عبادت به سرقت رفته !
بهائیت در ایران : انجام دادن عبادت در ادیان الهی، نشاندهندهی میزان ایمان پیروان، راهی برای سعادت و برقراری ارتباط میان ایشان و پروردگار تلقی میشود. هرچند کیفیت و چگونگی انجام عبادات در ادیان مختلف، گوناگون است، اما آنچه که میان تمامی ادیان الهی مشترک است، این است که پیامبر هر دین و پیروانش، به دستورات صادرهی از جانب خداوند برای انجام عبادات، عاملترند.
حسینعلینوری ملقب به بهاءالله، برای اینکه بقبولاند که ارائه دهنده دین است برای نشان دادن افکار باطل خود، سعی در جعل عباداتی برای پیروانش نموده تا از سایر ادیان در این زمینه، عقب نماند؛ لذا یکی از آموزههای لازم الإجرا و عبادات واجب برای هر شخص بهائی، خواندن نماز است.[1] وی در کتاب اقدس، که شامل مجموعهای از احکام و تعالیم این فرقه میباشد، تعداد رکعتهای نماز آئین خود را 9 رکعت اعلام کرده است: «قَد کَتَبَ عَلَیکُم الصّلوة تِسعَ رَکَعَات لِله مَنزِلَ الآیَات حِینَ الزَّوال و فی البُکُور و الآصَال... [2]؛ همانا بر شما نمازی 9 رکعتی واجب شده است که باید آن را برای خداوندی که آیات را نازل میکند، بخوانید. زمان این نماز به هنگام ظهر، بامدادان و شامگاهان است».
حسینعلی نوری، با ترغیب پیروان خود به اقامهی این نماز، تأکید میدارد که روش قرائت این نماز را در ورقهای دیگر به صورت مجزا، شرح داده است: «قَد فَصَّلنَا الصَّلوةَ فِی وَرَقَةٍ اُخری. طُوبی لِمَن عَمِلَ بِما اُمِرَ بِهِ مِن لَدُن مالِکِ الرقابِ [3]؛ به تحقیق که ما شرح این نماز را در ورقهای دیگر شرح دادیم. رستگار باد کسی که عمل کند بدانچه امر شده از ناحیهی پروردگار».
حال اگر اکنون، شرح این نماز را از بهائیان جویا شویم، هیچکدام از آن اطلاع ندارند و دلیل آن را هم اینگونه مطرح میکنند که در جریان اختلاف عباس و محمدعلی (فرزندان پیامبر خودخوانده این فرقه) بر سر جانشینی پدر، با قدرت گرفتن عباسافندی، مقداری از آثار و نوشتههای پدر، که منحصراً در دست محمدعلی بود، توسط وی از بین رفت. یکی از این آثار، نماز 9 رکعتی بهائیان بوده است. از آن پس، نماز 9 رکعتی که حسینعلی نوری بر پیروان خود واجب کرد، برای همیشه مفقود شد و امروزه هیچیک از بهائیان از مفاد آن، اطلاع ندارند.
اما با صرف نظر از چگونگی گم شدن این نماز؛ آنچه در خور توجه است، عدم اطلاع عباسافندی (فرزند بهاءالله که بهائیان او را جانشین به حق پدر میدانند)، از نحوه و چگونگی خواندن این نماز است.[4] چرا که بهاءالله، کتاب اقدس را حداقل نوزده سال پیش از مرگ خود، به رشتهی تحریر درآورده است.[5]
اینک سؤال این است مگر خود بهاءالله در زمان حیاتش این نماز را نمیخوانده که پیروان و فرزندانش آن را بیاموزند و به آن عمل کنند! آیا قابل باور است که عباسافندی و مریدان بهاء، در این نوزده سال، روش قرائت این نماز را از پدر و رهبر خود یاد نگرفته باشند! به نظر میرسد که بهاءالله، حتی برای یاد گرفتن اطرافیان هم حاضر به خواندن این نماز نشده و به تعلیمی که خود آورده و بر آن تأکید بسیار کرده، پایبند نبوده است.
اما اینکه در حال حاضر عبادتی که تحت عنوان نماز در بین بهائیان مرسوم و توسط برخی از آنها اجرا میشود چه مبنای دارد قابل تامل است ؟ !
پینوشت:
[1]. حسینعلی نوری، اقدس، حیفا (فلسطین اشغالی) مرکز جهانی بهائی، 1995 م، ص 10، بند 10.
[2]. همان، ص 6، بند 6.
[3]. همان، ص 9، بند 8.
[4]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینهی حدود و احکام، بیجا: 128 بدیع، ص 32.
[5]. نصرتالله محمدحسینی، قاموس کتاب اقدس، استرالیا: مؤسسهی سنچری پرس، چاپ نخست، 2008 م، ص 12-11.