همکاری خوب او با اعضای محفل. ایشان راهنمایی کردند که فوراً از طرف محفل مرکزی، نامهای به هیئت وزیران ارسال و درخواست شود املاک جامعه بهائی به اداره اوقاف مسیحیان و سایر ادیان ملحق گردد و قول داد که موضوع نامه را شخصاً پیگیری نماید. البته این اقدام به دلیل عدم تسلط و اشراف تشکیلات امری بر اوقاف مسیحی و احتمال بروز مشکلات در آینده، از سوی آن مرجع مصون از خطا به مصلحت دانسته نشد و معوق ماند.

*خرید و استرداد چند خانه در اطراف بیت مبارک جهت امکان توسعه بعدی محل بیت.

*اقدام برای تملیک باغ رضوان و زمین حظیرهالقدس در بغداد.

*شناسایی و خرید اماکنی که جمال مبارک در زمان حضور در عراق و کردستان به آنجا تشریففرما شدهاند.

*اقدامات گسترده دیگری که به دلیل محرمانه بودن آن، به طور جداگانه گزارش خواهدشد.»(8)

در این مورد، بهائیان حتی موفق شدند ساختمانی را که محل اقامت زائران حضرت امام موسیکاظم در کاظمین بود، تخریب و با این ادعا که آن مکان در گذشتهای دور، محل توقف حسینعلی نوری بود. زیر نظر محفل بهائی بازسازی نمایند» (9)

 

همانطور که مشاهده شد، بهائیت به صورت برنامهریزیشده با مسئولان و افراد ذینفوذ رابطه برقرار کرده و در راه رسیدن به اهداف تشکیلاتی خود، هیچ حیله و تزویری را نکوهیده نمیپندارد. وکلایش را از میان مسلماننمایانی انتخاب میکند که به قول خود از «احبا» هستند و میل قلبیشان به بهائیت است، رشوه میدهند، خلاف ادعایشان با احزاب همکاری میکنند، لابی راه میاندازند و... .

 

3. انجام فعالیتهای آموزشی و اجرای دستورالعملهای مرکز جهانی بهائی.

فعالیتهای دو مورد قبل، عمدتاً زمینهای برای انجام نقشههای بهائی و تغییر مسیر فکری جامعه ایجاد مینماید. در ادامه، به اقدامات بهائیان در مورد بخش سوم اهداف میپردازیم. عمده فعالیتبهائیت برای پرورش قوای فکری جامعهای منطبق با خواست تشکیلات، ذیل برنامههای «جامعهسازی»

 

انجام میشود که با وجود محافل بهائی و شروع به کار آنها در عراق، این امر تا میزان زیادی، تسهیل شدهاست.

جامعهسازی، علاوه بر جلسات دعا، کلاسهای اطفال، گروههای نوجوانان و حلقههای مطالعاتی، اقدامات متعددی را در سطوح مختلف و موضوعات اقتصادی و اجتماعی جوامع محلی و منطقهای پوشش میدهد که به بهانههای مختلف در حوزههای بهداشت، کشاورزی، گسترش تعلیم و تربیت، محیط زیست، سوادآموزی، توانمندسازی زنان، ساخت مدارس و... انجام گرفته و هدف نهایی آنها، تحقق بخشیدن به آرمانهای بهائی است.

بهائیان معتقدند با این عملکرد و دعوت سایرین به چنین اقداماتی، میتوانند با تولید مستمر، منابع انسانی فرقه را از لحاظ کمی و کیفی بسط دهند: «تقلیب فردی و جمعی، هسته مرکزی الگوی عملی است که در یک محدوده جغرافیایی شکل میگیرد. یک شرکتکننده از آغاز دورههای متسلسل از طریق بررسی مفاهیم مهم از قبیل نیایش، تعلیم و تربیت کودکان، جوانان و... با آثار بهاءا... آشنا میشوند. این فرایند تقلیب، خود را در گفتگوهای مهم، ظاهر میسازد...به ویژه بین جوانان بهائی و همسالانشان، سپس به مادران و پدرانی بسط مییابد که فرزندانشان از برنامههای آموزشی جامعه بهره میگیرند ... چنین گفتگوهای متمایزی، بهتدریج تعداد دائمالتزایدی را به مشارکت در انواع فعالیتهای جامعه جلب مینماید.»(10)

علاوه بر مؤسسات آموزشی بهائی که مواد آموزشی خاصی برای مطالعه و اقدام در نظر دارند، سرمایهگذاری و همکاری بهائیان در NGOها، مؤسسات خصوصی و گروههای محلی نیز در عراق، شدت گرفتهاست، لذا شرکتکنندههای غیربهائی در میدان عمل، با بهائیان همراه شده و روانشناسی ارتباطی و دورویی اعضای فرقه، باعث جذب آنان میشود. در واقع، بهائیت سعی دارد با استفاده از این اقدامات، فرهنگ رایج در یک جامعه را تغییر داده و روابط را بر اساس خواست خود گسترش دهد.

از مهمترین خواستههای تشکیلات، جذب نیرو و سازماندهی آن برای در اختیار گرفتن سلطه منطقه هدف است. تبلیغات آنان علیه اسلام و جمهوری اسلامی نیز به دلیل روشنگری و مخالفت آن با برنامههای استعمارگونه فرقهای چون بهائیت صورت میگیرد. با این وجود، حمایت و پشتیبانی مؤسسات مختلف غربی، امکانات مالی بهائیان را برای نفوذ در میان جریانهای فکری و فرهنگی عراق گسترش دادهاست.

بهائیت با فلسفهبافی و ترویج تفکراتش ذیل مؤسسات آموزشی و گفتمانهای اجتماعی، در تلاش است تا انحرافات نامشروع را به رفتاری در چارچوب آزادی فردی تبدیل کند تا تحت این عنوان، بیبند و باری و ضدارزشها، ترویج و عادی گردد که در نتیجه آن، امنیت اجتماعی مردم عراق در معرض خطرات زیادی قرار میگیرد. به طور مثال، «در طرحی ارائهشده توسط یکی از رهبران ارشد بهائی، نیروهای اعزامی، با استفاده از ابزارهایی چون جاذبههای جنسی اقدام به افزایش شمار خود میکنند»(11)

تلاش بهائیان برای تأثیرگذاری در گفتمانهای مختلف، در سطوح محلی تا بینالمللی دنبال میشود. «یکی از پوششهای فعالیت عناصر بهائی، مراکز نمایندگی سازمان ملل متحد در عراق است. همچنین با پیشنهاد یک عنصر بهائی مقیم آمریکا به مرکز تشکیلات در حیفا، این فرقه پس از

 

ایجاد آرامش نسبی در مناطق شیعهنشین عراق، اقدام به ساخت مکانهای بهائی در آنجا میکند.» (12)

پس از خروج نیروهای آمریکایی از کشور عراق در سال 1390، بهائیت که نگران تنگ شدن عرصه فعالیتهای تازه جانگرفتهاش بود، در کنار تکیه بیشتر بر سازمانهای خصوصی و غیردولتی، نقش رسانهها را نیز در اعلام وجودش، پررنگتر نمود. هرچند بازیهای رسانهای و پروپاگاندا، از دستاویزهای قدیمی این تشکیلات بوده و هست. در ادامه، نمونههایی از ورود تشکیلات به فضای رسانهای عراق ذکر میگردد.

گزارشهای بسیاری از فعالیت بهائیان در عراق، توسط شخصی به نام «سعد سالوم» نوشته و ارائه میشود. بد نیست مقداری به حوزه فعالیتهای این شخص بپردازیم. سعد سالوم، سردبیر و عضو اصلی هیئت مدیره سازمان غیرانتفاعی «ماسارات»(Masarat Institute) است. سازمانی که بر موضوع اقلیتها در عراق، تمرکز داشته و برای اولینبار در سال 1384، نشریه خود را منتشر کرد، ولی فعالیت عملیاش در سال 1392، صورتی جدی به خود گرفت.

برقراری ارتباط و توسعه شبکه گستردهای از همکاری اقلیتها و مسلمانان عراق، به بهانهای برای فعالیتهای اجتماعی مورد نظر بهائیت زیر نظر این مؤسسه تبدیل شدهاست. اعضای ماسارات در ملاقات با مجلس عراق برای تنظیم مواد قانونی به نفع بهائیت، نقش داشتهاند یا در پوششی خیرخواهانه در ملاقات با چهرههای مذهبی، آنان را به مسامحه و خوشبینی افراطی نسبت به فرقههایی چون بهائیت دعوت میکنند.

مؤسسه ماسارات در پاییز 1392، با ایجاد گروهی متشکل از جوانان عراقیِ متعلق به فرقههای مختلف، آنان را با یکدیگر آشنا کرد و به برنامههایی نظیر «جامعهسازی بهائی» دعوت نمود. (13) این اقدام در راستای شکلدهی ارتباطاتی برای عادیسازی و باز کردن جای بهائیت به عنوان دین در میان دیگر مذاهب موجود در این کشور انجام شد. جالب آنکه، نمایندگان بهائی تیمهای این مؤسسه، عمدتاً از میان دختران انتخاب میشوند که شگرد همیشگی تشکیلات برای جذب و تأثیرگذاری حداکثری است. بهائیدوستی مؤسسه ماسارات که به نام اقلیتها راهاندازی شده و به کام بهائیت پیش میرود، همچنان ادامه دارد.

سعد سالوم، مطالب زیادی از حضور بهائیان و سودمند جلوه دادن اقدامات آنان برای کشور عراق، در خبرگزاریهای مختلف منتشر نمودهاست؛ به عنوان مثال، جشنها و تعطیلات مختلف آن کشور را به محلی برای جولان خود بدلو در نوروز 1396، برگ جدیدی از بازی تشکیلات را رو کردند. آنان ضمن ابراز وجود در این جشنها و پیش کشیدن مناسبت تشکیلاتی «عید رضوان» از «گفتگوهای اجتماعی» به عنوان راهکاری سازنده برای اوضاع عراق صحبت کردند. در بخشهایی از گزارش سعد سالوم در این رابطه آمدهاست: «بهائیان، ابتکار «گفتمان اجتماعی» را راهاندازی کردهاند تا زمینی از گفتگو و همزیستی در تمام اجزای جامعه عراق ایجاد کنند... این اولین بار است که بعد از 40 سال، بهائیان میتوانند به طور آشکار جشن بگیرند»(14)

گفتمان اجتماعی، وقتی به بهائیت مرتبط میشود، کلیدواژهای برای عملیات مشخصی از اعمال نفوذ آنان در جوامع است که مرکز تشکیلات، آن را «مکالمات هدفمند» عنوان میکند. مثلاً، در این

 

گفتگوها ضمن ارائه نظرات ظاهراً زیستمحیطی، فعالیتهای مدنظر تشکیلات، به منظور تأثیرگذاری بر دیگران، در اجتماعی غیربهائی مطرح میگردد. بهائیت با ایجاد چنین فضایی، امکان حضور و تعامل در مجامع مختلف را فراهم میسازد که هدف اصلی، در نهایت شناساندن بهائیت و دعوت به آن است. گفتمان اجتماعی در کنار طرحهای آموزشی-اجتماعی دیگری که توسط بهائیت پیگیری میشود، همچون اجزای مختلف یک دام است که به واسطه آن، ذهن را به سمت دلخواه سوق داده و طرحهای اقتصادی-اجتماعی خود و عُمالشان را در منطقه، پیریزی میکنند: «دورهها به نحوی سازمان یافتهاند که فرد را اعم از اینکه بهائی باشد یا نه در مسیری قرار میدهند که بر اثر تجربیات جامعه، در راه ارائه دیدگاه نظم جهانی حضرت بهاءا... به نوع بشر تعیین میگردد.» (15)

قصور مسئولان و برخی کمکاریها موجب میشود بهائیت در گامهای بعدی، سالگرد تولد سردمداران تروریست فرقه را در حضور مسئولین عراق برگزار کند. مهر ماه 1396، درست در همان ایامی که بوی دسیسههای صهیونیستی از کردستان عراق به مشام میرسید، ویدئوهایی از رقص و پایکوبی بهائیان در سلیمانیه عراق، به رسانهها و فضای مجازی راه یافت.

گرچه توجه ویژه به دویستمین سالگرد تولد اولین سرکردهبهائیت، از نقشههای مرکز اصلی تشکیلات بود تا از آن طریق در کشورهای مختلف، عرض اندامی نمایند، اما در سلیمانیه به خرید کیک و گرفتن عکس، بسنده نکرده و فیلمهای رقص و پایکوبیشان را برای بهائیان مخابره نمودند.

با توجه به مناسبات حسنه و دوسویهاسرائیل و اقلیم کردستان، در منفعت ویژهای که رژیم صهیونیستی از استقلال عراق و آن رفراندوم کذایی داشت، هیچ جای شکی نیست. مسلماً وجود دولتی در منطقهحساس آسیای غربی که اسرائیل را به رسمیت بشناسد، مورد استقبال رژیم صهیونیستی و به تبع آن، بهائیتی است که زیر سایه آن رژیم پا گرفته و در حال نشو است. این بود که در انتخابات اقلیم کُرد، فقط پرچم اسرائیل در کنار پرچم کردستان بالا برده شد و بهائیان تحت لوای آن شادی کردند.

ضمن اینکه بهائیت با تمام شعارهایی که برای وحدت سر میدهد، همواره حامی تجزیهطلبی و خرد شدن دولتها به نفع استعمارگرانِ در کمین و پیادهسازی نقشههای مزورانه خود است؛ چراکه نابسامانی، بهترین محیط برای ابراز وجود و راهاندازی کمپهای آموزشی-فرهنگی در مناطق بحرانزده به منظور شستوشوی مغزی و جذب افراد میباشد. اگر به راستی بهائیت، حامی وحدت و صلح است، از مدتها پیش در کشور عراق، دو محفل ملی مجزا راهاندازی نمیکرد و در راستای ایجاد فضای دوستانه میان این دو خطه، گام برمیداشت، نه اینکه به قهر آنان دامن زده و در جدایی هرچه بیشترشان هلهله سر دهد.

از زاویه دیگر، حضور چند ده ساله مهمترین مرکز تشکیلات بهائی در اسرائیل و برخورداری از مواهب شهروندان آن دولت، نشانگر نقش بهائیت در پیشبرد اهداف رژیم اشغالگر قدس است. مخصوصاً که علیرغم تلاش بهائیان در رخنه اعتقادی میان شیعیان، آنها در اسرائیل، مجوزی برای معرفی، تبلیغ و رسمیتبخشی به بهائیت و حتی چاپ کتاب به زبان عبری ندارند. این خود، گواه مزدوری این فرقه برای اسرائیل در دیگر کشورهاست.

 

 

در ادامه تحرکات بهائی در عراق، آذرماه 1396، تشکیلات به مناسبت دویستمین سال تولد حسینعلی نوری با حضور شماری از فعالان رسانههای گروهی و اعضای مجلس عراق، مراسمی در بغداد برگزار کرد. نکاتی مهم در گزارش سعد سالوم از این مراسم ذکر شده که در بخشهایی از آن آمدهاست:
«بهائیان برای اولین بار بعد از ۴۷ سال توانستند موجودیت جامعه خویش را آشکارا اعلام نمایند. ...برنامه جشن از قسمتهای مختلفی تشکیل شده بود که میتوان از دعای دستهجمعی (ادعیه بهائی) نام برد که بانوان و آقایان به همراه تمامی دیگر حاضرین با سنین متفاوت، از ادیان گوناگون، در آن شرکت نمودند ... سخنران برنامه از حاضرین در جلسه خواست که حمایت خویش را نسبت به بهائیان نشان دهند تا دیانت بهائی بتواند به عنوان اقلیتی مذهبی و رسمی شناخته شود. مجدداً از همگان خواسته شد کمک نمایند تا ممنوعیت و محدودیتهای فعالیتهای بهائیان لغو گردد. این برنامه با نمایش فیلمی درباره حیات بهاءا... و تاریخ و اصول تعالیم بهائی -که برای حاضرین به زبان عربی بود- خاتمه یافت. «دیاع یعقوب»، عضو انجمن مرکزی دیانت بهائی در عراق، در مورد پیام و هدف اصلی این جلسه گفت:
«هدف از این جشن، بیان اصول دیانت بهائی بود» (16)

بیتردید، قانون اساسی در عراق، نقش مهمی در تعیین ایدئولوژیهای سیاسی این کشور دارد و اعمال نفوذ در مفاد آن، موجب بروز رویکردهایی ضددینی و خطرناکی شده که یکی از عوامل و زمینههای مناسب برای ترویج افکار جریان بهائیت میباشد. بعد از اعمال نظر در قانون، اندیشه و روح دینی مردم، مورد نظر اعضای تشکیلات قرار گرفتهاست. شیعیان عراق از دیرباز به تفکرات انقلابی-سیاسی امام خمینی8، نظری مثبت داشتند اما حضور اشغالگران در این کشور، عاملی شد برای انتشار افکار انحرافی و حمایت از گسترش آنها در میان اقشار فرهیخته و جوان.

از طرفی، چالشها و مشکلات سیاسی و اداری موجود در عراق، باعث کمرنگ شدن برنامههای تربیتی و بیتوجهی به امر به معروف و نهی از منکر در این کشور گردیده که در نتیجه آن، به شبهفکنیهای جریانهایی نظیر بهائیت در میدان فکری عراق -که فضایی شیعی دارد- آنچنان که باید و شاید، پاسخ داده نمیشود. حتی در برخورد با گسترش فساد و انحرافهای اخلاقی، مکانیزم مشخصی تعریف نشده و فضای رهاشده، جریانهای فرهنگی غیربهائی را نیز به جای حمایت از اسلام، به مروجان تفکرات غربی و مخرب تبدیل مینماید، پس با هوشیاری لازم نباید اجازه داد خلأ فکری و مشکلات، به جولانگاهی برای تشکیلات بهائیت بدل گردد.

 

پینوشت:

1- صفحه فیسبوک اندیشه بهائی.

2-تحرکات بهائیت در عراق، سایت بهائیت در ایران، 17/8/1394.

3-پیام بیتالعدل، 29 دسامبر 2015م.

4-بهائیت؛ تاریخچه، اعتقادات و وضعیت کنونی، سایت پایگاه اطلاعرسانی حوزه،  آذر 1388.

12. همان.

5-ئ. Iraqi Youth Initiative Strives to Combat Sectarianism، سایت Al-Monitor، 17 اکتبر 2013.

6-. Nowruz becomes opportunity for dialogue in Iraqسایت6 Al-Monitor، 21 مارس 2017.

7- پیام بیتالعدل خطاب به محافل روحانی ملی، 12 دسامبر 2011.

8- به نقل از روزنامه ALMONITOR، 10 دسامبر 2017.

خواندن 1101 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی