×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

کتمان عقیده ممنوع!

شنبه, 20 شهریور 1395 00:12 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

 کوتاه وخواندنی

بهائیت در ایران : رهبران فرقه‌ی بهائی در حکمی، کتمان یا پنهان داشتن عقیده ( تقیه در اسلام ) (1) را بر پیروان این فرقه حرام اعلام کرده و پیروان بهائیت، در همه حال و بدون هیچ استثنایی ملزم به ابراز عقیده‌ی خود هستند. شوقی‌افندی سومین رهبر فرقه‌ی بهائی، حتی در موارد اضطرار نیز، کتمان عقیده را امری مذموم و مخالف مبادی این فرقه می‌داند. وی در این خصوص می‌گوید: «سؤال ثالث در خصوص کتمان عقیده در نقاطی که بهائی غیرموجود معروض بودید. جواب فرمودند کتمان عقیده، حتی در این مورد مذموم و مخالف مبادی این امر است».[2]

 

با توجه به این که ابراز عقیده در آئین بهائی امری لازم شمرده شده و از دید رهبران فرقه‌ی بهائی، اسلام، دینی نسخ شده و احکام آن باطل گشته است؛ جای این پرسش پیش می‌آید که چرا، رهبران فرقه‌ی بهائی که پیشوایان و الگوهای این آئین به شمار می‌روند، به این حکم بی‌اعتنا بوده و خود را مسلمان جا می‌زدند. آیا این کار مصداق کتمان عقیده نیست.
به عنوان مثال، رهبران بهائی نماز مسلمین را منسوخ شده می‌پنداشتند ولی برای حفظ به اصطلاح خود و آئین در نماز جماعت مسلمانان حاضر می شدند ؛ ایشان همچنین از خواندن نمازهایی که در فرقه‌ی خود بر پیروانشان واجب کردند، به صورت جماعت، نهی فرمودند: «کَتَبَ عَلَیکُم الصَلوة فُرادی قَد رُفِعَ حُکمُ الجَماعَة إلّا فِی صَلوة المَیّت إنَّهُ لَهُوَ الأمرُ الحَکِیم [3]؛ همانا نماز به صورت فرادی بر شما واجب و نماز جماعت برداشته شد، مگر در نماز میت، بدرستی که خداوند امر کننده حکیم است». اما با این حال، پیامبر خودخوانده‌ی فرقه‌ی بهائیت،
 برای مسلمان جلوه دادن خود، در مسجد مسلمانان حاضر می‌شد و به سبک مسلمانان نماز جماعت می‌خواند.[4] جانشین وی جناب عباس افندی نیز، تا روز مرگش (25 نوامبر 1921) در نماز جمعه و جماعت مسلمین شرکت می‌کرده است.[5]
اینک یک پرسش اساسی مطرح می‌شود که آیا پیروان فرقه‌ی بهائیت، باید به حکم رهبر این فرقه در حرمت کتمان عقیده عمل کنند و یا از پیامبر دروغینشان در انجام تقیه، الگو بگیرند! و چقدر فاصله میان گفتار و رفتار کسانی که خود را حجت الهی معرفی می‌کنند، وجود دارد!

پی‌نوشت:

[1]. پنهان کردن عقیده در جایی که حفظ جان، مال و ناموس، بدون آن ممکن نبوده و کتمان عقیده توسط این فرد، به دین الهی خدشه‌ای وارد نشود.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، تهران: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، چاپ سوم، 128 بدیع، ص 204.
[3]. حسین‌علی نوری، اقدس، بی‌جا: بی‌تا، (180 صفحه‌ای با ملحقات)، ص 12.
[4]. شوقی افندی، قرن بدیع، کانادا (انتاریو): مؤسسه معارف بهائی به لسان فارسی، چ 2 با تجدید نظر، 1992 م، ص 280.
[5]. جی. ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، منشورات دارالنشر البهائیه فی البرازیل: ترجمه: ع. بشیر اللهی، ه. رحیمی، ف. سلیمانی، 1988 م، ص 78.

 

 

خواندن 12335 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

آخرین ویرایش در شنبه, 20 شهریور 1395 23:50

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی