بهائیت در ایران: بزرگترین دلیل بهائیت برای حقانیت رهبران خود، "دلیل تقریر" است. به عقیده بهائیان؛ اگر شخصی مدعی رسالت شود و شریعتی تشریع نماید و آن را به خدا نسبت دهد و آن دین نفوذ نماید و در عالم باقی بماند، این بقا و نفوذ دلیل حقانیت است! چنان چه اگر چنين نگردد، حتماً از بين خواهد رفت و ريشه کن خواهد شد. البته اين شروط همه بايد با هم وجود داشته باشند.
میرزا ابوالفضل گلپایگانی در کتاب فرائد برای آنکه بتواند وجهه ای از مشروعیت را برای رهبران بهائی اثبات کند، دلیل تقریر را مطرح کرده و در بزرگداشت این دلیل می گوید:
"به اندک تأمل معلوم می شود که اگر از دلیل تقریر صرف نظر شود، ابداً تفریق بین الحق و الباطل ممکن نباشد."
طبق این ادعا یکی از شروط دلیل تقریر، بقا و نفوذ است، پس کسانی که در سال اول دعوت جناب باب به ایشان ایمان آورده اند از چه راهی بوده است؟
چرا که هنوز بابیت در سال اول نه نفوذی پیدا کرده و نه بقا برای آن متصور است؟!
مبانی دلیل تقریر بر حضرت نوح (ع) که نخستین پیامبر اولوالعزم است و البته همگان و حتی رهبران بهائی ایشان را پیامبر الهی و حق می دانند، انطباق ندارد.
بهاءالله در کتاب ایقان می نویسد:
از جمله انبیاء نوح بود که نهصد و پنجاه سال نوحه نمود و عباد را به وادی ایمن روح دعوت فرمود و احدی او را اجابت ننمود.
لذا مبانی دلیل تقریر بر حضرت نوح (ع) که نخستین پیامبر اولوالعزم است و البته همگان و حتی رهبران بهائی ایشان را پیامبر الهی و حق می دانند، انطباق ندارد. چرا که در بین مردم عصر خود نفوذی نداشت و طبق نظر بهاءالله: "احدی او را اجابت ننمود"
پس می توان نتیجه گرفت دلیل تقریر، دلیلی ساختگی توسط رهبران بهایی برای حق جلوه دادن خود است و هیچ منطق و استدلالی پشت آن نیست.
بعد از گذشت نزدیک به دویست سال از ظهور جریان بابیت و بهائیت اساسا آمار ارائه شده از میزان نفوذ بابیان نفوذ گسترده را نشان نمیدهد. با یک نگاه کوتاه ومختصر در آمار پیروان ادیان در کره زمین میزاننفوذ هر کدام بخوبی روشن میگردد .
بر اساس برآورد اداره آمار آمریکا در دسامبر ۲۰۱۷ جمعیت کره زمین بیش از ۷ میلیارد و ۶۰۰ میلیون نفر برآورد شد. طبق این آمار، مسیحیان ۳۲٫۸۹٪ جمعیت دنیا را تشکیل میدهند، که خود این دین به گروههای: کاتولیک رومی ۱۸٫۸۵٪، پروتستان ۸٫۱۵٪، ارتدکس ۴٫۹٪ وانگلیکان ۱٪ تقسیم میشود. مسلمانان ۲۳٫۶۸٪، هندوئیست ۱۱٫۸۴٪، بودیست ۶٫۷۷٪، سیک ۰٫۳۵٪، یهودی ۰٫۲۲٪، و ادیان دیگر ۱1٫06٪ را تشکیل میدهند. ۱۴٫۴۷٪ جمعیت جهان بیدین، و ۲٫۰۱٪ بیخدا برآورد شدهاست.
به استناد همین گزارش ، سهم بهائیان از این آمار ۰٫۱۱٪ میباشد . بعبارت دیگر بیش از 55 % از کل جمعیت کره زمین پیروادیان الهی مسیحیت ، مسلمان و یهودی هستنند . در مقایسه با ادیان الهی کدام آئین و یا نگاه شبه دینی میتواند ادعا کند که نفوذ در ساکنین کره خاکی دارد ؟ و یا بعبارتی دیگر بهائیت کدام نفوذ ادعائی را داشته است ؟
اینکه از محرومیت جوامع مختلف و در نقاط فقیر استفاده شود امکاناتی رفاهی و خدماتی ارائه گردد . و ارائه این خدمات منشاء تبلیغ یک آئین قرار گیرد نام این نفوذ خواهد بود ؟ یا اینکه حتی اگر قبول کنیم که سو استفاده از فقرجوامع هم ملاک ارزیابی نیست آیا در طول فرجه زمانی نزدیک به دو قرن آیا حوزه نفوذ 0،11 % نشانه گسترش حوزه نفوذ است ؟ ما که فکر میکنیم بیت العدل و پیروان فرقه بهائیت در توهم گسترش نفوذ هستنند و البته این نفوذ در کشورهائی ایران وعراق که مهد ظهور وبروز جریان بابیت و بهائیت هستنند در حال رسیدن به نقطه صفر است .
محمودی خرداد 98