×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

بخش اول گزارش وابستگی بهائیت به استعمار از دیدگاه نویسندگان ایرانی

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بخش اول گزارش وابستگی بهائیت به استعمار از دیدگاه نویسندگان ایرانی

به قلم : داود مهرورز

مورخان ونویسندگان ایرانی دربارۀ وجود پیوند میان باب وبابیت نخستین با کانونهای استعماری، در مجموع دو نظر متفاوت را ابراز می دارند که البته خالی از نقاط اشتراک نیست.

· برخی از آنها، با استناد به برخی قرائن و شواهد تاریخی (که به سادگی نمی توان از کنار آن گذشت) قدرتهای استعماری را درایجاد وپیدایش اصل جریان بابیگری دخیل ومؤثر می دانند(1- برای نمونه ر.ک: به مقالۀ مبسوط عبدالله شهبازی ،تحت عنوان «جستارهایی از تاریخ بهائیگری در ایران» (فصلنامۀ تاریخ معاصر ایران،سال 7، ش27، پاییز 1382)که در فصل «کانونهای استعماری وپیدایش بابیگری) می نویسد:« برخلاف نظر مورخانی چون احمد کسروی وفریدون آدمیت، که بابیگری اولیه را جنبشی خود جوش و ناوابسته به قدرتهای استعماری می دانند، پژوهش من بر پیوندهای اولیه علی محمد باب وپیروان او با کانونهای معینی، که شبکه ای از خاندانهای قدرتمند وثروتمند یهودی در زمره شرکای اصلی آن بودند، تأکید دارد. این تصویر، بابیگری را از اساس واز بدو پیدایش، فرقه ای مشابه با دو نمه های ترکیه و افرانکیستهای اروپای شرقی جلوه گر می سازد».)

· برخی دیگر ، بابیت را، در بنیاد، جریانی خودجوش شمرده وبراین باورند که دخالت قدرتهای استکباری در این جریان، پس از شروع و گسترش آن صورت گرفته است.

مورخان و محققان یاد شده( که درگروهها وگرایشهای فکری وسیاسی از چپ تا راست ومیانه/دیندار ولائیک- جای می گیرند) اما،نوعا دربارۀ نقش دولتهای استعماری در ایجاد بهائیت( یا دست کم: تقویت وپیشبردآن) تقریبا متنقند وحتی بسیاری از کسانی که «بابیگری »را جنبشی به اصطلاح خلقی و احیانا اصلاح طلبانه می شمرند، دربارۀ «بهائیت »تصریح می کنند که ماهیتی استعماری داشته است.(2- نظیر: احمد کسروی(در کتاب:بهائیگری، صص 121- 122) فریدون آدمیت (امیر کبیر وایران، چاپ پنجم، صص 443-444)احسان طبری(در:برخی بررسیها دربارۀ جهان بینیها و جنبشهای اجتماعی در ایران) و میخائیل ابوانف(جنبش بابیه درایران ،مسکو، 1939)وآقایان م.و .نچکینا،س.د. اسکازکین، ا.ا.گوبر و ...(تاریخ مختصر جهان، ترجمۀ محمد تقی فرامرزی، 3/502)

در این زمینه، به ارائه دیدگاه برخی از نویسندگان معاصر کشورمان- که با وجود تعلق به گرایشها وجناحهای مختلف(وحتی متضاد) فکری وسیاسی ،نسبت به بهائیت دیدگاهی واحد دارند اشاره می کنیم.

1.دکتر محمود جواد شیخ الاسلامی

دکتر شیخ الاسلامی استاد فقید دانشگاه، ونویسنده ومترجم پراطلاع معاصر خاطرات سیاسی سِرآرتور هاردینگ(استاد اعظم فراماسونری ،و وزیر مختار بریتانیا در ایران زمان مظفرالدین شاه )را به فارسی ترجمه کرده وبرآن تعلیقات زده است. مستر هاردینگ در بخشی از خاطرات خود، با لحنی جانبدارانه ،از بابیان وبهائیان یاد می کند و جناب شیخ الاسلامی با تعریض به حمایت سفیر بریتانیا از آنان می نویسد:

«در عرض یکصد سال اخیر، بابیان وبهائیان ایران همیشه از خط مشی سیاسی انگلستان در شرق پیروی کرده اند وستایش وزیر مختار انگلیس از آنها امری است کاملا طبیعی».(1- خاطرات سیاسی سرآرتور هاردینگ وزیر مختار بریتانیا در دربار ایران در عهد سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، ترجمۀ شیخ الاسلامی، چ اول، ص102)

2. علی اصغر شمیم

استاد علی اصغر شمیم(1283- 1345 ش)ازجملۀ شخصیتهای فرهنگی کشورمان در دوران معاصر است که گذشته از استادی دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران ودانشکدۀ ادبیات دانشکدۀ پلیس تهران در رشتۀ تاریخ (در دهه های 1320 تا 1340) مسئولیتهای فرهنگی مهمی را در کارنامۀ خود دارد.(2- همچون: ریاست کتابخانۀ ملی ایران در سالهای 1319 1321 ش، سرپرستی ادارۀ فرهنگ اصفهان (1325) و خوزستان (1331 -1332)،تأسیس کلاسهای شبانه واساس تعلیقات اکابر کشور( 1332- 1335) وی علاوه برخدمات فوق، آثار گرانقدری نیز در حوزۀ تاریخ ،جغرافیا وادب دارد که همواره مورد استفاده واستناد برخدمات فوق، آثار گرانقدری نیز در حوزۀ تاریخ، جغرافیا وادب دارد که همواره مورد استفاده و استناد پژوهشگران قرار داشته وبعضا در قالب کتابهای درسی آموزش وپرورش ارائه گردیده است،نظیر ایران در دورۀ سلطنت قاجار، تاریخ سیاسی دول معظم وفرهنگ شمیم وکردستان برای شرح حال مختصر آن مرحوم ر.ک: ایران در دورۀ سلطنت قاجار، مقدمۀ آقای احمد خوشبخت مروی، ص5-6)

مرحوم شمیم جریان بابیت را با استعمار بریتانیا در پیوند دانسته و برساختۀ آن دستگاه استعماری می شمارد. او در اثر مشهور خود: ایران در دورۀ سلطنت قاجار، ضمن اظهار به باب واقدامات اولیه اش در مسیر دین تراشی خویش در بوشهر می نویسد:

در آن شهر، جمعی از مردم ساده لوح بی عقیده ولا ابالی را گردآورد وخود را مظهر تامۀ خلق و بقیه الله وبالاخره امام دوازدهم وباب علم الهی خواند. عمال زیرک حکومت هند انگلیس- که در پی چنان بهانه هایی برای برپا کردن آشوب در ایران بودند- سید را وسیلۀ تبلیغات سیاسی خود قرار داده تا حدی که امکان داشت از مردم ساده لوح وطماع به عنوان مرید دور او گرد آوردند وباب بعضی از مریدان چرب زبان خود را به شیراز فرستاد وشروع به تبلیغات دینی نمود و در آن شهر نیز عمال انگلیسی در پرده به مقاصد باب کمک کردند.(1- ایران در دورۀ سلطنت قاجار، ص146)

شمیم، در ادامۀ مطلب از، عجز باب درمناظره با علمای شیراز، حمابت بودار و سؤال انگیز منوچهر خان معتمد الدوله، ایجاد«شورشهای سخت»در کشور زمان ناصرالدین شاه«به وسیلۀ طرفداران باب» وتوطئه نافرجام آنها برای«قتل شاه و صدراعظم ایران» امیر کبیر سخن می گوید وبه دست آویز قرار گرفتن موضوع بابیه در مسیر«اغراض شخصی ومقاصد سیاسی درباریان وحکام» طماع ومغرض وقت جهت متهم ساختن «مردم وطن دوست» و« قطع زبانهای منقد وخاموش کردن افکار وعقاید مردم روشنفکر و ...زمامداران مصلح وخیرخواه »آن زمان اشاره می کند.(2- همان، صص 146-148)

3. دکتر علی اکبر شهابی

دکتر شهابی، استاد فقید دانشگاه ونویسندۀ آثار علمی گوناگون ،پیدایش و پردازش فرقه های باب وبهاء را به دو دولت روس و انگلیس نسبت می دهد که نسبت به ایران اسلامی، چشم طمع داشته و متفقا در مقام« تقسیم وتصرف» آن بودند.

شهابی به نقل از پدر وارسته ودانشور خویش( آیت الله حاج شیخ عبدالسلام تربتی) چنین می نویسد:

دردوران قاجاریه فرقه ای که مدعی دین نوظهوری بودند پیدا شدند وسالها کشور را دچار خرابی وآشوب وآدمکشی کردند. چنانکه اسناد ومدارک بسیار معتبر نشان می دهد، پیدایش این فرقه به تحریک دو دولت روس وانگلیس آن زمان که هر دو از دولتهای بزرگ استعماری بودند وبه ایران نظر داشتند صورت گرفت .این دو ابر قدرت آن عصر در تمام دوران قاجاریه بر سر تقسیم وتصرف کشور ما به انواع و اقسام رقابتها وحیله های سیاسی متوسل می شدندوبرای رسیدن به هدف خود روشهای مشترکی هم داشتند. از آن جمله، به منظور ضعیف ساختن ایران از راه جدایی انداختن میان مردم به وسایل گوناگون بود. یکی از این وسایل ابداع دین و مسلک ومرام واحزاب جدید است که هنوز هم مورد استفادۀ سیاستمداران کشورهای استعماری می باشد...(1- اندیشۀ شهاب، صص هفتاد وچهار- هفتاد و شش)

4.سید حسین مکی

مکی،مورخ وسیاستگر مشهور معاصر، در کتاب خود: زندگی میرزا تقی خان امیر کبیر ،جای جای از باب وبهاء یاد کرده وروس وانگلیس را در پیدایش این دو فرقه دخیل می شمارد.(2- ر.ک: زندگی میرزا تقی خان امیر کبیر، چ 9، ص29، 352-360 و 369- 374)

وی از بحث علمای شیراز با باب وپس از آن،اتفاق نظر علمای شیراز« به خبط دماغ واختلال حواس وی» سخن می گوید(3- همان، ص353) وضمن نقل توبه نامۀ باب، تصریح می کند که: «اصل این توبه نامه به خط سید علی محمد در صندوق نسوز مجلس شورای ملی ضبط می باشد و نگارنده در سال 1332 آن را دیده است».( 4- همان، ص355)

مکی از قیام بابیان به عنوان «فتنۀ بابیه »یاد کرده (5- همان، ص352) وصراحتا بریتانیا را در ایجاد فرقۀ بابیت ذی نقش می شمارد: «میرزا علی محمد باب که ساخت انگلستان بود به فرمان امیر شربت مرگ نوشید».(6- همان، ص29) دیدگاه این مورخ ایرانی نسبت به بهائیت نیز شدیدا منفی است وضمن اشاره به پناهندگی بهاء( پس از ترور نافرجام ناصرالدین شاه توسط بابیان) به سفارت روس تزاری در زرگنده(1- همان، ص373) و«وساطت»وزیر مختار روسیه در ایران جهت جلوگیری از اعدام بهاء توسط حکومت ایران،(2- همان، ص359) از تقسیم بندی دوگروه شاخص بابیه(ازلیها وبهائیها) بین روس وانگلیس سخن می گوید.(3- همان، ص360)

5.اسماعیل رائین

#

اسماعیل رائین، ماسون پژوه مشهور معاصر ،معتقد است که در تحولات وانشعاباتی که پس از قتل علی محمد باب در میان یاران وهواداران وی رخ داد، بهائیها سهم روس تزاری شدند وازلیها، خصوصا پس از سلطۀ انگلیسی ها برقبرس( وبیرون بردن آن از چنگ عثمانی) در سهم لندن قرار گرفتند.(4- انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، اسماعیل رائین، ص 291) رائین این گروهها را مورد توجه خاص و حمایت ویژه بیگانگان شمرده ورهبری بهائیت را از آغاز تا امروز، مجموعا بین روس تزاری، انگلیس و آمریکا دست به دست می شمارد:

از سیصد سال قبل تاکنون، خارجیان همیشه به فرقه های مذهبی در ایران وخاورمیانه توجه خاصی داشتند وحمایت از آنان را از اصول سیاست خود می شمرده اند.

از جمله این اقلیتها تشکیل فرق مختلف «بابی»، «ازلی» و«بهائی» وهم چنین فرقه اسماعیلیه را می توان نام برد. چنانکه می دانیم پس از ایجاد دو دستگی میان پیروان سید علی محمد باب، صبح ازل به ریاست «ازلیان » ومیرزا حسینعلی بهاء الله به ریاست فرقه «بهائی» رسیدند. به طوریکه در اسناد ومدارک بایگانی عمومی انگلیس و بایگانی عمومی هند دیده می شود وهمچنین بسیاری از مورخان خارجی نیز نوشته اند، این دو فرقه در بدو تأسیس از پشتیبانی خارجیان برخوردا بوده اند.

«لرد کرزن» سیاستمدار مشهور انگلیسی در کتاب ایران و مسئله ایران تصریح می کند: «صبح ازل که در قبرس سکنی داشت، مقرری خاصی از حکومت انگلستان دریافت می نمود ودر عین حال روسها هم از وی حمایت می کردند. چنانکه تا اواخر انقراض حکومت روسیه تزاری، دربار سلطنتی روس از هیچ گونه کمک وجانبداری از بهائیان مضایقه نمی کرد ودر مقابل قبرس، عشق آباد کانون بهائیان شد». ولی با سقوط حکومت تزاری وتسلط انگلیسیها بر سرزمین فلسطین وتنزل مقام و موقعیت و کاهش سازمان ازلیان، انگلیسیها لقب« سِر » را به پیشوای بهائیان داده اند وچنین وانمود کنند که بهائیان از حمایت آنان برخوردارند. اما به تدریج که بهائیان توسعه و نفوذ جهانی پیدا کردند، به جانب آمریکاییان روی آوردند وبا گسترش دامنۀ بهائیت درآمریکا ،در این سرزمین پهناور به فعالیت پرداختند واز انگلیسی ها روی برتافتند.(1- حقوق بگیران انگلیس در ایران، صص 332- 333)

رائین، همچنین، کتابی خواندنی با عنوان انشعاب در بهائیت... دارد که درآن، ضمن شرح انشعابها وچند دستگی های متعدد ومستمر در بین بابیان وبهائیان، از وابستگی بهائیان به بیگانگان(روس تزاری، انگلیس ،آمریکا و صهیونیسم) به طور مستند پرده برمی دارد.

6. محمود محمود

محمود محمود در کتاب مشهورش: تاریخ روابط سیاسی ایران وانگلیس، ظهور باب را از جملۀ « فتنه ها وآشوبها» دست ساختِ بیگانگان می شمارد که «علیه نفوذ و اقتدار ایران» و «بر ضد مذهب سکنۀ آن» ایجاد شد وهدف آنها ،تضعیف ونابودی پایگاه مقاومت ملت ایران در مواجهه با مشکلات بوده وهست:

تمام فتنه های مختلفی که به مرور در ایران برپا شده است، گر چه به نظر چنین می آید که دلیل و جهتی نداشته وخود به خود برپا می شود، ولی اگر محقق بی طرف وبی غرضی با نظر دقت به تمام آنها نگاه کند ملاحظه خواهد نمود که این فتنه های پی در پی ومرتب، به طور واضح وآشکار به دست طراح قابل وزبردستی طرح ریزی شده. یعنی همۀ این فتنه وآشوبها علیه نفوذ واقتدار ایران بوده وبر ضد مذهبِ سکنۀ آن و برای ضعیف ساختن واز بین بردن مرکز ثقلی که در هنگام لزوم در مواقع معین ممکن است پناهگاه عمومی واقع شود.

فتنۀ اسماعیلیۀ یزد، فتنۀ تراکمه، فتنۀ امراء خراسان ،فتنۀ افغانستان ،فتنۀ اوزبک، فتنۀ باب وامثال آن هیچ یک از آنها یک واقعۀ ساده نبوده است.

به گفتۀ محمود محمود:

اواسط قرن هجدهم میلادی که دول جهانگیر اروپا به فکر استیلا بر ممالک شرقی افتادند، در هر یک از این ممالک با دو قوۀ خیلی محکم وقوی مصادف شدند: یکی قوۀ حکومت، آن دیگری که به مراتب قویتر از اولی بود نفوذ روحانیت بوده. مذهب در تمام این ممالک عامل بسیار مؤثری به شمار می رفت که ساکت نمودن ومغلوب کردن آن با قوای خارجی کار آسانی نبود،چنانکه تا امروز هم با حملات خارجی در هیچ یک از این ممالک آسیایی هرگز مغلوب نشده واز بین نرفته است،جز اینکه به واسطۀ ایجاد نفاق داخلی در میان پیروان همان مذهب، تولید اختلاف نموده آنها را به جان هم انداخته اند؛ در نتیجه قوای مذهبی دیگر عامل مؤثری به شمار نمی رود.(1- بنا به توضیح محمود محمود: «روح ملل شرقی با مذهب سرشته است هر ملت شرقی در دین خود ثابت و پیوسته نسبت بدان فداکار است، ولی نسبت به حکومت چنین نیست. بدین معنی که هر حکومتی طرفداران محدود ومعینی دارد که هر گاه آن حکومت در مقابل حکومت قوی تری مغلوب گردید سکنه ومردم چندان اصراری ندارند که دوباره آن حکومت بر سر کار آید ولی با مذهب چنین معامله ای را نمی توان کرد. مذهب در بین آنها مقدس وبرای حفظ آن از مال وجان خود دریغ نمی نمایند این است که اگر برای شکست دادن قوای یک دولت شرقی عده ای صاحبمنصب وقشون ومقدار لازم مهمات جنگی می فرستادند . برای متزلزل نمودن قوۀ مذهبی آنها هم یک عده علمای روحانی ومبلغین دینی اعزام می داشتند. در داخله از اشخاص عالم، مخصوصا از طبقۀ روحانیون، پیدا نموده آنها را حاضر می کردند عَلَم مخالفت را در تحت عناوینی که همه با آنها آشنا هستند بلند کنند. در ممالک شرقی عموما ودر مملکت ایران خصوصا این نوع وقایع در تاریخ یکصدو پنجاه سال گذشته نظایر بسیار داشته است». (ر.ک: تاریخ روابط سیاسی ایران وانگلیس، 1/236-237)

این مورخ وسیاستمدار ایرانی، ضمن استعجاب از حمایت مالی و سیاسی دولت خارجی از حسینعلی بهاء وصبح ازل(پس از تبعید آنها از ایران) با وجود ادعاهای دینی و آسمانی آنان،(2- همان، ج5، چاپ 4، ص 124:« من این مسئله را هرگز نمی توانم درک کنم،چگونه می شود در میان یک ملتی یک پیغمبر ظاهر شود، یک عده براو بگروند، عدۀ دیگر برعلیه او قیام کنند، مانند سایر پیغمبران اعصار گذشته آنها را ذلیل واسیر، وبالاخره دستۀ مخالف موفق شده آنها را بکشند[و] جوش وخروش آنها را ساکت کنند. آن وقت یک دولت خارجی دلسوزی کرده،جانشین وپیروان او را جمع آوری نموده در یک محل انها را مسکن بدهد وبرای آنها مقرری و وظیفه برقرار کند ومرتب برساند که آنها درمانده نشوند. من این قسمت را نمی توانم بفهمم. تنها میرزا علی محمد باب نوبد که به اسم امام زمان ظهور کرد. حاجی محمد کریم خان هم ادعا نمود، آقا خان محلاتی هم ادهای امامت کرد، از افغانستان هم امام زمان ظهور کرده به ایران حمله نموده،در میان تراکمه نیز در این اوقات امام زمان پیدا شده وتمام اینها هم وقتی که با احوال آنها آشنا شوید دیده می شود که در سالهایی بوده که سیاست خارجی در ظهور آن بیشتر دخالت داشته است».)

می گوید: « برعهدۀ محققین و دانشمندان است که حقیقت موضوع را به دقت تحقیق وکنجکاوی نموده قضایا را برای ملت ایران روشن کنند ومعلوم کنند چه کسانی در اواسط قرن سیزدهم هجری در کربلا ونجف پیدا شدند وچگونه عده ای از شیادان درجه اول را که در لباس زهد وتقوی بودند به بازی گرفته وچگونه به وسیلۀ آنها در جنوب ایران به مقدمات ظهور امام زمان پرداخته و بعدها چه نیرنگهایی به کار بردند».(1- همان، ص128)

 

 

خواندن 1067 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی