پاسخ به توجیه مبلغان بهائی از حمایت‌های استعمار از بهائیت!

چهارشنبه, 22 دی 1400 05:45 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : مطالب متعددی در حمایت استعمارگران از ظهور و بروز بهائیت تا کنون درج نموده ایم و البته تشکیلات بهائیت و دست اندر کاران رسانه های وابسته به این فرقه ضاله همیشه در صدد توجیه این حمایتها برآمده اند ولی سوال اینجاست ، آیا حمایت استعمارگران از بهائیت، علّتی جز دست‌نشانده بودن این مسلک شبه دینی دارد؟! چرا که اگر استعمارگران به دنبال نیت‌های خدایی و یا کسب رضایت مردمی بودند، هیچ‌گاه دست به اشغالگری و چپاول ملّت‌ها نمی‌زدند! بسی ساده‌انگاری است که همکاری همه‌جانبه‌ی استعمارگران با بهائیت را خالصانه و از سر عشق به کمالات نداشته‌ی سران بهائیت بدانیم!

در کنار انکار ارتباط پیشوایان بهائیت با استعمارگران، اسناد و شواهد بسیاری از حمایت مستقیم نظام‌های استعماری از بهائیت وجود دارد. همچنان که امپراطوری روس‌تزار عامل نجات پیامبرخوانده‌ی بهائی از زندان (به سبب رهبری بابیان تروریست و مشارکت در ترور ناصرالدین شاه) می‌شود(1) و زمینه و اسباب تبلیغ بهائیان در مستعمرات خود را فراهم می‌سازد.(2)
اما جالب است بدانیم بهائیان در توجیهی مضحک، تمام این حمایت‌ها را ناشی از محبّتی می‌دانند که یک‌باره بر دل و جان سفیر روس‌تزار (در زمان نجات بهاء از اعدام) و بار دیگر بر قلب مقامات دولتی و ژنرال‌های روسی (در زمان ساخت مشرق الاذکار عشق آباد) سایه انداخته است.
 همچنان که پیامبرخوانده‌ی بهائی در یکی از این توجیهات، با اشاره به بغض ایرانیان نسبت به بهائیت، بخاطر حمایت روس‌ها از او، "نیت خدایی" امپراطور روس را عامل حمایت از خود برمی‌شمارد: «أعلی‌حضرت، امپراطور دولت بهیه روس (أیده الله تبارک و تعالی) حفظ و حمایت خویش را فی سبیل الله (: در راه خدا) مبذول داشت و این معنی علّت حسد و بغضای جهلای أرض گردید».(3)

البته وقتی قبله‌ی بهائیان از روس‌ها به استعمار انگلیس نیز تغییر یافت، به یک‌باره همان محبّتی که استعمار روس به بهائیان داشت، در دل و جان سفرا، مقامات و فرماندهان نظامی انگلستان افتاد؛ تا جایی که دولت استعماری انگلیس در ماجرای اشغال فلسطین، مستقیماً دستور به حمایت و حفاظت از بهائیان صادر می‌کند: «لرد کرزن (Lord Curzon) و سایر اعضای کابینه انگلستان، نیز رأساً و مستقیماً از وضع مخاطره آمیز حیفا استحضار حاصل نمودند، از طرف دیگر لرد لامینگتون (Lord Laminton) با ارسال گزارش فوری و مخصوص به وزارت خارجه آن کشور، انظار اولیای امور را به شخصیت و اهمّیت مقام حضرت عبدالبهاء جلب نمود و چون گزارش به لرد بالفور وزیر خارجه وقت رسید در همان یوم وصول (: روز رسیدن گزارش)، دستور تلگرافی به جنرال النبی سالارسپاه انگلیس در فلسطین صادر و تأکید أکید نمود که به جمیع قوی (: با تمام نیرها) در حفظ و صیانت حضرت عبدالبهاء و عائله و دوستان آن حضرت بکوشد. متعاقب آن دستور جنرال النبی تلگرافی پس از فتح حیفا به لندن مخابره و از مصادر امور (: مقامات انگلیس) تقاضا نمود صحّت و سلامت مبارک را به دنیا اعلام نمایند».(4)
گویا
 این‌بار نیز مردم‌دوستی استعمارپیر، از سوی بهائیان به عنوان علّت حمایت استعمار انگلیس از بهائیت معرفی می‌شود: «پس از اختتام جنگ و اطفاء نایره‌ی حرب و قتال (: آتش جنگ و کشتار)، اولیاء حکومت انگلستان از خدمات گرانبهائی که حضرت عبدالبهاء در آن ایام مظلم (: تاریکی) نسبت به ساکنین أرض اقدس و تخفیف مصائب و آلام مردم آن سرزمین مبذول فرموده بودند در مقام تقدیر برآمدند و مراتب احترام خویش را با تقدیم لقب نایت هود و اهداء نشان مخصوص از طرف دولت مذکور حضور مبارک ابراز داشتند».(5)
اما
 آیا حمایت استعمارگران از بهائیت، علّتی جز دست‌نشانده بودن این مسلک شبه دینی دارد؟! چرا که اگر استعمارگران به دنبال نیت‌های خدایی و یا کسب رضایت مردمی بودند، هیچ‌گاه دست به اشغالگری و چپاول ملّت‌ها نمی‌زدند و لقب استعمارگر و استثمارگر را با خود یدک نمی‌کشیدند! آری؛ بسی ساده‌انگاری است که اظهار محبّت و همکاری همه‌جانبه‌ی استعمارگران با بهائیت و بزرکان آن را خالصانه و از سر عشق به کمالات نداشته‌ی سران بهائیت بدانیم!

پی‌نوشت:
1-شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه: نصرالله مودت، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 2، ص 49.
2- ر.ک:
 فاضل مازندرانی، تاریخ ظهور حق، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 131 بدیع، ج 8، قسمت 2، ص 997.
3-شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه: نصرالله مودت، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 2، ص 49.
4- شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه‌ی: نصرالله مودت، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 122 بدیع، ج 3، صص 297-296.
5- همان، ج 3، ص 299.

 

خواندن 261 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی