به بهانه یکصدمین سالگرد فوت عبدالبها دومین رهبر فرقه ضاله بهائیت ( مطلب ششم)

یکشنبه, 07 آذر 1400 05:49 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

پیشوایان بهائیت ریاکارند ؟

بهائیت در ایران : از چندی قبل تشکیلات بهائیت پس از شکست پروژه " ایران بدون نفرت " و به فراموشی سپردن آن راهبرد تبلیغاتی جدیدی را به بهانه بزرگداشت یکصدمین سالگرد فوت عبدالبها (عباس افندی ) شروع کرده و با استفاده از محافل بهائی مستقر در نقاط مختلف سعی در بهره برداری از این بازی را دارد به همین دلیل در چندین مطلب وضعیت ونگاه به اصطلاح این رهبرفرقه ضاله  را مورد بازبینی قرار میدهیم .

فرقه‌ای که در باورش کمترین ارزشی برای غیربهائیان قائل نیست و آنان را همچون سنگ‌ریزه، پست می‌داند و در عین حال، محبّت و خوش‌رویی کاذب یکی از شیوه‌های فریبنده‌ی تبلیغی‌اش به حساب می‌آید، چگونه می‌تواند در مذمت ریاکاری سخن بگوید؟! آن هم کسی همچون عبدالبهاء که تا آخر عمر دست از ریاکاری و مسلمان جا زدن خود نکشید؟!

دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء، در مذمت ریاکاری به پیروان خود توصیه داشته که حتی نیک‌ترین اعمال وقتی به ریا آلوده شوند، در سبیل الهی به حساب نیامده و تأثیری در عالم وجودی ندارند؛ همچنان که می‌خوانیم: «ابراز محبت و اظهار خدمت وقتی مفید و مقبول و لایق شئون ایمانی است که مقدس و مبری از شائبه ریا باشد وإلا اگر مقصود و منظوری هم در ضمن ملحوظ شود، ولو آن مقصود و منظور هر قدر فی حد ذاته مقبول و مقدس باشد، باز هم این نیکوکاری آلوده به ریاکاری است و فی سبیل الله محسوب نه و چندان تأثیری در عالم وجود ندارد... فیضان باران رحمت الهی را مشاهده نمائید که چگونه بر عاصی و مطیع یکسان نازل، آن وقت می‌دانید که چگونه باید آیت این رحمت الهی باشید و در هنگام ریزش و عطا به هیچ قیدی و به هیچ شرطی قائل نشوید ولو این که آن قید هم لله باشد شما هر قدر می‌توانید بی ریا خوبی کنید و منتظر نتیجه هم نباشید».(1)
اما در پاسخ به این اظهارات عبدالبهاء می‌گوییم:
اولاً: اگر ریا ناپسند و مذموم است، پس چرا عبدالبهاء در طول حیات خود در سرزمین فلسطین، بر خلاف اعتقاداتش همواره خود را مسلمان جا می‌زد و در نمازهای جماعت‌شان حضور می‌یافت (2)، با آن‌که نه تنها در فرقه‌ی بهائی نماز اسلامی منسوخ شده بود، بلکه عبادت به صورت دسته جمعی نیز حرام اعلام گشته بود.(3)
ثانیاً: اگر ریا حتی به نیّات خِیر نیز ناپسند و مذموم است، پس چرا عبدالبهاء خود بر خلاف باورهای بهائیت، با هدف جذب افراد به این فرقه، تعالیمی ساختگی و کپی‌برداری شده را به او منتسب می‌کرد؟! به طور مثال چگونه عبدالبهاء بهائیت را مُبدع اصل تساوی زن و مرد معرفی می‌نمود (4)در حالی که اساساً جنس مرد را برتر از زن می‌دانست.(5) و یا زنان را از عمده‌ی ارث پدر و شوهر محروم می‌کرد؟!(6)
ثالثاً: شاید بتوان بی‌ریاترین باور و خوبی بهائیان نسبت به دگراندیشان را این گفتار پیشوای بهائیت دانست: «برای اثبات مظهر احدیة الیوم (امروز) هر نفسی بر احدی از معرضین (مخالفین) من، اعلاهم أو ادناهم (بزرگ و کوچکشان)، ذکر انسانیت نماید، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است، تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس، رتبه و مقام نماید».(7)
آری؛ فرقه‌ای که در باورش کمترین ارزشی برای غیربهائیان قائل نیست و آنان را همچون سنگ‌ریزه، پست می‌داند (8) و
 در عین حال، محبّت و خوش‌رویی کاذب یکی از شیوه‌های فریبنده‌ی تبلیغی‌اش به حساب می‌آید، چگونه می‌تواند در مذمت ریاکاری سخن بگوید؟!

پی‌نوشت:
1- کانال تلگرامی تبلیغی بهائیت، به نقل از: یونس افروخته، خاطرات نه ساله، ص 375.
2- «با وجود ضعف و خستگی
  روزافزون جسمانی با مختصر تخفیف تا یکی دو روز قبل از پایان حیات ادامه داشت. روز جمعه 25 نوامبر 1921 برای نماز ظهر به مسجد جامع حیفا تشریف فرما شدند»: جی. ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، منشورات دارالنشر البهائیه فی البرازیل: ترجمه: ع. بشیر اللهی، ه. رحیمی، ف. سلیمانی، 1988 م، ص 78.
3- حسین‌علی نوری، اقدس، بی‌جا: بی‌تا، (180 صفحه‌ای با ملحقات)، ص 12.
4- عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، بی‌تا، ج 3، ص 78.
5- احمد زرقانی، بدائع الآثار، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 153.
6- ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 128.
7- حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخه خطی، کاتب: حرف الزاء، ربیع الاول، ص 140.
8- اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 353.

 

خواندن 289 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی