توضیح : قبله در ادیان مختلف متفاوت است . قبله مسلمين خانه کعبه است و قبله کليميان ٬ اورشليم یا بيت المقدس می باشد و نيز کليسا طوری ساخته شده است که محراب آن هميشه در سمت مشرق واقع شده ٬. به طوری که عيسویان مؤمن که به کليسا می روند ٬ الزاماً رو به سوی محراب که در خاور واقع شده نماز می خوانند . قبله زرتشتيان نيز نور است به هر شکلی که جلوه نماید ٬ خواه این نور از شعله آتش یا شمع فروزان باشد و خواه از خورشيد یا هر شيئی نورانی دیگر .
روشهای مختلف یافتن قبله نیز کاملاً علمی و بدون خطا میباشند:
اولین روش و آسانترین آن، استفاده از قبلهنما است که در اصل این امر با استفاده از یک قطبنما که وسیلهای معتبر و جهانی است، ساخته شده است.
روش دیگر سایهی روزانهی شاخص: در هر نقطه از کرهی زمین هر روز در زمان خاصی، سایهی شاخص به سمت قبله امتداد پیدا میکند که گاه توأم با جدول تعیین اوقات شرعی محاسبه میشود. ضمناً مختصات قبله را میتوان با طول و عرض جغرافیایی کعبه مشخص کرد. عرض جغرافیایی کعبه ۲۱ درجه و ۲۵ دقیقه و ۲۱ ثانیه شمالی و طول جغرافیایی آن ۳۹ درجه و ۴۹ دقیقه و ۳۴٫۲۵ ثانیه شرقی است و انواع روشهای دیگر که خارج از بحث ماست.
اما ببینیم بهائیت برای معرفی قبله چه چیزی را معرفی کرده است. بر عکس تمام آموزههای اسلامی که اصل توجهات به سوی خداوند متعال است، میرزا حسینعلی نوری دلهای بهائیان را در هنگام عبادت متوجه خود کرده و میگوید: هنگام نماز متوجه من باشید نه خداوند: «و اذا اردتم الصلوه ولو وجوهکم شطری الاقدس المقام المقدس الذی جعله الله مطاف الملأ الاعلی [2] هنگامی که ارادهی خواندن نماز کردید، صورتهایتان را به سوی مقام مقدس برگردان که خداوند آن را محل طواف ملأ اعلی قرار داده است».
در جای دیگر میخوانیم که دستور میرزا حسینعلی بر این بوده که در حال حیات و مرگ برای اعمال، متوجه او باشند: «مادام که شمس، مشرق و لائح است، توجه به او مقبول بوده و خواهد بود و از بعد هم قرار فرموده». [3]
در حالی که روش انبیای الهی (صلوات الله علیهم اجمعین) معرفی خدای متعال به عنوان معبود یکتا بوده و معیار بزرگی و ارزش خود را در شدت بندگی در مقابل پروردگار میدانستهاند، همانطور که در قرآن که کتاب هدایت است، عنوان شده است که خود را همانند دیگر انسانها معرفی نمایند: «قُلْ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٌۭ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰٓ إِلَىَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌۭ وَٰحِدٌۭ فَمَن كَانَ يَرْجُوا۟ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًۭا صَٰلِحًۭا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدًۢا [کهف/110] من فقط بشری هستم مثل شما (امتیازم این است که) به من وحی میشود که تنها معبودتان، معبود یگانه است؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند».
اما میرزا حسینعلی نوری بر خلاف انبیاء (صلوات الله اجمعین) همه را بسوی خود میخواند و گاه ندای خدایی میدهد و خود را قبله بهائیان میداند و بهائیت را بر پایهی مرکزیت و محوریت آیین ساختهی بشر و بر اساس خود و فقط خودش قبول دارد و لاغیر.
حال یک سؤال بی جواب از بهائیان: قبلهای که محور آن انسان باشد با حرکت او جابجا شده و با مرگ او نابود میشود، چگونه میتواند قبلهی دانایان باشد.
پینوشت:
[1]. سورههای مبارکهی آل عمران و بقره، آیات 95 ،122 و 144.
[2]. میرزا حسینعلی نوری، اقدس، ص3.
[3]. عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص 20.