×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

چرا جناب حسینعلی نوری از دربار قاجار درخواست برگزاری جلسه برای ارائه‌ی معجزه داشت ؟

دوشنبه, 01 شهریور 1395 19:10 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : بارها بیان شده یکی از راه‌های تشخیص پیامبران الهی از مدعیان دروغین، ارائه‌ی معجزه و انجام امور خارق‌العاده (متناسب با عصر هرکدام [1])، برای اثبات حقانیت آن‌ها  بوده و هست .  حسینعلی‌نوری معروف به بهاءالله، حدوداً 170 سال پیش ، ادعای پیامبری نموده و از آن‌جا که ادعایش  پشتوانه الهی نداشت و نمی توانست در باور مردم جای گیرد و البته توانایی ارائه‌ی معجزه را نداشت  ،  پیروان و بزرگان بهائی ، در صدد انکار اصل معجزه، بر اثبات حقانیت پیامبران و توجیه ناتوانی او در این امر، برآمدند.

در همین راستا؛ یکی از مبلّغان مطرح بهائیت به نام گلپایگانی در کتاب خود، پس از انکار معجزه به عنوان دلیلی بر حقانیت پیامبران، اظهار می‌دارد که با این حال: «... بهاءالله، بارها از علماء و حتی پادشاهان ایران خواستند که مجلسی ترتیب دهند و به انتخاب و توافق خود، معجزه‌ای انتخاب کنند تا بهاءالله خواسته‌ی ایشان را عملی و حجت را بر آنان تمام کند، اما پادشاه ایران یعنی ناصرالدین‌شاه و علمای آن عصر، از ترس مفتضح شدن، هرگز تن به این کار ندادند و از تشکیل چنین مجلسی جلوگیری کردند که اگر این مجلس تشکیل می‌شد، جناب بهاء حتماً معجزه‌ای در آن انجام می‌دادند».[2]
در جواب به این ادعا باید گفت: با توجه به این‌که بهائیان برای آئین خود، داعیه‌ی جهانی دارند و با توجه به این‌که حسینعلی‌نوری ادعای پیامبری خود را برای اولین‌بار، در کشور عثمانی (در باغ رضوان بغداد) مطرح کرده است [3]؛ شایسته بود که برای ارائه‌ی معجزه، از علماء و یا دولت عثمانی دعوت کند، نه آن‌که حدود سی‌سال از ناصرالدین‌شاه درخواست بازگشت به ایران و ارائه‌ی معجزه برای اسکات مخالفین‌اش را داشته باشد؛[4] چرا که اگر حسینعلی اهل معجزه و کرامتی می‌بود، آن را برای دولت‌مردان عثمانی رو می‌کرد و دیگر نیازی به اجازه‌ی
 حاکمان ایرانی برای بازگشت به این کشور را نداشت؛ زیرا با جهانی شدن اعجاز او، حاکمان ایرانی منت‌دار حضور او در کشور بودند.
اما جالب است بدانیم: حسینعلی‌نوری و پسرش عبدالبهاء، نه تنها از نمایندگان عثمانی برای ارائه‌ی معجزه دعوت نکردند، بلکه در تمام مدت اقامت خود در فلسطین به گونه‌ای عمل کرده
 که گویا از پیروان دین اسلامند؛ چنانکه مفتیان فلسطین، بهاءالله را به عنوان شیخ کبیر می‌خواندند.[5] همچنین فرزند او عباس، تا آخرین جمعه‌ی عمرش در نماز جمعه‌ی مسلمانان شرکت داشته و هم‌چون سایر مسلمانان می‌زیست.
اما علت درخواست بهاءالله برای ارائه‌ی معجزه در دربار ایران این است که
 چون او به دلیل دست داشتن در ترور ناصرالدین‌شاه از کشور تبعید شده بود و دولت ایران او را عامل روسیه می‌شناخت، اطمینان داشت که دولت ایران با درخواست بازگشت او به کشور و ارائه‌ی معجزه موافقت نمی‌کند، لذا ارائه‌ی چنین پیشنهادی از سوی او، می‌توانست برای او از دو جهت سودمند باشد:
اول آن که اگر به فرض محال، دولت ایران با حضور وی در کشور برای ارائه‌ی معجزه موافقت می‌کرد، وی فرصت می‌یافت تا بار دیگر پیروان باب را در ایران ساماندهی کند و مقاصد خود را پیش ببرد، دوم آن که اگر دولت ایران موافقت نمی‌کرد، او همواره برای عدم ارائه‌ی معجزه، دلیلی موجه داشته باشد.

پی‌نوشت:

[1]. ر.ک: شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، تهران: نشر جهان، چاپ 1، 1378 ق، ج 2، ص 79.
[2]. برای اطلاع از نظریه‌ی گلپایگانی ر.ک: ابوالفضل گلپایگانی،
 فرائد، هوفمهایم آلمان: مؤسسه ملی مطبوعات امری آلمان، لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، 2001 م، ص 76 به بعد.
[3]. علاالدین جورابچی، بهاءالله موعود کتاب‌های آسمانی، نسخه الکترونیکی، ص 167.
[4]. حسینعلی‌نوری، لوح مبارک سلطان ایران، دهلی‌نو: محفل ملی روحانی بهائیان هندوستان، 132 بدیع،
 صفحات: 37 و 43 و 48 و... .
[5]. عبدالحسین آیتی،
 الکواکب الدّرّیّه، مطبعه السعادة بجوار محافظة مصر، ص 511.

 

 

خواندن 993 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی