اتحاد استراتژیک بهائیت و وهابیت عامل بقای جریانات تکفیری

بهائیت در ایران : حجت الاسلام محمودرضا قاسمی عضو هیئت علمی مؤسسه بهداشت معنوی، پژوهشگر غرب و عرفان های نوظهور و استاد حوزه و دانشگاه به بررسی ریشه های فرقه های ضاله انشعاب یافته از مذاهب شیعه و اهل سنت پرداخت و گفت: بهاییت به گونه ای از مذهب تشیع انشعاب یافت چراکه موسسان آن ادعای شیعه گری داشتند و وهابیت از اهل سنت منشعب شد چراکه محمد بن عبدالوهاب سنی بود، اما در واقع هدف اصلی تشکیل این دو فرقه برخلاف ظاهر شیعه و سنی بودنشان یکی بود.

وی ادامه داد: دو فرقه ضاله بهاییت و وهابیت از همان ابتدای شکلگیری، هدف پنهان خود را تفرقه انداختن بین مذاهب اسلامی عنوان کردند، هرچند بهاییت عمر زیادی در ایران نکرد ولی توانست در لایه های پنهان حاکمیت ایران پس از دوران قاجار نفوذ کند و نقش های حساسی بر دیپلماسی داخلی و خارجی ایران ایفا نماید و وهابیون توانستند با متحد شدن با رژیم منحوس آل سعود در عربستان ریشه بزنند و با حمایت های انگلستان وجود خود را در منطقه تقویت کنند.

وی در مورد قدرت گرفتن وهابیت در منطقه عربستان گفت: وهابیون در پی به قدرت رسیدن و تسلط بر عربستان، دست به گسترش و ترویج عقاید انحرافی و بدعت گذاری های خشونت آمیز خود در اسلام زدند و با حمایت آل سعود و انگلستان کشتار و خرابی های وحشیانه ای را به جای گذاشتند که نمونه آن کشتار بی رحمانه در منطقه حجاز بود که هزاران نفر را در ریاض، مکه، مدینه، نجف و کربلا به خاک و خون کشیدند و همه مزارها و گنبدها و قبور اولیای الهی در منطقه را تخریب کردند و با ایجاد موجی از رعب و وحشت به زور از مردم منطقع بیعت گرفتند.

حجت الاسلام قاسمی افزود: طبق اسناد به جای مانده پس از تخریب و کشتار بی رحمانه وهابیت در منطقه حجاز و تخریب قبور ائمه اطهار (ع) افکار عمومی در کشورهای مسلمان و مخصوصا در ایران به شدت متاثر گشت و موجی از ماتم و اندوه شیعیان را فراگرفت و واکنش های شدیدی در بین مجامع اسلامی بر علیه وهابیت شکل گرفت.

این مدرس حوزه و دانشگاه بیان کرد: تنها فرقه بهاییت بود که به صورت مستتر در این میان به حمایت از عمل به دور از انسانیت وهابیون پرداخت. بهاییت در میان خشم مسلمانان بر علیه وهابیت فعالیت های خود را برای وارونه جلوه دادن آن کشتار و تخریب وهابیت و آرام کردن خشم مسلمانان آغاز کرد.

وی در ادامه گفت: دسته جات عزاداری عظیمی در جای جای میهن عزیزمان ایران در تقبیح کشتار مسلمانان و تخریب قبور ائمه بقیع (ع) شکل گرفته بود و از این روی حکومت ایران اقدام به فرستادن نماینده حقیقت یاب به عربستان برای بررسی اوضاع می کند چراکه حاکم جدید حجاز عبدالعزیز‌ بن عبدالرحمن آل‌سعود ضمن تکذیب اخبار فوق از دولت‏هاى اسلامى در‏خواست کرد تا سریعاً نمایندگانى را براى پیگیرى موضوع به حجاز اعزام کنند. ایران از جمله اولین کشورهایى بود که هیئتی را به حجاز اعزام کرد. نماینده ایران برای پیگیری جنایات وهابیت و آل سعود کسی نبود جز حبیب‏الله‌خان عین‌الملک (هویدا) پدر امیر عباس هویدا.

وی در معرفی عین الملک گفت: عین الملک هویدا از پیروان متعصب فرقه ضاله بهاییت و از دست‌پرورده‌های عباس افندی (عبدالبها) دومین سرکرده این فرقه بود. عین الملک یکى از دو نماینده ایران براى بررسى وضعیت حجاز در اثر حمله وهابى ها و تخریب اماکن مقدسه بوده و از سوى دیگر اسناد موجود، همه گویاى آن است که متأسفانه نماینده ایران به صورت پنهانى نقشى مؤثر در نادیده گرفتن این مسأله مهم داشته است. عین الملک هویدا پدر امیر عباس هویدا بطورغیر مستقیم در کنار برادر نامشروعش وهابیت نقش اساسی در تخریب و سرپوش گذاشتن بر این جنایت داشت.

وی در ادامه اظهار داشت: پادشاه سعودی در نظر داشت پس از تخریب اماکن زیارتی و مقدس حجاز، نیروهای خود را به سوی عراق حرکت دهد تا شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا و قبور بزرگان را نیز غارت و ویران کند که موجی از نگرانی را در میان مسلمانان و مخصوصا شیعیان ایران به راه انداخته بود و مردم ایران به نوعی منتظر اخبار فرستاده حکومت برای شنیدن اخبار موثق بودند اما عین الملک هویدا با سران آل سعود و هابیت در طول سفر خود ارتباط صمیمی برگزار می کند.

وی ادامه داد: عین الملک ماموریت خود را فراموش می کند و سفر او به عربستان آغاز مناسبات جدید ایران و عربستان می شود و در گزارش خود به تعریف و تمجید از پادشاه عودی م یپردازد و بر جنایات آنها سرپوش می گذارد و فجایع رخ داده را تهمت و افترا می نامد و بیان می دارد خرابی های جدیدی رخ نداده و خرابی های موجود حاصل قبل از وارد شدن آل سعود به عربستان است و بدین صورت عین‌الملک در گزارش مأموریتش، براى کسب اطلاع از میزان خرابى‏ها، همواره تلاش جدى می نماید تا این حادثه مهم را بسیار کم‌رنگ جلوه داده و وهابیان را به‌‏نوعى، تبرئه کند.

وی گفت با بررسی اسناد در گزارش عین الملک آمده است: بالاى مناره، قبه مطهر صعود کردیم، یکصد و سى پله بالا رفتیم و ازآنجا قبه مطهر را زیارت نمودیم، زیرا صعود بالاى قبه غیرممکن است. ازآنجا مشاهده نمودیم که فقط پنج گلوله تفنگ به قبه مطهر اصابت نموده و اندکى سوراخ کرده است و ابداً خرابى وارد نیامده است! اولًا: نمى‏شود حتم کرد که این گلوله ‏ها از طرف وهابى ‏ها بوده است! ثانیاً: بر فرض اینکه از طرف آنها بوده باشد، واضح است عمدى نبوده است! و در اثناى تیراندازى به همدیگر خطاء به قبه مطهر اصابت کرده است! و دلیل صحت این نظریه این است که قبه مرقد مطهر، خیلى عظیم و بزرگ است و وهابى ‏ها هم در پشت دروازه و قلعه شهر بوده‏اند و تعدادشان بیش از سه- چهار هزار بوده است، اگر قصد اصابت مى ‏داشتند، اقلاً دو سه هزار گلوله به قبه مطهر مى ‏رسید! به‏هرحال، فقط آثار پنج گلوله تفنگ در روى قبه مطهر بود و همچنین آثار چهار- پنج گلوله بر قبه اهل‏بیت(ع) بود، خادم‏باشىِ حرم مقدس نیز سه- چهار عدد گلوله آورده و به بنده داد و گفت که اینها را روى بام حرم یافته و تصور مى ‏کند که از گلوله‏هایى است‏ که به قبه مقدس رسیده است. فدوى آنها را تقدیم خواهم نمود که در موزه وزارت معارف محفوظ بماند.

حجت الاسلام قاسمی تصریح کرد: مغایرت اطلاعات ارائه‌شده درگزارش فوق با مطالبی که منابع دیگر گزارش نموده‌بودند کاملاً مشهود بود و در مجموع از بررسی وقایع بعدی می‌توان استنباط کرد که گزارش تهیه‌شده توسط هیئت اعزامی، نقش مهمی در مواضع دیپلماتیک بعدی دولت ایران در خصوص دولت تازه‌تأسیس آل‌سعود داشته و برای آن حکومت بسیار مثبت و به تعبیری زمینه‌ساز جنایات بعدی بوده است.

وی با بیان اینکه روح بهاییت و وهابیت یکی است گفت: در این هنگام و به‌رغم برخوردهای وحشیانه وهابیان با شیعیان و خصوصأ حجاج ایرانی عناصر بهائی مسلط بر دستگاه سیاسی ایران برای ایجاد روابط دیپلماتیک و نزدیک با حکومت وهابی حجاز بسیار تلاش کردند و عین الملک هویدا با امضای معاهده مودت بین ایران و مملکت حجاز و نجد، به روابط ایران و حکومت وهابی عربستان روح جدیدی می بخشد و سپس با تاسیس سفارت ایران در عربستان این روابط را تثبیت می نماید و بدین صورت تمام ماجرای تحقیق و تفحص از تخریب قبور ائمه بقیع و کشتار مسلمانان منطقه وارونه جلوه می شود و در عوض گزارشی که می بایست تحریم عربستان را نتیجه می داد به آغاز روابط مبدل می گردد.

این پژوهشگر دینی بیان کرد: این اتحاد استراتژیک بهاییت با وهابیت نشان از یکی بودن ریشه صهیونیستی آنهاست. بهاییت که بارها و بارها به صورت مستقیم ارتباط خود با اسرائیل را عیان کرده است به طوری که سران در اولین دیدار خود با رئیس جمهور اسرائیل بیان می دارند ما به اینجا اسرائیل تعلق داریم و ترجیح می دهیم که جوانترینِ ادیان در یکی از تازه ترین کشورهای جهان رشد و نمو نماید و در حقیقت باید گفت آینده ما چون حلقات زنجیر به هم پیوسته است.

وی تصریح نمود: میرزا حبیب‌الله‌خان عین‌الملک در طول دوران خدمتش در جدّه موفق شد که فشارهای وارده از سوی نیروهای مذهبی را برای بازسازی اماکن تخریب‌شده توسط وهابیان را خنثی کرده و ارتباطات دیپلماتیک و دوستانه‌ای بین دربار پهلوی و ابن‌سعود به‌‌وجود آورد، به‌گونه‌ای که کلیه تلاش‌های مسلمانان در جهت بازسازى و تعمیر قبور بقیع را کاملاً بی‌اثر می کند.

حجت الاسلام قاسمی در پایان افزود: بدیهی است که اگر عملکرد جریان قوی و قدرتمند بهاییت در حاکمیت ایران در هواداری از جریان تکفیری آل سعود نبود، تلاش علما و نیروهای مذهبی که در آن مقطع زمانی عزمی راسخ برای برخورد با جریان تکفیری وهابیت داشتند به بار می‌نشست و جریان اسلام ناب می توانست با بهره‌گیری از افکار عمومی مسلمانان جهان این رژیم انحرافی را در بدو تاسیس که در وضعیت ضعف و ناتوانی به سر می برد با چالشی بزرگ روبه‌رو نماید ولی با سیاست های مشترک رژیم منحوس صهیونیسیتی و اتحاد این دو فرقه ضاله و دست نشانده اسرائیلی در آن مقطع مهم زمانی، متأسفانه فرصت‌سوزی بزرگی در نابودی وهابیت توسط بهاییت ایجاد می شود.

شبستان