آری این معنی در مسلک بهائیت رنگ رسمیت به خود گرفته و جزو وظائف و فرائض عباد بهاء شمرده می شود و ما برای نمونه چند قسمت از کلمات این طایفه را در اینجا نقل می کنیم.
در زیارت نامه جمال قدم که میرزا بهاء است (مجموعه مبارکه ص2) می گوید: اشهد ان بجمالک ظهر جمال المعبود و بوجهک لاح وجه المقصود و بکلمة من عندک فصل بین الممکنات- شهادت می دهم به اینکه چهره ی معبود به اجمال تو ظاهر گردید و وجه مقصود به ظهور سیمای تو آشکارا شد و بواسطه ی کلمه ی تو در میان ممکنات تفصیل داده شد.
و در دروس الدیانة (درس نوزدهم) می گوید: و اما در وقت تلاوت آیات و خواندن مناجات رو به قبله بودن واجب نیست به هر طرف روی ما باشد جایز است ولکن در قلب باید متوجه به جمال قدم (میرزا بهاء) و اسم اعظم باشیم، زیرا مناجات و راز ونیاز ما با او است و شنونده ای جز او نیست و اجابت کننده ی غیر او نه.
پس طوری که ملاحظه می فرمائید: در این کتاب (که کلیات تعلیمات و اصول مسلمه بهائیت درآن نوشته شده است) به جز معبود بودن میرزا مقامات و مراتب دیگری نیز برای او اضافه نموده و می گوید: شنونده ی راز و نیاز و اجابت کننده ی آنها بجز میرزا شخصی در جهان نیست.
باید به این عقیده آفرین گفت.
واقعا جای حیرت و شگفت است که: در این عصر روشن (به قول مردم عصر مشعشع و قرن اتم) نادانی و جهالت و تاریکی به اندازه ی بر قلوب مردم مستولی گردد، و به اندازه ای از حق و حقیقت و معرفت و روحانیت مهجور و محجوب شوند که روی بدرگاه پوسیده و وجود محدود و مقام تیره و تاریک میرزا بهاء آورده، و او را شنونده ی راز و نیاز و جواب دهنده بینند.
شخصی که به قول خود پیوسته تحت سلاسل و اغلال و در قعر سجون بوده، شخصی که صدها تقلب و خیانت و جنایت های تاریخی و علمی در نوشته های او دیده می شود، شخصی که در زیر خاک عکا پوسیده شده است، شخصی که به جز خود خواهی و خود بینی اندیشه ی نداشته است، شخصی که بر خلاف همه ی ادیان الهی سخن می گفته است: به قول بهائیان معبود و مسجود عالمیان است.
آری عبدالبهاء چون سخافت و رکاکت این مطلب را فهمیده، تصمیم می گیرد این موضوع را در حدود امکان اصلاح نماید.(1)
1- محاکمه و بررسی باب و بهاء صفحه ی 72 و 73