هر انسان عاقل در هر دین و مسلک و حزبی که باشد، بر اساس منطق و قواعد پیروی ، باید به فرامین بزرگان خود احترام گذاشته و از اطاعت آنها خارج نشود و الا از آن مسلک خارج است، فلذا بدون مقدمه به فعالیت مظلوم نمایانه و ضد حاکمیتی بهائیت و نظر رهبران این فرقهی ضاله اشاره میکنیم:
بهائیان بر خلاف شرع و دستور بزرگان خود بر علیه حکومتی که در آن زندگی میکنند، کمپینی راهاندازی کرده و گام را فراتر گذاشته و برای آزاد کردن زندانیان یک کشور هم تصمیم میگیرند و حتی بعضی از عناصر داخلی ضد انقلاب را هم با خود همراه کردهاند تا حمایت غیر بهائیها را هم در این امر به دست آورند و به این هم اکتفا نکرده و دعوت به همکاری و استخدام برای این کمپین نیز به راه انداختهاند. در این مجال به گوشهای از سخنان سران این فرقه میپردازیم:
عبدالبهاء به بهائیان دستور داده است که:
«ميزان بهائي بودن و نبودن اين است که هر کس در امور سياسيه مداخله کند و خارج از وظيفه خويش حرفي بزند و يا حرکتي نمايد، همين برهان کافي است که بهائي نيست، دليل ديگر نميخواهد». (1)
و آوردهاند که: «اهل بهاء... در امور سياسيه که مخصوص مقامات رسمي مملکتي است و نيز در امور احزاب و فرق سياسي به هيچ وجه ادني مداخلهاي ننمايند... حضرت ولي امر الله ميفرمايد: از امور سياسيه و مخاصمات احزاب و دول بايد کل، قلباً، ظاهراً، لساناً و باطناً به کلي در کنار و از اين گونه افکار فارغ و آزاد باشند.».(2)
با مقایسهی تمامی دستوراتی که بهائيان را از دخالت در امور سياسي باز میدارد و با عمل مخالف بزرگان بهائی، ميتوان به یک نکتهی مهم و قابل توجه در اين آموزه دست يافت و آن اين است که در حقيقت اين يک دستور کاملاً سياسي از سوي تشکيلات رهبري فرقه است و در واقع نه يک آموزهی ديني که یک تاکتيک سياسي است، براي جلب نظر و استفاده از حاکمان و دولتمردان ديکتاتور، که از مداخله تودههاي مردم در سياست بيم داشته و آن را تهديدي براي حاکميت خود تلقي ميکنند. ميدانيم که اکثر رژيمهاي معاصر در دورهی شکلگيري بهائيت از اين قبيل بودهاند و البته امروزه هم شاهد انواع حکومتهاي استبدادي هستيم که از اين گونه دستورالعملهاي ظالم پرور استقبال ميکنند. (3)
برای اثبات دقیقتر این موضوع به سخنان عباس افندی، از دیگر سران این فرقهی ضاله، اشاره میکنیم:
«به پادشاهان در نهايت صداقت و امانت خدمت نمايند و مطيع و خيرخواه باشند».(4)
نیاز به توضیح ندارد که نتیجهی این دستورات پوچ و ظاهر فریب در سخن بزرگان بهائیت مخفی نمانده و عبدالبهاء به صراحت به هدف شوم بهائیت اشاره کرده و میگوید: «در تشكيل اتحاديهی آيندهی ملل، يك نوع حكومت ما فوق حكومتها بايد تدريجاً به وجود آيد كه داراي تأسيسات و تشكيلات وسيعه است».(5)لابد منظورشان حکومت بهائیت است.
در طول چهل سال گذشته نمیتوان زمانی را یافت که بهائیان ایران ، رفتاری را بر علیه نظام حاکم اسلامی نداشته است. اوج این رفتار در انتخابات سال 88 و فتنه انگیزی بهائیان ایران در هتک حرمت به ساحت مقدس امامان شیعه بود . با کدام مجوز بهائیان به این رفتار کشیده شدند ؟ بطور قطع این رفتار با چراغ سبز بیت االعدل انجام گرفته است . این در حالی است که همین تشکیلات حتی تبلیغ بهائیت در اسرائیل را هم ممنوع نموده است .
پینوشت:
1- مجلهی «اخبار امري»، ارگان رسمي بهائيان، ايران شماره 5، دي 1325هـ .ش.
2- احمد يزداني، نظر اجمالي در ديانت بهائي، ص49.
3- ر.ک به مقالهی: کاش همه بهائي ميشدند، ويژه نامه ايام (جام جم)، تابستان 1386، ص 40؛ نقل از اخبار امري، ارديبهشت 1347، شماره 2، صص 111-115.
4- مجلهی «اخبار امري»، ارگان رسمي بهائيان، ايران، شماره 1 ـ 2، ارديبهشت ـ خرداد 1330.
5- جامعه عمومي دنيا، از انتشارات لجنه جوانان بهايي طهران، 1338 شمسي، ص 18.