برگی از تاریخ بهائیت : درخواست آقاخان نوری از حسینعلی نوری

یکشنبه, 03 اسفند 1399 09:32 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : بعد از اعدام علی محمد شیرازی مدعی بابیت و قائمیت در تبریز، پیروان وی در نقاط مختلف کشور دست آشوب می زنند که حوادث نی ریز فارس، قلعه طبرسی مازندران، فتنه زنجان و کشته شدن عده ای از بی گناهان از نتایج این آشوب ها بود. بدنبال این وقایع امیرکبیر صدراعظم ایران حسینعلی نوری را احضار و حوادث کشور را زیر سر او دانسته از وی خواست به عتبات سفر کند و حسینعلی نوری هم در تیر ماه 1230 شمسی ایران را به قصد عراق ترک کرد.

چند ماه پس از تبعید حسینعلی به بغداد، در اثر توطئه های داخلی و خارجی، امیرکبیر از صدارت عزل و در حمام فین کاشان به قتل رسید و میرزا آقاخان نوری ملقب به اعتماد الدوله به صدارت عظمی برگزیده می شود. این دو هم ولایتی (حسینعلی نوری و میرزا آقاخان نوری) به خوبی یکدیگر را می شناختند و می دانستند که هر دو عنصر بیگانه در ایران هستند از این روی با روی کار آمدن میرزا آقاخان نوری اولین اقدام این صدراعظم جدید که شاید به اشارۀ دولت روسیه و برای جلب رضایت تزار روس صورت گرفت، باز گرداندن حسینعلی نوری به تهران بود.

عبدالحمید اشراق خاوری در کتاب تلخیص تاریخ نبیل زرندی صفحه 558 در این باره می نویسد«(میرزا آقاخان نوری صدرأعظم) در آغاز جلوس خود تصمیم گرفت که بین دولت و حضرت بهاءالله که رئیس بابیان بود آشتی و التیام دهد، لذا نامه ای به حضرت بهاءالله نگاشت و حضرتش را به طهران دعوت کرد»


صفحه 558 تلخیص تاریخ نبیل زرندی

عبدالحسین آیتی (آواره) در کتاب الکواکب الدریه پرده را بالاتر زده و نشان می دهد که روابط میرزا آقاخان نوری و حسینعلی نوری بسیار دیرینه و صمیمانه بود. وی در این کتاب جلد 1 صفحه 305 می نویسد«و شاید سابقۀ دوستی آن حضرت با صدرأعظم نوری و روابط هم وطنی بیشتر آن حضرت را بر عزم مراجعت تصمیم داد و حتی بعضی را این تصور است که میرزا آقاخان صدرأعظم بشارت قتل امیرکبیر و صدارت خویش را به وسائل خفیه به آن حضرت داده و مراجعت ایشان را تقاصا نمود».


صفحه 305 الکواکب الدریه آواره

این عبارت چنان واضح و روشن است که نیاز به هیچ توضیحی ندارد. علی الخصوص دقّت و تأمّل در کلمۀ «وسائل خفیه» که نشان دهندۀ ارتباط تنگاتنگ و پنهان این دو عنصر خود فروخته با یکدیگر است که برقراری آن ارتباط هم قاعدتاً بدون کمک بیگانه امکان پذیر نبوده است. در هر صورت با وصول نامه میرزا حسینعلی نوری در اردیبهشت 1231 به تهران مراجعت کرد.

 

خواندن 394 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی