بهائیت، ابزاردیکتاتورها برای سرکوب آزادی خواهان
کوتاه و قابل تامل
بهائیت در ایران : سران فرقهی بهائیت که موجودیت خود را در پس حمایت استعمارگران و سلطهگران بینالمللی یافتند، برای جلب حمایت قدرتها و دیکتاتورهای کشورها، اقدام به جعل احکامی برای کسب رضایت هرچه بیشتر ایشان کردند؛ احکامی که با عمل پیروان بهائیت به آن، هرگونه اقدام آزادیخواهانه و عدالتطلبانه از ایشان سلب میشود.
برای نمونه، میتوان به اظهارات سران این فرقه نظیر عدم دخالت در سیاست [1] و یا منع از جهاد و مقابلهی با ستمگران اشاره کرد.[2] کار به جایی میرسد که رهبران این فرقه، دخالت در امور سیاسی را مساوی با خروج از فرقهی بهائیت معرفی میکنند.[3] اینها، آموزههای مکرر و مؤکد رهبران بهائی به پیروان خویش است.
توجه داشته باشیم که حکومتگرانی که بهائیان از دخالت در امورشان منع کردهاند، شامل رژیمهای دیکتاتوری و حتی مناطقی که تحت تسلط بیگانگان هست، نیز میشود. بنابراین، اگر در کشوری دیکتاتوری مستبد بر سرکار باشد و نهایت ظلم را نیز به مردم مبذول دارد و یا حتی کشوری تحت اشغال باشد، بنابر تعالیم بهائی، پیروانش حق اشکال و یا اعتراض به ظالمین و یا غاصبین را به هیچوجه ندارند! چرا که رهبران این فرقه حکم کردهاند: «حکم هر دولت و حکومتی، حتی اگر مستبد باشد، واجبالاطاعه است؛ نباید با آزادیخواهان دمساز شد».[4]
وجود همین احکام و قوانین در فرقهی بهائیت، باعث شده که این فرقه، محبوب ظالمین و غاصبین گردد و از حمایتهای بیدریغ ایشان، بهرهمند شود و حتی در مواردی، به صورت ابزاری برای مقابله با حرکت آزادیخواهانهی ملّتها قرار گیرد.
نمونهی استفادهی ابزاری از فرقهی بهائیت را میتوان، به استفادهی ابزاری از این فرقه، برای سرکوب اعتراضات آزادیخواهانهی مردم مسلمان الجزایر، در مقابل استعمار فرانسه، مشاهده کرد.[5]
پینوشت:
[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینهی حدود و احکام، صص 334-333.
[2]. همان، ص 217.
[3]. همان، ص 337-336؛ سالنامه جوانان بهائی ایران، 109-108 بدیع، ج 3، صص 197-196.
[4]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینهی حدود و احکام، ص 464؛ مکاتیب عبدالبهاء، 8/ 247-246؛ مجله اخبار امری، 1356، ش 7، ص 272.
[5]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، 9/ 44-43.