×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

آیا اساسا حکمی با عنوان طهارت در بهائیت وجود دارد ؟

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

آیا اساسا حکمی با عنوان طهارت در بهائیت وجود دارد ؟

بهائیت در ایران برداشت شده از پایگاه فرق و ادیان :یکی از موضوعات مسلم و قطعی در مذهب اسلام ،وجود اشیاء نجس و طاهر می­باشد که در این موضوع بین مذاهب مختلف ،اختلافی وجود ندارد .
طهارت دارای دو نوع می­باشد :۱ . طهارت ظاهری که به معنای پاکی از نجاسات است ۲ . طهارت باطنی که در مورد وضو ،تیمم و غسل میباشد؛مثلاً به کسی که وضو دارد،گفته می­شود که با طهارت است . در اینجا موضوع بحث ،مورد اول می­باشد که همان طهارت ظاهری است. در آئین بهائیت برخلافعقیدهمسلماناناصولاچیزنجسیوجودندارد وهمهچیزرا پاکمیدانند.
حسینعلی­نوری (بنیانگذاربهائیت) در کتاب­اقدس می­گوید:«هم چنین خداوند،حکمی را که به غیر از طهارت است(یعنی حکم نجاست)از تمام اشیاء و از ملتهای دیگر برداشته است که به خاطر بخشش وموهبت خداوند است و او بخشنده و کریم است و همه اشیاء در دریای طهارت فرو رفته اند»(1)
همانطور که مشاهده می­شود صراحتاً می­گوید همه چیز پاک است و چیز نجسی وجود ندارد.
در جای دیگر می­گوید:خداوند از جهت رحمت بر خلق،حکم به طهارت و پاکی منی کرده است تا او را شکر کنند(2)
در اینجا هم بطور خاص بحث طهارت منی را مطرح می­کند که نجس بودن آن در اسلام از مسلّمات است.
سید باب در باب هفدهم از واحدششمکتاببیان،قائلبهپاکیفضلهموشمی­شودومی­گویدکه نیازی به اجتناب از آن نیست،ولی از جهت لطافت و نظافت خوب است که اجتناب شود.(3)بهائیت،خود را دین جدیدی می­داند و طبیعی است که در احکام فقهی نظرش با اسلام متفاوت باشد ولی باید توجه داشت که آیین بهائیت،آیینی ساختگی و غیر الهی می­باشد و هیچ گونه تأییدی از جانب خداوند و سایر انبیاء پیشین ندارد و همین امر کافیست که باطل بودن احکام صادره از بهائیت را ثابت کند؛و یک انتقاد کلی که می­توان بر این آیین وارد کرد همین مسأله است،چون طبیعی است که اگر باطل بودن دین و آیینی از ریشه ثابت شود خود به خود جزئیات و احکامی که آن آیین دارد امری باطل و بی ارزش محسوب می­شود و به هیچ عنوان نمی­توان وجه شرعی برای آن قائل شد؛با این وجود می­توان بطور خاص هم احکام عملی آنان را به نقد کشید.
در بحث طهارت همان طور که ذکر شد،بهائیت قائل به پاکی همه چیز است و در کتاب اقدس بطور صریح به آن اشاره شده است؛ولی در همین کتاب اقدس که جزء اصلی ترین کتب آنها می­باشد مطالبی هست که با موارد قبلی سازگاری ندارد .
میرزا بهاء در جایی از کتاب خود قائل است همه­ی اشیاء در دریای طهارت پاک شده­اند و این پاکی را به خاطر معاشرت با ادیان می­داند ولی در جایی دیگر می­گوید:در آب بکر و تازه داخل شوید و آبی که استفاده شده جایز نیست که در آن داخل شوید ،پرهیز کنید از اینکه نزدیک حمامهای عجم شوید ؛ کسی که قصد حمام عجمراکندقبلازداخلشدندرآنبویبدآنرامی­یابد،ایقوماجتنابکنیدوازذلیلاننباشید،اینآبشبیهچرکمی­باشد(4)ملاحظه می­شود که این مطلب در تناقض با پاکی به خاطر معاشرت با ادیان است.
در جای دیگر وی قائل است : کسی که آب پیدا نکرد پنج بار بگوید بسم الله الاطهر الاطهر بعد از آن عمل را شروع کند.(5)

هم چنین می گوید :خدا اذن داده که بر هر چیز پاکی سجده کنید (6)
در اینجا باید گفت که اگر در بهائیت همه چیز پاک است چرا می­گوید که باید بر هر چیز پاک سجده کرد، مگر همه چیز پاک نیست؟!
در جای دیگر حکم به شستن چیزیکهغبارآلود وچرکاست می­کندوامرمی­کندکهازمطهرینباشید.(7)هم چنین می­گوید کسی که در لباس او چرکی باشد ، دعای او بسوی خداوند بلند نمی­شود.(8)در جای دیگر می­گوید هر مکروهی را با آبی که از سه جهت (ظاهرا منظورش رنگ،بو وطعممی­باشد)متغیرنشدهاست ،تطهیرکنید .(9)در اینجا هم عبارت تطهیر را به کار برده آن هم با آبی که متغیر نشده،این هم با اطلاق پاکی نمی­سازد، هر چند با توجه به اینکه لفظ مکروه را به کار برده ، احتمال دارد ، مراد ایشان نظافت باشد.
همانطور که مشاهده می­شود تناقضات مختلفی در کتاب اقدس وجود دارد و عقیده بهائیت را در این مورد دچار مشکل می­کند.
علاوه بر اینها، نکته قابل توجه این است که اگر اسلام می­گوید چیزی، نجس است قطعاً حکمتی دارد و حتماً آن چیز دارای آلودگی هایی بوده که نجس شمرده شده و امر به تطهیر آن شده است.
مؤید این مطلب طریقه تطهیر چیز متنجّس است که متفاوت می­باشد ،مثلاً ظرفی که سگ لیسیده باید اول خاک­مالی شود و بعد با آب شسته شود ولی ظرفی که خونی باشد با آب پاک می­شود و نیازی به خاک­مالی نیست که این نشان می­دهد که آلودگی در بزاق سگ هست که در خون نیست.
البته ناگفته نماند که فلسفه نجاست خیلی از موارد مشخص نیست و این مسئله امری تعبدی است ولی به هر حال خالی از حکمت نیست،چون احکامی که از جانب خداوند حکیم صادر می شود قطعا حکیمانه است.

پی نوشتها :

۱٫نوری،حسینعلی،اقدس،بیجا،بیتا،نسخهکپیدرکتابخانهتخصصیمذاهباسلامی،ص۲۲
۲٫همان،ص۲۲
۳٫سیدعلیمحمدباب،بیان،بیتا،بیجا،نسخهکپیدرکتابخانهتخصصیمذاهباسلامی،ص۲۳۶
۴٫نوری،حسینعلی،پیشین،ص۳۰
۵٫همان،ص۵
۶٫همان،ص۵
۷٫همان،ص۲۲
۸٫همان،ص۲۲
۹٫همان،ص۲۲

نویسنده : بابک شکورزاده

 

خواندن 789 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی