ارتباط گیری و برقراری رفاقتهای صمیمی درموقعیتهای مختلف از جمله بندهای زندان از جمله روزنههای موجود در این راستا تعریف میشود که فرقه بهائیت با هدایت زندانیان فرقه سعی در بهر برداری حداکثری از آن را دارد .
خوب به تاریخ ظهور و بروز این فرقه توجه کنیم :
اوجگیری بهاییت در عرصه قدرت و ثروت به دوره پهلوی بر میگردد چراکه رضاشاه نسبت به بهائیان بسیار خوشبین بود، چنان که یکی از افسران بهایی را به عنوان آجودان مخصوص فرزند خود، محمدرضا انتخاب کرد. دختران ارشد رضاشاه و پسر ارشد وی (محمدرضا) آموزشهای اولیه خود را در مدارس ابتدایی بهائیان دیدند و از آنجایی که بهاییت در دوره قاجار به دلیل سیطره علما بر عرصههای سیاسی - اجتماعی به انزوا کشیده شد، در دوره پهلوی موقعیتی طلایی در اختیار این فرقه قرار گرفت تا به شکلی گسترده عرضاندام کند.
این نفوذ تاحدی ادامه یافت که پس از به حکومت رسیدن محمدرضا پهلوی، فرقه بهائیت به مناصب اساسی در حکومت دست یافت و عناصر این فرقه با رسوخ به دستگاه دولتی، نبض اقتصاد و سیاست کشور را در دست گرفته و با حمایت دولتهای استعماری، روشهای مختلف اسلامستیزی را پیاده ساختند اما نقش روحانیت، به خصوص آیتالله بروجردی و پس از ایشان، امامخمینی (ره) در مبارزه فکری و قانونی با این فرقه، بسیاری از اهداف مشترک حکومت و بهائیت را خنثی کرد.
اهمیت نفوذ این فرقه و مبارزه علیه آن تا جایی بود که امام خمینی (ره) درباره نفوذ بهائیان در رژیم پهلوی اینگونه تذکر دادند:
«اینجانب، حسب وظیفه شرعیه، به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر میکنم قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیستها است، که در ایران به حزب بهایی ظاهر شدند. و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه میکنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شئون ساقط میکنند. تلویزیون ایران پایگاه جاسوسی یهود است و دولتها ناظر آن هستند و از آن تأیید میکنند. ملت مسلمان تا رفع این خطرها نشود، سکوت نمیکند. و اگر کسی سکوت کند، در پیشگاه خداوند قاهر مسئول و در این عالم محکوم به زوال است.» (صحیفه امام، ج۱، ص۱۱۰)
همچنین امام خمینی در پاسخ به استفتاء بازرگانان و اصناف قم مورخ ۳۰/۹/۴۱ فرمودند:
«... استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیست هاست که در ایران به حزب بهائی ظاهر شدند و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه کنند.» (صحیفه امام، ج۱، ص۱۰۸)
در حالی که امام راحل همواره نسبت به نفوذ این فرقه ضاله هشدار داده بودند اما بر اساس اسناد و مکاتبات موجود دولت اصلاحات تلاش داشت تا دستگاههای اجرایی را ملزم به رعایت حقوق شهروندی پیروان این فرقه کند.
پررنگتر شدن این مسئله وقتی است که در ماههای نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری دهم و فتنه ۸۸ پای نفوذ این فرقه بیشتر باز شد و عملا با برخی افراد مسئله دار به یک ائتلاف و در ادامه به اتحاد رسیدند.
و حتی در تبلیغات یکی دیگر از سران فتنه حضور بهاییها به وفور دیده شد تا جایی که حتی یکی از نزدیکان رهبران فرقه ضاله بهایی به نام «ن. خ» در وبلاگ خود خبر از این دیدار داده بود.
وی مینویسد:
«[یا یک همکاری دیگر به عنوان مثال] با آقای کروبی چند روز پیش [٢٧اسفند ماه سال ١٣٨٧] صحبت کردیم ایشان یک سری حمایتها کردند و قولهایی دادند. خواستند که خواستههای خود را روشن کنیم تا ببینیم آیا ایشان با ما به توافق میرسند و میتوانند به آنها عمل کنند یا نه. برخورد آقای کروبی خوب بود. کاملاً از ما دفاع کردند اما نه به شکل حکم کتبی که بتوانیم مورد استناد قرار بدهیم. شفاهاً حمایت کردند و قرار است دوباره با ایشان صحبت کنیم تا نظرشان را رسما در باره این قضیه اعلام کنند و موضع شفافی در این مورد بگیرند.
این دیدار جمعی از بهاییان با کروبی توسط «و. خ»اینگونه تشریح شده:
«در پی صدور اطلاعیههای حمایت از حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی توسط آقای کروبی، کاندیدای ریاست جمهوری دوره دهم ریاست جمهوری و به دنبال سخنرانیهای متعدد ایشان در همین رابطه، آقای «و. خ»، مسئول کمیته فعالان حقوق بشر در ایران (شاخه تهران)، ملاقاتی با ایشان نمودند تا در آن به بررسی راهکارهایی در جهت جلوگیری از نقض حقوق انسانی بهائیان پرداخته شود.
در این دیدار که در دفتر حزب اعتماد ملی صورت گرفت، «و. خ» به توصیف وضعیت موجود در رابطه با نقض حقوق در این رابطه پرداخته است.
این در حالی است که در ایام تبلیغات انتخابات ۸۸ نیز شاهد حضور بهایبان در مراکز و برنامههای تبلیغی یکی از سران فتنه بودیم.
به عنوان مثال «ن. خ» _نوه یکی از بزرگان بهائی_ در این باره نوشته است:
«کمیته مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شاخه ساری، در ادامه فعالیتهای خود در سخنرانی آقای مهدی کروبی شرکت جست. این برنامه در سالن سید رسول ساری در عصر دوشنبه ۱۱ خرداد برگزار شد. هم چنین در ملاقات خصوصی کوتاهی بعد از مراسم سخنرانی بین آقای کروبی و اعضای کمیته صورت گرفت.»
علاوه بر تبلیغات و وعده وعیدهای بیحد و اندازه فتنه گران در ایام انتخبات ۸۸، شاهد حمایتهای بیدریغ برخی ضد انقلابهای فراری و خارج نشین از این فرقه نیز بودهایم.
عیسی سحرخیز، از قلم زنی تا گپ زنی با بهاییها
سحرخیز نیز از جمله فعالین فتنه ۸۸ و البته مدیر کل مطبوعات داخلی در وزارت فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات است که بارها در حمایت از فرقه ضاله بهاییت قلم زده است و علاوه بر این مطالب بسیاری در این زمینه دارد.
وی در جایی با یکی از سایتهای حامی این فرقه ضاله (اخیرا نیز دسترسی به این سایت با محدودیت مواجه شده و مطالب درج شده برگرفته از نسخه ذخیره شده در حافظه گوگل است) - به گفتگو نشسته است و به دوران حضورش در زندان و در جمع دیگر زندانیهای بهایی میپردازد.
سحرخیز حضور زندانیها در کنار یکدیگر را از جمله نقطه مثبت حبس تلقی میکند و به صراحت میگوید: «در کنار هم زندگی کردن منافع صنفی داشتن و حتی این امکان با یکدیگر به تبادل نظر رسیدن و از عقاید همدیگر و اهداف و آرامانهای همدیگر مطلع شدند کمک کرده که آن چیزی را در مخیله هاشون وجود داشته و به نوعی در واقع شستشوی مغزی نسل پشت نسلی که بوده پاک بشه»
وی حتی در راستای مطرح شدن شبهات ایجاد شده در قانون ایران توسط مصاحبه شونده و همچنین تغییر وضعیت طرفداران این فرقه ضاله در دولت یازدهم میگوید: «به نظر من به صورت نصبی در آن بخشی که مسائل به دولت و زیر مجموعه آن بر میگردد به صورت بسیار قطعی شرایط رو به جلو رفته ووضعیت بهبود یافته است.»
محمد نوری زاد، انقلابی دوآتشه دیروز و ضدانقلاب ترمز بریده امروز
محمد نوری زاد انقلابی دوآتشه دیروز و ضدانقلاب ترمز بریده امروز از دیگر عناصر فتنهگری بوده که به سبب سابقه انقلابی خود، همواره دستمایه تبلیغات گسترده اپوزیسیون و مخالفان جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است.
نوری زاد هم از جمله معلوم الحالهایی است که علاوه بر اینکه سابقهای بلند در کارگردانی و ساخت فیلمهای ضد حکومتی دارد، وقاحتهای بیشرمانهای را نیز در توهین به علمای شیعه به خرج داده است.
از آنجایی که این فرد با ساخت فیلمهای ضد ارزشی، به فعالیت ضد نظام پرداخته است، اساس انحراف و کج روی خود را به اثبات رسانده تا جایی که همواره داعیه دار حقوق اقلیتها بوده است تا در پوشش این اقدام خود به حمایت از فرقههای ضاله بپردازد.
وی چند صباحی است زاد تمام هم و غماش را گذاشته تا از فرقه دست ساخته انگلیس و صهیونیستها حمایت کند.
وی پس از پابوسی یک بهایی که تصویرش را در صفحه فیس بوک خود درج کرده بود، پیام عذرخواهی ویدیویی از بهاییت را نیز منتشر کرد که مورد استقبال سرکرده این محفل منحرف نیز قرار گرفت.
مروری بر مواضع چندی از اصلاح طلبان فتنه گر در مورد فرقه ضاله بهاییت در حالی است که حتی سایتهای معاند کدهایی از نفوذ بهاییان در اندرونی برخی مقامات را منتشر کردهاند.
به طور مثال سایت رادیو زمانه که همواره بلندگوی اجارهای بهاییان و همجنسبازان بوده است، دراین باره نوشته:
«پس از انتخابات و دستگیریهای گسترده مردم، بازداشت شدگان که از طیفهای مختلف سیاسی و عقیدتی بودند، در زندان با بهایبان زندانی آشنا شدند که همین امر موجب تحولی شگرف در نگرش ایشان نسبت به آیین بهایی و پیروانش شد.»
به عنوان نمونه شاهد ارتباط نزدیک فائزه هاشمی رفسنجانی دختر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بهاییان درزندان هستیم.
فائزه هاشمی در مصاحبه با روزنامه بهار با مرور خاطرات دوره بازداشت خود، از بهاییها و منافقین به عنوان دوستان خود یاد کرده و میگوید:
«در میان همبندیها و دوستانم، بهاییها، تعدادی از سازمان مجاهدین و... چند نفر لائیک و چپ بودند... بابا در ملاقات گلههای آن طرف را منتقل کرد که چرا به مجاهدین، منافقین نمیگویم یا چرا روابط خوبی مثلا با مجاهدین و بهائیها دارم.»
وی در مصاحبه با روزنامه فیگارو با اشاره به زندانی شدنش به مدت ۶ ماه میگوید:
«زندان تجربه بسیار خوبی بود چرا که با زنان و مردان بزرگ ایرانی، بهائیها، اعضای مجاهدین خلق، اصلاحطلبان و کسانی آشنا شده که برای باورهایشان مبارزه میکنند.»
یکی از زندانیان فرقه صهیونیستی بهائیت بنام مهوش. ش که از دوستان و نزدیکان او در زندان اوین بوده است در یادداشتهای روزانه خود که بعدها رسانههای بهایی منتشر کردند نوشته است:
«امروز فائزه خانم اعلان کرد که مایل است ھمراه ما روزه بگیرد [یازدهم تا ۲۹ اسفند دوران روزه بهاییان است]. با او افطار کردیم. محبت او فوقالعاده است.»
*این فرد در ۲۸ اسفند مینویسد: «امشب افطار مهمان فائزه خانم بودیم. ھمه را دعوت کرده بودند به فسنجان با پسته رفسنجان، سالاد الویه و سوپ عالی. بعد ھم چند دقیقهای صحبت کرد. قرار است سیام اسفند بعد از سال تحویل آزاد شود اما اعلان کرده که مایل است که سال تحویل را در زندان بگذراند، ھمراه با بقیه دوستانش.»
ائتلاف و اتحاد با بهائیان در در ایام فتنه و بعد از آن از سوی برخی اصلاح طلبان و فتنه گران امری غیر قابل انکار است و متاسفانه شاهد دفاع آنها از این فرقه ضاله هستیم.
همچنین برگزاری جلسات و هم نشینیهای سیاسی و فرهنگی بین عناصر فتنه و بهایی خصوصا در آستانه انتخابات تشدید میشود.
خبرها حاکی از آن است که جلسات منظمی میان فرزند یکی از مسئولین با برخی بهاییان مانند «ل. خ» در سالهای اخیر برقرار شده و حتی با پدرخود نیز درباره کمک به بهاییان صحبت کرده است.
علاوه بر موارد ذکر شده برخی دیگر از شنیدهها از همراهی و همسویی اصلاح طلبان با بهاییها در بحث تحریم ایران در سالهای بعد از ۸۸ حکایت میکند و در این زمینه به اهداف انتقام جویانه از نظام و به کارگیری ظرفیتهای خارجی بهاییان و حتی ارتباط گیری با برخی خبرنگاران اصلاح طلب داخلی اشاره میکند.
نفوذ بهاییت در اندرونی برخی مقامات در حالی است که این فرقه، دین اسلام را به کلی منسوخ اعلام کرده و اصل مهدویت را منکر میشوند. بهائیان، نماز فرادی را واجب کرده و نماز جماعت را تحریم کردهاند. نماز را رو به مکان مقدس یعنی جایگاه جسد بهاءالله در شهرعکا (واقع در سرزمینهای اشغالی فلسطین) میخوانند. در بهائیت ضمن پذیرش مبلغین، لباس روحانیت و منصب آن را نفی و ملغی میدانند. نفی اولوهیت خداوند و ادعای آن برای خود به خصوص توسط بهاءالله و نیز ادعای جهانوطنی و مخالفت با وطندوستی و ترویج انسانگرایی از دیگر تفکرات انحرافی این فرقه ضاله بشمار میرود.
از آنجایی که هدف فرقه ضاله بهائیت نفوذ در ارکان قدرت است، بر همین اساس برقراری پیوندهای اجتماعی و حتی فرهنگی در لایههای مختلف به خصوص مقامات، از اهداف عمده استعمارگران در شکل دهی به این گروهها است و این در حالی است که پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، این فرقه از حضور خود در عرصههای مختلف ناامید شد اما امروز این فرقه با استراتژی خاموش و پنهان برای تحقق اهداف خود در کشورهای مسلمان اهداف پیچیده تری را به کار گرفتهاند که لازم است در این زمینه مسئولین، به کوچکترین سرنخهایی توجه ویژه کنند تا از رسوخ و نفوذ آنها جلوگیری شود.